بر اساس اعلام منابع پاکستاني، عمران خان، نخستوزير پاکستان براي ميانجيگري ميان تهران و رياض،امروز به ايران سفر ميکند. همچنين به گزارش اين پايگاه خبري پاکستاني عمران خان در روز يکشنبه با رئيسجمهور کشورمان ديدار خواهد کرد. وي پس از ديدار با روحاني عازم رياض خواهد شد تا با مقامات ارشد سعودي ديدار و گفتوگويي داشته باشد.
از سوي ديگر، عمران خان در ديدار با رئيس جمهور ايالات متحده آمريکا در حاشيه نشست مجمع عمومي سازمان ملل متحد، به درخواست دونالد ترامپ براي واسطه گري ميان تهران و واشنگتن پاسخ مثبت داده است.سفر عمران خان به تهران در حالي صورت مي گيرد که کاخ سفيد علاوه بر اسلام آباد، از بازيگران ديگري مانند دوحه، بغداد، آنکارا، توکيو و متحدان اروپايي خود نيز خواسته است تا نهايت تلاش خود را براي واسطه گري ميان واشنگتن و تهران به کار گيرند.
به راستي چه اتفاقاتي در حوزه سياست خارجي آمريکا رخ داده است ؟ آيا ترامپ ( با توجه به شخصيت خاص خود )
به نوعي بيداري و تنبه ذاتي در خصوص ايران رسيده است ؟! آيا هدف کلان مقامات آمريکايي مبني بر «تغيير نظام سياسي ايران» در حال تغيير است ؟ پاسخ اين سؤالات قطعا منفي است!
واقعيت امر اين است که رخدادهايي مانند برکناري جان بولتون مشاور امنيت ملي آمريکا از قدرت و يا تلاش بي وقفه ترامپ و التماس وي براي مذاکره با ايران نشئت گرفته از نوعي «فاجعه محاسباتي»در سياست خارجي آمريکا و متعاقبا، تحقق «استيصال واشنگتن در برابر ايران قدرتمند» است.
آنچه امروز ترامپ را نسبت به مذاکره با ايران سوق مي دهد يک «تغيير استراتژي»يا «تغيير رويکرد ذاتي دولت آمريکا» نيست، بلکه نوعي «جبر استراتژيک» است که ترامپ امروز آن را با تمامي وجود حس مي کند. ترامپ به خوبي مي داند که در ترسيم مختصات و محاسبه هزينه و فايده «استراتژي فشار حداکثري» در قبال ايران به شدت اشتباه کرده است.
او امروز به هر واسطه اي چنگ مي زند تا هزينه کمتري در اين مواجهه بدهد . در چنين شرايطي دستگاه ديپلماسي و سياست خارجي کشورمان، بايد از «استيصال ترامپ در برابر ايران قدرتمند» به مثابه يک دستاورد ناب صيانت کند. ترامپ به خوبي مي داند که هرگونه توافقي با ايران ( و متعاقبا بزرگنمايي آن توافق از سوي دستگاهههاي رسانه اي و تبليغاتي واشنگتن) مي تواند به جاده صاف کن وي در انتخابات رياست جمهوري سال آينده تبديل شود.
کاهش شديد محبوبيت ترامپ در نظرسنجي هاي صورت گرفته در ايالات حساس و خاکستري مانند اوهايو، فلوريدا، پنسيلوانيا، وييسکانسين شوک سختي را به رئيس جمهور جنجالي آمريکا وارد ساخته است. يکي از شاخصه هاي ضعف ترامپ در ديدگاه شهروندان آمريکايي، سياست خارجي شکست خورده و نامتوازن وي است.
رئيس جمهور آمريکا تصور مي کرد که برکناري جان بولتون مي تواند به خودي خود اين معضل را حل کند اما نظرسنجي ها نشان مي دهد که شهروندان آمريکايي همچنان سياست خارجي کاخ سفيد در دوران ترامپ را نااميد کننده و پرهزينه قلمداد کرده اند.
ترامپ امروز به هر واسطه اي ،اعم از واسطه هاي منطقه اي، شرقي و اروپايي براي مذاکره با ايران التماس مي کند زيرا از يک سو ديگر توان پرداخت هزينه هاي سنگين ناشي از «واکنش ايران » در اين معادله را ندارد و از سوي ديگر،خود را در چند قدمي شکست در انتخابات رياست جمهوري سال ۲۰۲۰ مي بيند. بهترين بازي در برهه فعلي، حفظ و حتي افزايش ميزان احساس نياز ترامپ به توافق با ايران است. هم اکنون زمان آن است تا ترامپ عواقب و تبعات سه سال تقابل مطلق با جمهوري اسلامي ايران و مواجهه با ملت ايران را به خوبي حس کند!
انتهای پیام/*