در چند قرن اخیر، شاید کمتر موردی بوده است که انسان تا این حد ناامید نسبت به آینده و سرنوشت خود در برابر یک پدیده دیده شده است. با این حال نباید نا امید بود.
چرا باید امیدوار بود؟
عباس عبدی*
ایران , 31 فروردين 1399 ساعت 18:30
در چند قرن اخیر، شاید کمتر موردی بوده است که انسان تا این حد ناامید نسبت به آینده و سرنوشت خود در برابر یک پدیده دیده شده است. با این حال نباید نا امید بود.
همه نگرانیم، حق هم داریم. چون نمیدانیم آینده چهخواهد شد؟ مشکل اینجاست که این نگرانی فقط معطوف به ما در ایران نمیشود. همه جهان دچار بهت و حیرت هستند و آینده نامعلومی را پیش روی خود میبینند. چرا که با پدیدهای مواجه شدهاند که چندان شناخت دقیقی از آن ندارند، فرصت کافی هم برای شناخت و مقابله با آن ندارند.
در چند قرن اخیر، شاید کمتر موردی بوده است که انسان تا این حد ناامید نسبت به آینده و سرنوشت خود در برابر یک پدیده دیده شده است. با این حال نباید ناامید بود. چرا؟ چون میتوان امیدوار بود که درصد مرگ و میر این بیماری بسیار کمتر از 2 درصدی باشد که از ابتدا گفته میشد. برخی شواهد آن را زیر یک درصد دانسته است.
برای رسیدن به عدد قطعی قدری زمان نیاز داریم که میزان آزمایشهای کرونا و دقت آنها بالا رود و در اجتماعات بزرگتر انجام شود تا معلوم گردد چه تعداد از مردم به این ویروس مبتلا شدهاند و علائمی نداشتهاند. ولی شواهد در مجموع حکایت از پایینتر بودن مرگ و میر از برآوردهای اولیه است.
اگر این برآوردها درست باشد، آنگاه میتوانیم نتیجه بگیریم که سرعت انتقال ویروس و مبتلا شدن دیگران، کاهش خواهد یافت. بهدلیل رعایت تمهیدات بهداشتی و رفتاری از سوی مردم. در حقیقت اگر میزان مرگ و میر ویروس همان رقم قبلی هم باشد، بهعلت تعطیلی مراکز تجمع مثل مدارس، دانشگاهها، ورزشگاهها و... بخش مهمی از زنجیره انتقال ویروس قطع خواهد شد.
همچنین بهعلت رعایت پروتکلهای بهداشتی و استفاده از ماسک، دستکش و مایعات ضد عفونیکننده انتقال ویروس با کندی چشمگیری مواجه خواهد شد. از سوی دیگر میتوان از طریق اعمال برخی از ضوابط در فضای عمومی مثل فاصلهگذاریهای بدنی این فرآیند را کندتر نیز کرد.
ولی شاید بیش از هرچیز رعایت مردم در روابط شخصی، میهمانیها، نشستهای غیر رسمی و رفت و آمدهای غیر ضرور است که به کمک میآید تا جلوی انتشار سریع این ویروس گرفته شود و اجازه ندهد که دوباره به نقطه بحرانی برسیم. با این حال اگر دولت و نظام درمانی بتوانند این فرآیند قطع زنجیره انتقال را کامل کنند، میتوان امیدوار بود که در اواخر بهار به وضعیتی برسیم که به مرور و با احتیاطات لازم، دیگر بخشهای تعطیل را دوباره وارد حیات اجتماعی کنیم. چگونه؟
اولین اقدام تدوین پروتکلهای دقیق و با ضمانت اجرای کافی برای کلیه رفتارهای عمومی در جامعه است. از ادارات و بنگاهها و فروشگاهها گرفته تا حملونقل و احتمالاً برنامههای عمومی فرهنگی و مذهبی. مهمتر از تدوین این پروتکلها اجرای کامل و دقیق آن است. تخلف از ضوابط باید با مجازات و جریمه متناسب و بازدارنده همراه باشد. به خواهش و تمنا نمیباید بسنده کرد. بنابراین نیازمند نهاد و ساختار نظارتی دقیق است.
اقدام دوم که ضروریتر است افزایش آزمایشها است. در میان 20 کشوری که بیشترین تلفات را در کرونا داشتهاند، فقط برزیل و هند هستند که نسبت تست به جمعیت آنها از ایران کمتر است که این دو کشور نیز وضع به کلی متفاوتی دارند.
میزان تستها حداقل باید 2 تا 3 برابر تعداد فعلی شود. اکنون حدود 320 هزار تست انجام شده که باید در فاصله کوتاهی حداقل به یک میلیون برسد تا تصویر دقیقی از نقشه شیوع این بیماری در کشور به دست آید.
سومین اقدام نیز اجرای دقیق و کامل قرنطینه افراد مبتلا یا مرتبطین با آنها است و نیز کمک به افراد سالمند برای اجرای هرچه بهتر دوری از جامعه و ارتباط با دیگران است.
اگر این مجموعه از سیاستها انجام شود، امید میرود که از این پس با اوجگیری غیرقابل مهار دوباره مواجه نشویم و با همین وضعیت ادامه دهیم تا اینکه ایمنی جمعی نسبی حاصل شود یا داروی آن ساخته شود و نیز امیدوار بود که واکسن آن نیز دیر یا زود ساخته شود و از شر کرونا خلاص شویم.
*روزنامه نگار
انتهای پیام/*
کد مطلب: 8979