در آغازین روزهای سال جاری بود که «عادل عبد المهدی» نخستوزیر موقت عراق به ایران آمد و توصیهای را از رهبر حکیم انقلاب شنید که شاید به نظر او سالها برای اتخاذ تصمیم آن، زمان لازم بود. ایشان به مقام عالیرتبه عراقی فرمودند: «آمریکاییها برخلاف اظهارات لفظی خود، دموکراسی و مجموعه فعالان سیاسی کنونی عراق را به ضرر خود میدانند و بر همین اساس، دولت عراق باید کاری کند که نظامیان آمریکایی هرچه زودتر از عراق خارج شوند.» (17 فروردین 98)
آمریکا چند هفته پیش با نقض آشکار توافق امنیتی – نظامی با عراق، سردار سپهبد شهید «قاسم سلیمانی» را که بنا به دعوت رسمی بغداد به آنجا سفر کرده بود، ترور کرد. این اقدام، خشم عراقیها اعم از مردم و مسئولین این کشور را برانگیخت و کار بهجایی رسید که ظرف چند روز پس از این تراژدی تاریخی، پارلمان این کشور با اکثریت قریب بهاتفاق، به خروج نیروهای آمریکایی از کشورشان رأی داد.
«دونالد ترامپ» اما پس از اجماع نمایندگان پارلمان عراق، این کشور را به تحریمهای بیسابقهای که به گفته وی، تحریمهای ایران پیش آن هیچ است، تهدید کرد و شاخوشانه کشید که این اتفاق برای همسایه غربی جمهوری اسلامی گران تمام خواهد شد.
«مایک پمپئو» نیز در توهین آشکار به حاکمیت عراق، عبد المهدی را «مسئول پیشبرد امور» دانست و بیشرمانه گفت که وی اختیاری برای اینگونه اقدامات ندارد. با این حال، اکثریت قریب بهاتفاق قبایل، عشایر، گروهها، ائتلافها و تشکلهای سیاسی عزم خود را جزم کرده و هر کدام بهصورت جداگانه بیانیهای در خصوص ضرورت خروج نیروهای اشغالگر صادر کردند.
عراقیها برای اینکه پاسخی درخور به گستاخی تروریستهای آمریکایی بدهند، بناست که در یک تظاهرات میلیونی علیه حضور غیر مشروع نظامیان پنتاگون حضور به هم رسانند. رهبران جریانهای سیاسی هم از مردم خواستهاند که اختلافات را کنار گذاشته و از سر دادن هر شعاری که به صبغه ضدآمریکایی این مراسم آسیب میرساند، پرهیز کنند.
نکته مهمی که پرده از اهمیت اراده قابلتحسین مردم عراق در خصوص اخراج نظامیان آمریکایی بر میدارد، این است که تحریمهای واشنگتن برای نسل پیشین عراق، بسیار دردناک بود و آنها دورهای را در زمان حاکمیت دیکتاتور سابق به یاد میآورند که به دلیل تحریمها در برابر نفت، غذای اندکی از سوی سازمان ملل به دست میآوردند.
در این برهه که هشت سال به طول انجامید (از سال 1995 تا 2003) هزاران نفر بر اثر کمبود و سوءتغذیه جان سپردند و این اتفاق، خاطرات تلخی برای مردم غیور عراق به همراه داشت. نسل جوان فعلی، آن مشکلات را درک نکرده اما از زبان پدران خود شنیده است که تحریم، چه بلایی بر سر آنها آورده. در چنین شرایطی است که عراقیها علیرغم تهدید آشکار ترامپ به اعمال فشارهای شدید اقتصادی، خواستار خروج آمریکا از کشورشان به هر قیمتی هستند.
نکته اینجاست که مردم و مسئولین عراقی بهخوبی میدانند کاخ سفید به دنبال بهانه و فرصت است تا مصوبه اخراج نیروهای تروریست آمریکایی به دست نمایندگان این کشور لغو شود تا بار دیگر، جنایات خود را در این کشور از سر بگیرند.
عکسالعمل بیسابقه گروههای سیاسی عراق در محکومیت ترور سردار سپهبد سلیمانی و «ابو مهدی المهندس» نایبرئیس حشد الشعبی نیز نشانگر آن بود که قاطبه عراقیها خواهان خروج سریع نیروهای آمریکایی از این کشور هستند.
