اگر فیلمی برشی از تاریخ سیاسی را به تصویر میکشد الزاماً بدان معنا نیست که همه آن تاریخ و اتفاقات را به تصویر کشیده است. این توقع که همه حوادث آن سالها با هم در یک فیلم سیاسی تاریخی بررسی شود توقع درستی نیست.
«رد خون» فقط روایتگر برشی از تاریخ است
محمدعلی ابطحی*
ایران , 13 مهر 1398 ساعت 7:17
اگر فیلمی برشی از تاریخ سیاسی را به تصویر میکشد الزاماً بدان معنا نیست که همه آن تاریخ و اتفاقات را به تصویر کشیده است. این توقع که همه حوادث آن سالها با هم در یک فیلم سیاسی تاریخی بررسی شود توقع درستی نیست.
1. اهمیت پرداختن به موضوعات مهم تاریخی سیاسی معاصر در قالب یک اثر سینمایی. پرداختن به این موضوعات جسارت و شجاعت میخواهد که متأسفانه این جسارت را در سینمای ایران کمتر دیدهایم. تلویزیون هم وقتی به موضوعات سیاسی تاریخی میپردازد بیشتر از این که به اتفاق بپردازد سعی میکند با پرداختن به آن دوران، وضعیت فعلی را به نوعی تطهیر یا تطبیق و تنظیم کند. بنابراین اعتماد به روایت تلویزیون از تاریخ سیاسی کمرنگ شده است. در چنین شرایطی محمدحسین مهدویان و محمود رضوی در کارهای مشترکشان به وقایعی از تاریخ سیاسی معاصر پرداختهاند که در روند انقلاب بسیار مؤثر بوده است. از این جهت کارشان قابل تقدیر و تحسین است که با یک اثر قابل قبول سینمایی نسل فعلی را با این حوادث آشنا کردهاند.
2. اگر فیلمی برشی از تاریخ سیاسی را به تصویر میکشد الزاماً بدان معنا نیست که همه آن تاریخ و اتفاقات را به تصویر کشیده است. این توقع که همه حوادث آن سالها با هم در یک فیلم سیاسی تاریخی بررسی شود توقع درستی نیست. در قبال «ماجرای نیمروز» و «رد خون» خیلیها نقد داشتند که اگر فیلم در ارتباط با سازمان مجاهدین خلق (منافقین) است چرا فلان اتفاق یا اعدامها و بحثهایی که راجع به سازمان مطرح است در فیلم دیده نمیشود. اما آیا این فیلمها هدفشان این بوده که تاریخچه این سازمان را تعریف کنند که این انتظار وجود دارد که همه این اتفاقها روایت شود؟ خیر. «ماجرای نیمروز» و «رد خون» برشی از تاریخ شروع ترور یا برشی از حمله مسلحانه و نظامی این سازمان است. همه عملکرد یک سازمان را نمیشود در یک فیلم بررسی کرد؛ همین که به یک برش تاریخی از این سازمان پرداخته شده اقدام مثبتی است؛ برشی تاریخی سیاسی که کمتر به آن توجه شده یا جامعه آنقدر روایت افراطی یک طرفه از آن شنیده که باور نمیکند واقعیتها چه بوده است.
3. نسل فعلی نسلی است که یک مرتبه روی پرش تند دنیای ارتباطات قرار گرفته و این پرش تند ارتفاعش را زیاد کرده و ارتباطش را با گذشته قطع کرده است. عموماً از پله چهارم و پنجم یک حادثه را میبیند و این برای آینده کشور خطرناک است. اگر این نسل مسیر اتفاق تاریخی را نبیند و آن را درک نکند و دریافتهایش بر مبنای موج اطلاعاتی باشد که امروز ایجاد میشود، نقطه آسیبپذیر کشور است، بخصوص درباره سازمان مجاهدین که علاقهمند است سوابقش را به فراموشی بسپارد و نقطه آسیبپذیرش که ترورهای 19 هزار نفری است را پاک کند و پرونده جدیدی برای خودش دست و پا کند. بر این اساس معتقدم روایت تاریخی سینمایی از این وقایع بسیاری از مشکلات را حل میکند؛ ضمن اینکه آن جاذبههای زیادی دارد آن هم در سینمایی که حرفهای آشنا به گوشها میرسد، سوژههایش تکراری شده و فیلمهایش رنگ و بوی ایرانی کمتری دارند.
بر همین اساس این کارها را میپسندم و معتقدم کاش میشد حتی در همین مواضع و مسائل درصد بیشتری به واقعیت نزدیک شد که خب لابد باید مشکلات و محذورات ساخت آنها را هم مدنظر قرار داد؛ اینکه فیلمی ساخته شود که هم مخاطب را جذب کند و هم براساس واقعیت باشد و هم حاکمیت را دچار مشکل و بحران نکند کار خیلی سختی است ولی«ماجرای نیمروز» و «رد خون» شروع خوبی برای آن است. مقاطع زیادی در تاریخ 40 ساله ایران وجود دارد که جامعه چیزی درباره آنها نمیداند و مدیریت کشور که هر روز پیرتر میشود فراموش کرده که نسلهای جوان تری هم هستند که از این دست مسائل سیاسی کشور اطلاعی ندارند و باید اطلاعرسانی درباره آنها جدیتر شود. اطمینان دارم اثر و ضرورت ساخت این فیلمها خیلی بیشتر از فیلمهای پرخرج ایدئولوژیکی است که در تلویزیون یا سینما ساخته میشود.
*فعال سیاسی اصلاح طلب
انتهای پیام/*
کد مطلب: 4888