در خصوص گامهاي کاهش تعهدات برجامي در سطح کارشناسان در سطوح مختلف شوراي عالي امنيت ملي، وزارت امورخارجه و سازمان انرژي اتمي سناريوهاي مختلف را مورد بررسي دقيق قرار دادهاند تا به اينجا رسيدهاند. فضاي کنوني به نفع ايران نيست.
چشم انداز برجام و راهکارهای پیش رو
یوسف مولایی*
آرمان ملی , 18 آبان 1398 ساعت 10:04
در خصوص گامهاي کاهش تعهدات برجامي در سطح کارشناسان در سطوح مختلف شوراي عالي امنيت ملي، وزارت امورخارجه و سازمان انرژي اتمي سناريوهاي مختلف را مورد بررسي دقيق قرار دادهاند تا به اينجا رسيدهاند. فضاي کنوني به نفع ايران نيست.
برجام سند ويژهاي است به گونهاي که کمتر چنين توافقي در سطح جهاني وجود دارد که يک طرف آن شش کشور (آلمان، فرانسه، بريتانيا، روسيه، چين و آمريکا) و در طرف ديگر آن ايران باشد.
به نظر ميرسد مواد 36 و 37 برجام به گونهاي تنظيم شده که بيشتر منافع شش کشور مقابل ايران را تامين مينمايد. چون ايران اگر بخواهد از اين مواد به نفع خود استفاده نمايد ميبايستي تمام طرفين مقابل تعهداتشان را نقض کرده باشند درست است که مواد 36 و 37 برجام تصريح داشته که اگر يک طرف تعهداتش را نقض نمايد طرف ديگر هم اين حق را دارد که متناسب با آن تعهداتش را کاهش دهد.
بنابراين در برجام ظرافتهايي وجود دارد که قابل تامل است به عنوان نمونه در بخش تفسير و اختلاف نظرهايي که وجود دارد احتمالا به شوراي امنيت ميرود. نهايتا به نظر ميرسد آن نهادي که تصميم نهايي را در مورد عمل به تعهدات ميگيرد شوراي امنيت خواهد بود. شوراي حکام نيز تلاش ميکند خيلي سرعتش را تند نکند ولي مکانيسم حل اختلاف در نهايت منتهي به شوراي امنيت خواهد شد. شوراي حکام دير يا زود گزارشش را به شوراي امنيت خواهد داد.
اينگونه به نظر ميرسد که مسير حرکت ظاهرا همان راهي است که آمريکاييها از قبل ريلگذاري کردهاند. ايران به آنجايي خواهد رسيد که ديگر برجام عملا کارکرد اصلي خود را از دست خواهد داد. در اين روند ديگر مهم نيست که چه کشوري از برجام خارج شده و يا نشده بلکه بازگشتي به پيش از برجام و فعال شدن احتمالي مسير شوراي امنيت خواهد بود.
ايران در چارچوب برجام شفافيت و اعتمادسازياش را به اثبات رساند تا در نتيجه سوءتفاهمات برطرف گردد. اگر ايران به هر ترتيبي از برجام خارج گردد اين احتمال وجود دارد تا هزينههاي جديدتري بر آن تحميل شود.
اين در حالي است که ايران با گامهاي حساب شده کاهش تعهدات برجامياش به دنبال فشار به طرفهاي اروپايي است. همچنين به نظر ميرسد کشورهاي اروپايي بيش از اين تواني ندارند. اينستکس هم تاکنون عملياتي نشده است.
هر چند بهوجود آوردن سازوکاري همچون اينستکس با توجه به آنکه پيش از اين وجود نداشته و کشورهاي اروپايي نميتوانند به شرکتهاي خصوصي فشار وارد کنند در نتيجه فعال کردن چنين سازوکاري ساده نيست. آمريکاييها نيز با سنگاندازي و مانع تراشي در مسير ايران و اروپا اهداف خودشان را دنبال ميکنند.
در خصوص گامهاي کاهش تعهدات برجامي در سطح کارشناسان در سطوح مختلف شوراي عالي امنيت ملي، وزارت امورخارجه و سازمان انرژي اتمي سناريوهاي مختلف را مورد بررسي دقيق قرار دادهاند تا به اينجا رسيدهاند. فضاي کنوني به نفع ايران نيست.
در مورد برجام اروپاييها با آمريکاييها منافع مشترکي ندارند بلکه در بسياري از موارد با يکديگر اختلاف منافع دارند اروپاييها واقعا ذينفع هستند و اراده سياسي هم دارند تا ايران برجام را اجرا نمايد. اروپاييها تلاشهاي سياسي زيادي کردند تا به آمريکاييها فشار وارد نمايند.
بايد اراده سياسي را از توانمندي مالي و حقوقي تفکيک نمود. برجام ابعاد مختلف فني، حقوقي، سياسي و مالي دارد. حال اگر آمريکاييها به ما در ابعاد مالي فشار وارد ميکنند، متقابلا ما نبايد خودمان را در ابعاد سياسي و فني به خطر بيندازيم. در اين مرحله مناسبات ايران با کشورهاي اروپايي به عنوان يک استراتژي بسيار مهم است در نتيجه ما نبايد اجازه دهيم تحت هيچ شرايطي اروپا در کنار آمريکا طي مسير نمايد.
*تحلیلگر حقوق بین الملل
انتهای پیام/*
کد مطلب: 5695