يک هجمه تحت عنوان سندسازي دارد عليه ايران شکل ميگيرد. مجموعهاي از تحولات داخلي ايران تا مسائل منطقهاي و هستهاي يعني در سه بُعدِ تحولات داخلي ايران، موضوع هستهاي و برنامه هستهاي ايران و بحث نفوذ منطقهاي ايران يکسري سندسازيها شکل ميگيرد براي اينکه از اين ادعاها و اطلاعات استفاده کنند و پرونده ايران را دوباره ذيل فصل هفتم منشور ملل متحد ببرند.
جمهوري اسلامي ايران بايد ديپلماسي تازهاي را در قبال برجام شکل دهد. ما نبايد در ميداني بازي کنيم که آمريکاييها برايمان طراحي کردهاند.
اگر واقعيات اجرايي صحنه برجام را در نظر بگيريم، نبايد الان نشست کميسيون مشترک برجام تشکيل ميشد. در جلسهاي که بين اعضاي برجام شکل گرفت بايد علت تحريمهاي آمريکا عليه ايران بررسي ميشد که خلاف نص صريح برجام است و نه تلاش براي فعالسازي مکانيسم ماشه.
اين نشان ميدهد که اعضاي برجام مرعوب قدرت آمريکا شدهاند و موضوع به سمتي پيش ميرود که اعتراض ايران در موضوع تحريمها بررسي نميشود و اروپاييها همان خواست آمريکا را درمورد فعالسازي مکانيسم ماشه در دستور کار قرار ميدهند. اما اينکه چکار بايد کرد؟
معتقدم جمهوري اسلامي ايران بايد ديپلماسي کاملا ظريفي را در حوزه ديپلماسي هستهاي و ديپلماسي برجامي خود به کار بگيرد به گونهاي که پرونده ايران وارد شرايط اضطرار نشود و قطعنامههاي تازهاي عليه جمهوري اسلامي ايران صادر نشود.
در واقع ما اين دوران انتقال را بگذرانيم، بعد از آن شرايطي فراهم شود براي اينکه گفتوگوهاي سازنده داشته باشيم. معتقدم قطع کليه کانالهاي ارتباطي در ديپلماسي خارجي و حتي قطع کليه لابيها با دولت و کنگره ايالت متحده آمريکا باعث شد که دشمنان قسم خورده جمهوري اسلامي ايران در آنجا صاحب نقش و نفوذ باشند.
بهعنوان مثال آقاي برايان هوک الان دقيقا يکسري اطلاعات و دادههايي را در مورد تحولات سياسي ايران دارد مطرح ميکند که کاملا دروغين هستند و توسط يکسري گروههاي معارض مطرح ميشوند که سابقه گسترده تروريستي دارند ولي توانستهاند به لابي اصلي در آمريکا در قبال ايران نزديک شوند. لذا معتقدم بايد لابيهاي ديپلماسيمان را در قبال آمريکا قوي کنيم.
به هر حال درست است که دولت ترامپ عملا از مواضعش در مورد برجام خيلي دور شده ولي ميبينيم گروههايي که تروريستي محسوب ميشوند نيز در محافل دموکرات نفوذ کردهاند و اينها باعث شده هم ديپلماسي مستقيم و هم ديپلماسي غيرمستقيم در کشور ما عملا نتواند کمکي به سياست هستهاي کشور بکند.
واقعيت قضيه اين است که يک هجمه تحت عنوان سندسازي دارد عليه ايران شکل ميگيرد. مجموعهاي از تحولات داخلي ايران تا مسائل منطقهاي و هستهاي يعني در سه بُعدِ تحولات داخلي ايران، موضوع هستهاي و برنامه هستهاي ايران و بحث نفوذ منطقهاي ايران يکسري سندسازيها شکل ميگيرد براي اينکه از اين ادعاها و اطلاعات استفاده کنند و پرونده ايران را دوباره ذيل فصل هفتم منشور ملل متحد ببرند.
اين يک دام جدي است که در اين شرايط ديپلماتهاي جمهوري اسلامي ايران بايد فعالتر عمل کنند و در عين حال رفتارهاي کشور هم رفتارهايي باشد که بتواند به ديپلماسي کشور کمک کند. اين مقطع، مقطعي تحت عنوان تجميع دشمنان جمهوري اسلامي ايران عليه ايران است که بايد آن را پشت سر بگذاريم و بعد از آن فضاهاي حياتي بيشتري براي ما شکل ميگيرد تا بتوانيم مانع از اين شويم که پروندهمان دچار شرايط اضطرار در شوراي امنيت شود.
*عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس
انتهای پیام/*