مشاورين ترامپ که به گفته صاحبنظران آمريکایی از نوع درجه سه هستند او را در چاهي انداختهاند که نه تنها برای انتخابات آتی برگ برندهای به دست او نمیدهد بلکه آثار و تبعات آن هر چه بيشتر دامن گير ترامپ خواهد شد.
شهادت سردار و واکنش ایران
سیدعلی خرم*
آرمان ملی , 19 دی 1398 ساعت 9:10
مشاورين ترامپ که به گفته صاحبنظران آمريکایی از نوع درجه سه هستند او را در چاهي انداختهاند که نه تنها برای انتخابات آتی برگ برندهای به دست او نمیدهد بلکه آثار و تبعات آن هر چه بيشتر دامن گير ترامپ خواهد شد.
بيشک غم از دست دادن فرماندهاي لايق، همگان را در فضاي احساسي عميقا فرو برده و باعث گرديده شعار «انتقام» را در مراسم تشييع آن شهيد سر دهند. واکنش به اقدام تروريستي آمريکا از دو زاويه مورد توجه است. اول از ديدگاه خود شهيد سليماني و دوم از ديدگاه کشورداري.
دونالد ترامپ با يک اشتباه محاسبه وارد ترور سردار سليماني گرديد و هيچوقت نميپنداشت ترور آن سردار، اين همه تبعات و آثار منطقهاي و جهاني داشته باشد. کاملا مشخص است که ترامپ به طرز عجولانهاي درصدد بهدست آوردن کارتهاي برنده براي انتخابات 2020 ميباشد.
مشاورين او که به گفته صاحبنظران آمريکايي از نوع درجه سه هستند او را در چاهي انداختهاند که نه تنها براي انتخابات آتي برگ برندهاي به دست او نميدهد بلکه آثار و تبعات آن هرچه بيشتر دامن گير ترامپ خواهد شد. همچنان که قتل جمال قاشقجي براي محمد بن سلمان نکبت عظيمي به همراه داشت، قتل فراقضائي شهيد سردار سليماني نيز ميتواند اگر ايران سنجيده عمل نمايد، براي ترامپ نکبت و سرنگوني به بار آورد.
در گام اول همه جهان نسبت به اين نحوه قتل فراقضائي احساس ناراحتي و نارضايتي نمودهاند. زيرا ميتواند روزي دامن خود آنها و يا کشورشان را نيز به طريق مشابه بگيرد.
از اين رو، همه اگرچه نه در ظاهر ولي در نهان اين روش را محکوم کردهاند و بهويژه پس از اطلاع جهان از اينکه خدمات سردار سليماني در دفع تروريسم و افراطيگري داعش چگونه کارساز بوده است.
بنابراين تا زماني که ايران از حرکتي مشابه ترامپ استفاده ننمايد و در چارچوب بينالمللي حرکت کند از نظر جامعه جهاني حق به جانب ايران داده ميشود.
همچنان که جيمز کوربين رهبر حزب کارگر بريتانيا بهدرستي موضع حمايت بوريس جانسون از عمل تروريستي دونالد ترامپ را زير سوال برد. چنانچه حرکتي نظامي از سوي ايران صورت گيرد که بهانه به دست دونالد ترامپ دهد تا جنگ با ايران را آغاز نمايد، ميتواند ورق به ضرر ايران و به نفع آمريکا تغيير يابد.
ايران دو صحنه مهم در پيش رو دارد. يکي اخراج آمريکا و نيروهاي ائتلاف از عراق توسط پارلمان عراق و ديگري برداشتن گام پنجم ايران در زمينه برجام و هستهاي. در هر دو اقدام فوق، آمريکا کم آورده و به انفعال افتاده است.
اگر همين دو اقدام با مسالمت و با دقت به نتيجه برسد براي شکست دونالد ترامپ در انتخابات آتي کافي است و ميتواند انتقام آن شهيد بزرگوار را به انجام رساند. لذا به جاي حرکات نظامي که ميتواند به ضرر ايران و به نفع ترامپ تمام شود بايد همه انرژي خود را براي اجراي کامل و بيسر و صداي دو اقدام فوق قرار داد.
