بی شک یکی از راههای ارتقاء سطح اعتماد و امید در جامعه این است که مدیران و مسئولان به مردم، در عمل و نه حرف اثبات کنند که هر کاری که انجام میدهند، بر اساس قانون و برای رفع مشکلات کشور و مردم است.
اگر برای خدا کار می کنیم
به امید و اعتماد مردم خدشه وارد نکنیم
احمد امینی*
26 دی 1398 ساعت 19:30
بی شک یکی از راههای ارتقاء سطح اعتماد و امید در جامعه این است که مدیران و مسئولان به مردم، در عمل و نه حرف اثبات کنند که هر کاری که انجام میدهند، بر اساس قانون و برای رفع مشکلات کشور و مردم است.
این روزها مصادف است با سومین سالگرد درگذشت یکی از معماران برجستۀ انقلاب اسلامی حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی و البته همزمان شد با وقایع تأسف بار و عبرت آموزِ تلخ که اگر بیدارباشی برای مسئولان نشود بی شک خسارات آن برای کشور و ملت مظلوم جبران ناپذیر خواهد بود.
رحلت مرحوم هاشمی رفسنجانی در سه سال قبل درست در زمانی رخ داد که شوربختانه ماهها تبلیغات مخالفان راه اعتدالیِ ایشان، به ثمر نشسته بود و ترور شخصیتی ایشان را تقریبا کامل کرده بود. اینکه چگونه می شود که معماران اندیشمندی همچون آیت الله هاشمی رفسنجانی، آیت الله بهشتی، آیت الله منتظری و رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنه ای به دلیل دیدگاههای سیاسی نواندیشانه خود در برهه هایی هدف تهمت ها، تفرقه افکنی ها و نارواها قرار می گیرند خود حدیث مفصل و دردمندانه ایست که در این مقال نمی گنجد.
همگان دیدیم که ضعف عملکرد رسانه ای در کشور همراه با سیل اتهامات صاحبان تریبون، توأم با نیرنگ دشمنان چنان تصویری از آیت الله هاشمی ترسیم کرده بود که تقدیر و تمجید رهبر انقلاب از ایشان در روز تشییع هاشمی، حتی باعث بهت برخی از انقلابیون و مقامات شد!
حوادث و خسارات بهت برانگیز آبانماه که متأسفانه مجال جولان فرصت طلبان و بدخواهان این مرز و بوم به دلیل تداوم ابهام در ارائه آمار و اطلاعات شد و نیز ترور سپهپد شهید قاسم سلیمانی توسط دولت تروریست آمریکا، سقوط هواپیمای اوکراینی و پرپر شدن دهها تن از بهترین جوانان و نخبگان ایرانی به دلیل یک اشتباه انسانی و مترصد بودن دشمنان برای تکمیل پازل تفرقه افکنانه خود، همه و همه می طلبد که هوشیاری ملت و مسئولان در همه سطوح دو چندان باشد.
براستی اگر بپذیریم که دسیسه های پیچیده دشمن و غفلت برخی افراد تأثیرگذار مدعی حرکت در مسیر درست، باعث شده که طی سالهای اخیر شکاف میان مردم و حاکمیت نسبت به گذشته افزایش داشته باشد و مشکلات اقتصادی نیز دامنه این شکاف و نارضایتی را گسترش فاحش داده باشد، پس تا دیر نشده است، لازم است شکاف ایجاد شده برطرف شود و راهکارهایی نیز در این راستا ارائه گردد.
به نظر، شرایط نامطلوب اقتصادی، کثرت پرونده های قضایی مربوط به اختلاس، عملکرد مبتنی بر مدار آزمون و خطا، فقدان پاسخگویی مسئولانه، تخریب آرامش ذهنی مردم توسط برخی تریبون داران نابلد و ضعف در عملکرد اقناعی رسانه های عمومی بویژه صدا و سیما همه دردهایی است که دردمندان این جامعه را از شکسته شدن اعتماد عمومی نگران کرده است.
باید پذیرفت اینکه فقط خود گوییم و خود خندیم، رسم هنرمندی نیست. مهمترین گام در اعتماد آفرینی صداقت است و احترام کامل به مخاطب؛ به متکلم وحده بودن خاتمه دهیم همین الان که فردا دیر است.
یقیناً بنا به دلایل متعددی، مسئولان دستگاه ها و تریبون داران مدعی حرکت در راه خدا طی این سالها نه تنها نتوانستند اعتماد لازم این ملت را جلب کنند، بلکه ناخواسته با موضع گیری های شاذ خود چوب حراج بر اعتماد میان مردم و مسئولان زده اند.
