درحالیکه دولت با همه کاستی هایش (که باید مورد نقد قرار گیرد) برخواسته از رای ملت است. به نظر میرسد معضلی که گریبان صداوسیما را گرفته است نشستن از منظر حق به جانب و تعیین منافع ملت از دیدگاه سلایق شخصی است. گو اینکه تعطیلی برنامه پر مخاطبی مانند 90 هم از منظر منافعی بوده که مدیران وقت صداوسیما برای ملت در نظر گرفته اند.
«محمدحسین رنجبران» مدیر کل روابط عمومی صداوسیما طی دو روز گذشته گفته بود هجمه به صداوسیما در آستانه انتخابات طبیعی است و رسانه ملی را دربست برای خود می خواهند. اما در خصوص این اظهارنظر این سوال پیش می آید که رسانه ملی در پرداختن به مشکلات، عملکردی بیطرفانه و البته غیر انحصاری دارد؟
اگر نخواهیم به گذشته برگردیم شاید نمونه نقض سخنان آقای رنجبران در رویکرد اخیر صداوسیما در خصوص یک پرونده خودسوزی بود که در آن اتهاماتی به برخی نمایندگان مجلس شورای اسلامی زده شد و علی مطهری در نامه ای خواستار پاسخگویی به این اتهامات شد.
در نامه مطهری البته به سابقه بی توجهی رسانه ملی به درخواست مرحوم هاشمی رفسنجانی نیز اشاره شد و البته هنوز پاسخی از سوی صداوسیما و روابط عمومی آن (محمدحسین رنجبران) در خصوص درخواست آقای مطهری داده نشده است.
همین رویکرد البته نشان می دهد رسانه ملی که به گفته رنجبران به اقتضای زمان و فراخور موضوع باید به مباحث ورود و کنکاش کند و به روشنگری ابعاد مختلف ماجرا بپردازد؛ چندان روشنگرانه و با تجمیع نظرات موافق و مخالف به موضوع ورود نکرده است.
هرچند رنجبران مخاطبان 80 درصدی صداوسیما را گواه عملکرد مثبت خود می داند، اما حداقل به گواه برخی نظرسنجی ها که از سوی برخی سایت ها انجام گرفته است حدود 90 درصد از مخاطبان صدا و سیما در ماجرای خود سوزی، نتوانست افکار عمومی را قانع کند.
از سوی دیگر عملکرد صدا و سیما به خصوص در چند سال گذشته نشان داده است در پرداختن به موضوعات چندان بی طرفانه قضاوت نکرده است. چنانکه در ماجرای هجمه به تیم دیپلماسی دولت هیچ فرصتی برای پخش آرای موافق راهبردها و برنامههای دستگاه دیپلماسی کشور داده نشد.
رنجبران در بخش دیگر سخنان خود البته رسانه های منتقد را متهم به بسیج برای هجمه به این سازمان کرده است، در حالی که این گزاره خود گواه نقدناپذیری رسانه ای است که معتقد به هجمه است و نه نقد. همچنین وی در بخش دیگر سخنان خود گفته بود: «قطعا ورود به برخی مباحث مهم روز و مورد سوال مردم و روشنگری درخصوص آن خوشایند برخی نیست، اما سازمان صداوسیما تنها منافع ملت را در نظر میگیرد و تسلیم فشارها و سهم خواهیها نخواهد شد.»
حال باید پرسید معیار و متر صدا و سیما برای در نظر گرفتن منافع ملت چیست که حتی فرصت پاسخگویی به هجمه ها را هم نمی دهد.
درحالیکه دولت با همه کاستی هایش (که باید مورد نقد قرار گیرد) برخواسته از رای ملت است. به نظر میرسد معضلی که گریبان صداوسیما را گرفته است نشستن از منظر حق به جانب و تعیین منافع ملت از دیدگاه سلایق شخصی است. گو اینکه تعطیلی برنامه پر مخاطبی مانند 90 هم از منظر منافعی بوده که مدیران وقت صداوسیما برای ملت در نظر گرفته اند.
با این همه شاید بهتر باشد که حتی اگر مدیران صدا و سیما تصور آن را دارند که در پرداختن به موضوعات مواضع بیطرفانه و فراجناحی عمل میکنند ضمن استناد به آرای مخاطب 80 درصدی گروهی از اساتید و دانشجویان رشته علوم ارتباطات را در تحلیل محتوای برنامه های صدا و سیما به یاری بطلبند تا شاید با استناد به مباحث علمی بر بیطرف نبودن خود واقف شوند.
انتهای پیام/*