از سوي ديگر منطقه خاورميانه گوشه به گوشه ميدانند آنکه با تروريسم و افراطيگري مقابله کرد به رهبري سردار سليماني بود که توانست داعش را در عراق و سوريه شکست دهد و هر کجا و هرکس درخواست نمود آن سردار به کمک او شتافت.
گفتوگوي مسعود بارزاني درباره اينکه پس از نااميدي وي براي کسب حمايت همه مدعيان جهاني براي شکست و متوقف نمودن داعش در کردستان عراق، به سردار سليماني مراجعه و آن سردار توانست اربيل را از دست تروريستها نجات دهد، نشان از محبوبيت و مشروعيت سردار سليماني در منطقه بوده است.
اگر چه نمايندههاي کردهاي عراق در پاسخ مجلس اين کشور به اشغال عراق توسط آمريکا برخورد خاصي داشتند و با عدم شرکت خود در مراسم راي گيري در مجلس عراق، به جهانيان ثابت نمودند نه اهل جنگ هستند و نه اهل صداقت و مردانگي و اين خود به ايران ميآموزد که در آينده اين قبيل مردمان شايسته حمايت و پشتيباني ايران و امثال سردار سليماني نيز نميباشند.
اکنون اگر به مراسم تشييع آن سردار در عراق و در ايران بنگريم، نتايج باورنکردني بهدست ميدهد. مايک پمپئو که به شکلي مبتذل، استناد به مردم عراق ميکرد که از قتل سردار سليماني راضي هستند، از يکسو از حضورسيل جمعيت عراقيها در مراسم تشييع پيکر آن مرحوم، درسي فراموش ناشدني گرفت و بافتههاي آمريکا و عربستان که استناد ميکردند سه ماه است مردم عراق عليه ايران تظاهرات ميکنند را به سخره گرفت.
از سوي ديگر همبستگي همه احزاب و جناحهاي عراق در تصويب اخراج آمريکا از عراق مايه سرافکندگي ترامپ و پمپئو گرديده است. همين واقعه باورنکردني در عراق وقتي به ايران رسيد عجيبتر گرديد.
همه صاحبنظران خارجي که تحليل ميکردند مردم ايران زخم خورده وقايع خونين آبان ماه گذشته هستند، مشاهده کردند همان مردم غم و ناکامي خود را کنار گذاشته و داوطلبانه در حمايت و قدرداني از سردار ترورشده به خيابانها آمدند و نشان دادند دلخوري آنها به جاي خود ولي خدمات و فداکاريهاي سردار سليماني را قدر ميشناسند و فراموش نمينمايند. چرا؟ براي اينکه سردار سليماني بهعنوان يک فرمانده و يک سرباز وطن از مرزهاي ايران دفاع کرد و اجازه نداد تندروي و افراطيگري و تروريسم داعش، ايران و يا عراق و سوريه را دربر گيرد.
مردم ايران سردار سليماني را آورنده عزت، صلح و امنيت خود ميدانند که با حضور چندميليوني خود در مراسم تشييع وي، آن را ثابت نمودند. مردم ايران هيچ سابقه منفي از آن شهيد نداشتند، او اهل شعار نبود، او را اهل عمل، متعادل، متوازن، صلحطلب، مخالف تندروي و فرماندهاي همهجانبه ميدانستند.
به قول آقاي علي مطهري آن شهيد نه در وقايع 88 و نه ديماه 96 و نه آبان 98 در مقابل مردم ايران نايستاد و اين برگ بنده او و علت قدرداني مردم ايران از وي بود. سخنان حاج قاسم سليماني مرهمي بر دلهاي رنجديده و سوخته مردم بود که گفت همان دختر کمحجاب دختر من است... من و آدمهاي خودم، من و رفقاي خودم، من و مريدهاي خودم، اين بيحجاب است، اين باحجاب است. اين چپ است، آن راست است، اين اصلاحطلب است، او اصولگراست، خب؛ پس چه کسي را ميخواهيد حفظ کنيد؟ همان دختر کمحجاب دختر من است. دختر ما و شماست؛ نه دختر خاص من و شما...
يادش گرامي، خدا رحمتش کند
*استاد دانشگاه- حقوق بینالملل
انتهای پیام/*
کد مطلب: 6968