نهاد دانش بهدلیل استقلال علمی که دارد، به دور از هر نوع نگرش سیاسی و جناحی، این توان را دارد تا مسائل را بخوبی دیده و پردازش کند و به تعبیری به طراحی مسائل جامعه کمک و برای آنها action plan ایجاد کند.
«دانش» پازل گمشده ما در مسیر توسعه
غلامرضا ظریفیان*
ایران , 17 آذر 1398 ساعت 8:58
نهاد دانش بهدلیل استقلال علمی که دارد، به دور از هر نوع نگرش سیاسی و جناحی، این توان را دارد تا مسائل را بخوبی دیده و پردازش کند و به تعبیری به طراحی مسائل جامعه کمک و برای آنها action plan ایجاد کند.
1-مهمترین شاخص توسعه جامع و همه جانبه «توسعه دانشبنیان» است و این تلقی از توسعه است که میتواند ما را به یک توسعه پایدار رهنمون کند. واقعیت این است به میزانی که «توسعه» در یک جامعه با «دانش» پیوند برقرار کند، از همه ظرفیتها در جامعه استفاده شده و به همان میزان جامعه به سمت تولید فکر، خلاقیت، ایده و اساساً فهم جدید از مسائل حرکت خواهد کرد.
در این فضا است که دانشگاه و اهالی آن از نقشی محوری در جامعه برخوردار خواهند شد. بنابراین، به میزانی که یک جامعه در مسیر توسعه قرار گیرد و برنامه و راهبردهای کلانش را با نهاد دانش پیوند دهد، به همان میزان با خطا و آسیب کمتری مواجه خواهد شد.
نهاد دانش بهدلیل استقلال علمی که دارد، به دور از هر نوع نگرش سیاسی و جناحی، این توان را دارد تا مسائل را بخوبی دیده و پردازش کند و به تعبیری به طراحی مسائل جامعه کمک و برای آنها action plan ایجاد کند. نهاد دانش، به دو مرحله «طراحی مسأله» و «عملیاتی کردن آن» اکتفا نمیکند و به عرصه ارزیابی هم کمک میکند تا میزان موفقیت و عدم موفقیت را هم پایش کند.
2-وقتی به تجربه کشورهای توسعه یافته مراجعه میکنیم، درمییابیم که آنان بخش عظیمی از ثروتشان را نیروی انسانی دانشآموخته دانسته و تلقیشان از «ثروت» پول، فولاد و تکنولوژی نیست و ثروت را «مغز افزار» میدانند و معتقدند به میزانی که به«مغز» (که مرکز آن آکادمی و دانشگاه است) رجوع شود، میتوان از ظرفیت مادی و معنوی کشور حداکثر بهره را برد.
ممکن است کشوری در یکی از منابع مادی غنی باشد؛ همچون عربستان که از بزرگترین کشورهای تولیدکننده نفت است اما مسأله اصلی این است که چگونه میتوان از نفت به بهترین شکل بهرهبرداری کرد؟ و محصولات نفتی را به دنیا صادر کرد؟ اینها مسائلی است که از رهگذر دانش به سهولت قابل حل است. از اینرو است که نیاز به آکادمی و دانشگاه و دانشگاهیان داریم تا این راهحلها را بیابند.
3-حسنِ «دانش» در این است که خود را محدود به جا و مکان نمیکند و میتواند از همه جا و از همه منابع دانشی که بشر در جهان امروز، تولید کرده برای بهینهسازی برنامههای استراتژیکاش استفاده کند. بنابراین، خواست رئیسجمهوری مبنی بر اینکه دانشگاه باید در مسائل مهم استراتژیک ایفای نقش کند، کاملاً مبتنی بر تجربه بشر امروزی است و نفس این دعوت مغتنم است. همین که ضرورت «توسعه دانشبنیان» از سوی سیاستگذاران ما فهم شده، خود یک گام مهم در راه توسعه است.
