به رغم آنکه جنبشهای مردمی از یمن تا عراق، لبنان و فلسطین مطیع فرامین ایران نیستند اما جایگاه معنوی و نفوذ سیاسی ایران در مقام میانجی گری میتواند نقش کلیدی در برقراری صلح و دستیابی به راه حلهای دیپلماتیک ایفا کند.
فرصت دیگری برای حفظ صلح
دیاکو حسینی*
ایران , 1 مهر 1398 ساعت 8:49
به رغم آنکه جنبشهای مردمی از یمن تا عراق، لبنان و فلسطین مطیع فرامین ایران نیستند اما جایگاه معنوی و نفوذ سیاسی ایران در مقام میانجی گری میتواند نقش کلیدی در برقراری صلح و دستیابی به راه حلهای دیپلماتیک ایفا کند.
در آستانه سفر هیأت ایرانی برای شرکت رئیس جمهوری در هفتاد و چهارمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد، ایده نوین «ائتلاف امید، ابتکار صلح هرمز» گام دیگری در تلاشهای دیپلماتیک ایران برای مدیریت تنش و آرام کردن اوضاع بحرانی در منطقه ماست و میباید نشان دهنده اراده ایران برای جلوگیری از تنشآفرینی و سوق یافتن این منطقه به مراحل خارج از کنترلی باشد که هیچ کس از آن پیروز بیرون نخواهد آمد.
انتخاب این کلمات به عنوان شعار ایران در مجمع عمومی ملل متحد، پیام روشنی به جهان است که تهران نه تنها همسایگان بلکه تقویت اصول همسایگی را در اولویت خود قرار داده است. این پیام همزمان با متهم کردن ایران به طراحی، انجام و یا حمایت از حملات اخیر به تأسیسات شرکت آرامکو در عربستان سعودی، بر باد دهنده همه توطئههایی است که سعی در ارائه تصویری بی ثبات کننده از ایران دارند و مشخصاً جایگزین دیگری برای طرح سیاسی واشنگتن در جا انداختن ابتکارهای ایران ستیزانه در خلیج فارس به میان میکشد.
پیشنهادهای پیشین ایران در تأسیس مجمع گفتوگوهای منطقهای و همچنین عقد پیمان عدم تعرض با کشورهای خلیج فارس که تاکنون با بی اعتنایی عربستان سعودی و متحدان آن مواجه بوده و اکنون دعوت به تشکیل ائتلافی برای دفاع از امنیت و آزادی کشتیرانی در تنگه هرمز با مشارکت کشورهای این منطقه، جدیت ایران را در امتناع از حذف کشورهای ساحلی خلیج فارس از برعهده گرفتن مسئولیت دفاع مشترک این آبراه بینالمللی و مردود دانستن ائتلافسازی ایالات متحده علیه ایران تکرار میکند و این کشورها را با این پرسش روبهرو میکند که با کدام توجیه پیشنهادهای متعدد ایران در پاسداری از ثبات و تقویت همکاریهای صلح جویانه را نادیده میگیرند.
تاکنون باید برای واشنگتن و متحدان آن در دشمنی با ایران روشن شده باشد که نه تنها فشار حداکثری از طریق اعمال تحریمها نمیتواند ایران را به زانو درآورد بلکه حذف کردن ایران از هرگونه ترتیبات منطقهای میتواند پیامدهای ویرانگری در سراسر این منطقه به همراه داشته باشد؛ البته نه به آن دلیل که ایران در پشت حملات به کشورهای شرکت کننده در ائتلافهای ضد ایرانی است بلکه به دو دلیل عمده دیگر: نخست اینکه در فضای آکنده از بی اعتمادی و آماده اشتعال، فرصت طلبترین بازیگران انگیزه بالایی برای بهرهبرداری از آن به منظور دامن زدن به تنش و خصومت دارند و ممکن است از هر توطئهای برای بدگمان کردن طرفین به هدف آغاز جنگ سوء استفاده کنند. دوم، حذف ظرفیت صلحسازی ایران به خودی خود دامنه اختلافات میان بازیگران دولتی و غیردولتی را به نقطه جوش غیرقابل بازگشت میرساند.
به رغم آنکه جنبشهای مردمی از یمن تا عراق، لبنان و فلسطین مطیع فرامین ایران نیستند اما جایگاه معنوی و نفوذ سیاسی ایران در مقام میانجی گری میتواند نقش کلیدی در برقراری صلح و دستیابی به راه حلهای دیپلماتیک ایفا کند. از این گذشته، هرچند که مطابق میل درونی ایران نباشد، در جریان بی اعتمادی رو به افزایش میان ایران و امریکا و احتمال برخوردهای پراکنده نظامی میان آنها، کشورهای کوچکتر بنا به طبیعت جغرافیایی قرار گرفتن در کانون کشمکشهای آن دو، بسختی میتوانند از ترکشهای این زد و خوردها در امان باشند.
اکنون یکبار دیگر، ایران پیشنهاد سخاوتمندانه دیگری پیش روی این دسته از همسایگان قرار داده است: همراهی با ایران برای ساختن یک نظم منطقهای جدید، عادلانه و فراگیر که دیپلماسی و حل صلحآمیز اختلافات را تسهیل میکند و یا قرار دادن خود در معرض محرومیت از افقهای امیدبخش و متحمل شدن آسیبهای بیشتری که محصول طبیعی و اجتناب ناپذیر در پشت کردن به دیپلماسی و امنیت برخاسته از همکاری دسته جمعی است. باید امیدوار باشیم که عربستان سعودی و دوستانش اینبار گزینه بهتری را انتخاب کنند.
*کارشناس ارشد مسائل منطقه
انتهای پیام/*
کد مطلب: 4605