به نظر بنده باید از همان روشی که برای نابودی مطبوعات استفاده شد، برای نابودی فوتبال هم استفاده کرد. همان‌طور که مطبوعات و رسانه‎های مجازی باعث افول مطبوعات و مرگ تدریجی‎شان شد، باید فوتبال مجازی راه بیندازیم تا کم‎کم فوتبال واقعی فراموش شود.

این روزها فوتبال باشگاهی و برگزاری لیگ داخلی برای ما دردسری شده؛ یعنی بیشتر از این‌که کیف داشته باشد، حواشی و آسیب اجتماعی و بحران و آشوب به دنبال دارد. برای همین گفتیم بهتر است برای حل این موضوع و شناخت چرایی این بحران، از مکاتب فکری جهان بخواهیم در مورد فوتبال و حل بحران‌های ناشی از آن نظر بدهند.

نظریه یک طرفدار دموکراسی: همه چیز باید براساس رأی و نظر اکثریت جامعه باشد. برای همین بازی فوتبال یک بازی ضددموکراسی است. بهتر است به جای برگزاری مسابقه بین دوتیم، هر تیمی که طرفدار بیشتری به ورزشگاه آورد را برنده اعلام کنیم.

  نظریه چپ: باید به هرکس یک توپ بدهیم. همه با هم برابر هستند و داشتن توپ حق مسلم هر فوتبالیست است.

  نظریه چپ مدرن و سبز: جهت جلوگیری از اومانیسم باید به هر توپ، یک‌ نفر بدهیم. تا فرد بداند او نیست که مالک چیزی است. بلکه ماده و طبیعت مالک او هستند.
  نظریه احزاب سبز: باید با تعطیلی مسابقات فوتبال از لگدمال‌کردن چمن‎های ورزشگاه‎ها جلوگیری کرد.

  نظریه مخالفان مشروطه به نمایندگی کلنل لیاخوف: باید هرچیزی را به توپ بست. از این حیث در فوتبال فقط مهم است که دروازه‎ها به توپ بسته شوند.

  نظریه پیروان مکتب روانشناسی فروید: دویدن دنبال یک توپ نشان‌دهنده عقده‌های دوران کودکی فرد است. بهتر است با هیپنوتیزم به فرد القا شود. او یک توپ شخصی دارد و لازم نیست برای به دست آوردن توپ‎های دیگر دنبال بازیکن حریف بدود و روی او خطا کند.

   نظریه سنت‎گرایان میهنی: ی توپ داریم قلقلیه... سرخ و سفید و آبیه... می‎زنیم زمین هوا میره...تا قیمت ارز بالا میره! ( اشکال از فرستنده است به گیرنده‎های خودتان دست نزنید.)

  نظریه یک مخالف رکن چهارم: به نظر بنده باید از همان روشی که برای نابودی مطبوعات استفاده شد، برای نابودی فوتبال هم استفاده کرد. همان‌طور که مطبوعات و رسانه‎های مجازی باعث افول مطبوعات و مرگ تدریجی‎شان شد، باید فوتبال مجازی راه بیندازیم تا کم‎کم فوتبال واقعی فراموش شود. هوادار خیلی زود عاشق فوتبال مجازی می‎شود، چون می‎تواند هر بازیکنی دوست دارد را برای تیمش بخرد. نتایج را مهندسی کند و...

  نظریه یک پوپولیست: در فوتبال آن‌چه اهمیت ندارد، خود بازی فوتبال است. شما به جای نود دقیقه بازی صدوهشتاد دقیقه در فضای مجازی و رسانه‎ها به تیم رقیب فحش بده و با انگشتانت عدد طلایی تیمت را نشان بده. نیمکت‌نشین صرف هم که باشی، دعوت می‎شوی به تیم‌ملی. حالا همین را بسط بده به عالم زیبای سیاست و هوادارانی که قربانشان بروم .

  نظریه یک تمامیت‎خواه: باید توپ را بردارند و بیاورند تحویل من دهند و خودشان بروند تیله‌بازی کنند. اوه نه. تیله‎ها را هم تحویل بدهند و گردوبازی کنند.‌ ای بابا گردوها را هم باید بیاورند...

  نظریه داعشی: فوتبال ورزش خوبی است. فقط به جای توپ باید از کله آدمیزاد... (ممیزی به علت ترویج خشونت)

*طنزنویس

انتهای پیام/*