اما واقعیت این است که همچنان توسعه در جامعه ما با «توسعه دانشبنیان» فاصله معناداری دارد و متکی بر سختافزارها است و بهجای تکیه بر «دانش» به خرید «تکنولوژی» چشم دارد. هر چند گامهای خوبی در زمینههای پزشکی، داروسازی، نانو و... برداشتهایم اما باید به سمت شبکههای دانشبنیانی برویم که تولید ثروت میکنند؛ به میزانی که این شبکهها در کشور توسعه پیدا کند، چه استارتاپها، چه حوزههای پژوهشی متکی بر نیازهای جامعه و دانشگاه نسل چهارم (دانشگاهی که نیازهای جامعه را رصد کرده و متناسب با آنها با دولت و برنامههای توسعهایاش ارتباط بر قرار میکند) میتوانیم به توسعه پایدار برسیم.
4-دانش، ارزش افزوده ایجاد میکند؛ نفت را برای ما ذخیره کرده و از منابع مادی به شکل بهینه استفاده میکند. از همه مهمتر نهاد دانش میتواند آینده را رصد کند. واقعیت این است که ما بسرعت در حال پرتاب شدن به سمت آینده هستیم، اگر نتوانیم آینده را بفهمیم، رصد کنیم و ساز و کارهای خودمان را مبتنی بر آیندهای که هر چه سریعتر به آن میرسیم، تعبیه کنیم، هم از توسعه جهانی عقب مانده و هم آمادگی مواجهه با نیازهای جدیدی را که آینده برای ما ایجاد میکند پیدا نخواهیم کرد. بنابراین، به میزانی که به دانشگاه بها داده و به آن در اداره امور خود اعم از پذیرش هیأت علمی و فرآیندهای تصمیمگیری و تصمیمسازی استقلال دهیم، این دانشگاه میتواند، نقش محوری و استراتژیک خود را در تولید دانش و پیوند دانش با توسعه کشور ایفا کند.
5-برای رسیدن به توسعه دانشبنیان، از یک طرف، باید «آزادی آکادمیک» و «استقلال مدیریتی» را برای دانشگاه به رسمیت بشناسیم و از بالا قوانین دست و پا گیر را بر سر دانشگاه آوار نکنیم و از طرف دیگر، از دانشگاه بخواهیم تا ضمن بهرهمندی از این مزیتها، مأموریتهای خود را در زمینه افزایش مرزهای دانش و حل مسائل جامعه با اتکا به دانش پیش ببرد.
وقتی توسعه «دانشبنیان» شود، 10 برابر فارغالتحصیلانی که امروز بیکار هستند، اشتغال ایجاد خواهد شد؛ چون ظرفیتهای کشور به سمت بهکارگیری دانش و بهرهگرفتن از دانشآموختگان پیش خواهد رفت. علاوه بر اینکه بهرهوری به حداکثر خود رسیده و ضایعات به صفر میرسد، استفاده عظیم از منابع ممکن میشود، فهم مواجهه با آینده را تسهیل و شرایط آن را فراهم خواهد کرد و در نهایت به سمت یک توسعه پایدار حرکت خواهیم کرد تا یک توسعه ناقص.
6- توسعه پایدار، عرصه فرهنگ، اجتماع، اقتصاد و سیاست را بخوبی میبیند و استفاده از خلاقیتها و شایستهسالاریها را تقویت میکند. در جامعه مبتنی بر «توسعه دانشبنیان» شهروندان نیز باید آموزشهای متناسب با دانش ببینند و وقتی چنین اتفاقی افتاد، آنان دیگر هر شخصیتی را برای مجلس، شورای شهر و ریاستجمهوری کشور انتخاب نخواهند کرد چرا که شهروندان نیز به تبع جامعه در زندگی شخصی و سیاسیشان از گزارههای دانشی بهره میبرند و بر اساس آنها تصمیم گرفته و عمل میکنند.
*استاد دانشگاه
انتهای پیام/*
کد مطلب: 6327