سخنرانی امروز پنجشنبه 26 دیماه معاون اول رئیس جمهور در مراسم سومین سالگرد رحلت هاشمی رفسنجانی مطالب بسیار مهمی داشت که ای کاش رسانه ها و خصوصاً رسانه ملی با دیده انصاف بنگرد و مردم را از طرح گسترده آن محروم نکند.
اسحاق جهانگیری در بخشی از سخنان خود گفت: «درگذشت دور از انتظار و خسارت بار هاشمی را که جای خالی او در این سالها و ماهها و حتی روزها هر لحظه بیش از پیش به چشم میآید، باید در شمار همان حوادث پرحسرت و غم «دی ماهی» دانست، حوادثی که به اندازه سالیان و قرون تاریخ میسازند. بپذیریم که شوک ناشی از سقوط هواپیما و مرگ جانگداز مجموعه مسافران فرهیخته آن همه جامعه را در همه سطوح تکان داده است و امنیت روانی ـ ذهنی و اجتماعی مردم را دچار مخاطره کرده است. به جامعه حق و اجازه داغ دیدگی و انتقاد بدهیم و بزرگی مصیبت را با همدردی و هم رأیی و همکاری ملی کم کنیم. درسی که از بینش و روش و منش هاشمی رفسنجانی و اخلاق و سلوک سردار سلیمانی در مواجهه با شرایط پیش رو آموختهام و همه صاحب نظران و دردمندان کشور میتوانند بر آن بیفزایند این است که باید با خطاهای پیش آمده به جدّ مقابله کرد، اما مهمتر از خطاکاران که باید همچنان که رییس محترم جمهور و رییس محترم قوه قضاییه اعلام کردهاند با صراحت و صداقت و سنجیدگی در محاکم قضایی در پی گرفته شود، توجه و اصلاح به روندهایی است که منجر به خطا شده است. بیایید به خاطر خدا و به خاطر مردم با هم باشیم، سردار سلیمانی یک فرمانده نظامی بزرگ و استراتژیست بود که همه او را به شجاعت می شناختند. مقام معظم رهبری درباره او گفت که سردار سلیمانی نه با این جناح بود و نه علیه جناح دیگری بود. با همه نیروهای انقلاب کار می کرد. در آخرین جلسه ای که با سردار سلیمانی داشتم و یک مقام عالی رتبه امنیتی کشور نیز در آن جلسه حضور داشت، موضوع حل یک مسئله سیاسی مهم کشور مطرح بود. در آن جلسه به راهکارها و تفاهم هایی رسیدیم و قرار شد که این راهکارها را دنبال کنیم که متاسفانه این اتفاق ناگوار رخ داد و شهید سلیمانی از بین ما رفت. همه باید همبستگی ملی را قدر بدانیم و به فکر احیای جامعه داغدیده و نگران باشیم، مثل هاشمی به تعادل سیاسی فکر کنیم و مثل سلیمانی با مردم صادق باشیم، از تهدیدها فرصت بسازیم و بدانیم که جامعه اگر حس کند که صداقت داریم و به اشتباهات و خطاها توجه میکنیم به کمک ما میآیند.»
مرور سخنان دردمندانه فوق گواه این مدعاست که اکنون زمان تخریب نیست بلکه زمان ساختن و ارتقاء سطح اعتماد عمومی است. به نظر نگارنده، در خوش بینانه ترین حالت باید گفت؛ اقدام مسئولان در برهههای مختلف میزان اعتماد ملت را افزایش داده است اما روند حفظ یا ارتقای آن استمرار نداشته است.
خاضعانه باید در برابر این مردم صبور و فداکار اعتراف کرد که با نیرنگ پیدا و پنهان دشمن و البته با ندانم کاری ها و قصور و تقصیرهای مدیران جامعه و با اظهارات تند و غیر مسئولانه برخی تریبون داران اکنون سطح اعتماد عمومی کاهش یافته و نگرانیهای بسیاری در خصوص کاهش اعتماد و امید در جامعه به وجود آمده است.
اکنون وقت شعار و شعار زدگی نیست باید کاری کرد. باید طبق قانون، هر دستگاهی از اقدامات فرا قانونی دست بکشد و بر مدار قانون در جهت جلب رضایت و اعتماد این ملت فقط به وظایف محوله قانونی خود عمل کند. البته صدا و سیما در خط مقدم این مهم است. صدا و سیما برای یک بار هم که شده، باید در برابر این ملت با اعتراف به قصور و تقصیر خود، پیشگام امید آفرینی و ارتقاء سطح اعتماد عمومی باشد.
*روزنامه نگار و عضو شورای سردبیری ایصال
انتهای پیام/*
کد مطلب: 7112