عراقیها نه به خاطر اظهارات رهبرانشان بلکه بر اساس تجربیاتی که عیناً درک کردهاند، حضور نیروهای آمریکایی را موجب افزایش ناامنی و بیثباتی در عراق تلقی میکنند، چراکه کاخ سفید اساساً به قوام یافتن ساختارهای سیاسی این کشور اعتقادی ندارد و نقض حاکمیت ملی عراق را مباح میداند.
از سوی دیگر، حضور آمریکا در عراق، تنها مختص به وجهه نظامی نیست بلکه بسیار گستردهتر از آن است. آمریکا با طراحی چندلایه و در بازههای زمانی دوساله و بیشتر، هزار و 800 گروه بهاصطلاح مردمنهاد را با بودجههای مخفی سازمانهای جاسوسی و نهادهای اطلاعاتی این کشور در عراق مدیریت میکند.
آنچه پیش از این در خیابانها و میادین این کشور در قالب اعتراضات مردمی شاهد بودیم و به برکت خون شهید سلیمانی تا حد زیادی فروکش کرد، نتیجه شبکهسازی آمریکا در 9 استان شیعهنشین است. ظاهر امر این است که مردم در میدان التحریر، خواستار رفع مشکلات اقتصادی و ریشهکن شدن فساد هستند ولی در باطن، این طرح و نقشه کاخ سفید است که مطالبات آنها را به سمت بیثباتسازی و ایجاد بحرانهای امنیتی سوق داده است.
ازاینرو، خروج نظامی آمریکا مقدمه شکست عقبه اجتماعی – فرهنگی یانکیها در عراق نیز خواهد شد. این در حالی است که آمریکا علیرغم هزینههای میلیاردی برای تبدیل این کشور به یکی متحدان خود در منطقه، با اشتباه استراتژیک در به شهادت رساندن فرمانده سپاه قدس، میدان را بیش از گذشته به محور مقاومت واگذار کرد.
حتی پیش از به هلاکت رسیدن یک آمریکایی در پایگاه نظامی کرکوک و هدف قرار گرفتن گردانهای حزبالله عراق و سوریه که به ترور سردار سلیمانی ختم شد، فرهنگ مقاومت در ارکان اجتماعی و نظامی این کشور نهادینهشده بود و حریف، بازی را با اختلاف بسیار زیاد باخته بود.
فارغ از اینکه چه تعداد تروریست در پایگاه عین الاسد به درک واصل شدند، حمله به این پایگاه نظامی، ضربه بسیار سنگینی به هژمونی و هیمنه آمریکا وارد کرد و واشنگتن را به تجدیدنظر جدی در محاسباتشان واداشت.
این در حالی است که عراق در برهه فعلی در مسیر پیشرفت قرارگرفته بود و از منظر اقتصادی و انسجام گروههای مقاومت در جایگاهی عالی قرار داشت.
فرزانگان و دانشمندان عراقی بهعنوان یکی از ظرفیتهای فوقالعاده این کشور، ارتباط بیش از پیش دولت با مرجعیت، جوانان هوشمند و شجاعی که در کوران فتنهها همچون خیزش تروریسم تکفیری امتحان شگرفی پس دادند، مواضع بهجا و بهموقع نخستوزیر موقت در قبال مسائل غرب آسیا و ... عواملی بودند که این کشور را به سمت امنیت، ثبات و تبدیلشدن به یکی از تأثیرگذارترین کشورهای جهان عرب پیش برد.
جامعه عراقی با این عقبه و با درک موقعیت ممتاز خود که حضور آمریکاییها به آن لطمه زده، خواهان خروج تروریستهای کاخ سفید است و در مقابل، آمریکا نیز با دریافت سیلی محکم مقاومت میداند که در آستانه از دست دادن یکی از مهمترین پایگاههای خود در برابر حریف قدر خود است.
در نتیجه، باید روزهای آینده را شمرد و منتظر ماند تا ملت همیشه سرافراز عراق که ید طولایی در جهاد علیه استعمارگران و اشغالگران دارد، بار دیگر به پشتیبانی از مصوبه ضدآمریکایی اخیر پارلمان به میدان بیایند و عاملان جنایت در کشورشان و منطقه را با خفت اخراج کنند.
*کارشناس مسائل خاورمیانه
انتهای پیام/*