بدون شک ترامپ، ماکرون،مرکل و بوريس جانسون سعي در ايجاد اتاق تاريکي دارند که در آن، هيچ چيزي سر جاي خود نباشد! آنها به خوبي ميدانند که اگر بازي مشترک آنها در معرض ديد افکار عمومي ايران و جهان قرار بگيرد، ديگر قدرتي براي امتيازگيري از کشورمان و خلق تصاوير مجازي و کاذب و جا زدن اين تصاوير به نام تصاوير حقيقي نخواهند داشت.
بازي مشترک واشنگتن و متحدان اروپايي آن در قبال ايران، وارد فاز جديدي شده است.کار به جايي رسيده است که دونالد ترامپ دو پيشنهاد اوليه خود به کاخ اليزه در خصوص راه اندازي کانال اعتباري ۱۵ ميليارد يورويي با ايران و اعمال معافيتهاي نفتي بر سه کشور چين، ژاپن و هند را رد مي کند و در يک بازي نخ نما و ناشيانه، سعي ميکند از اين موضوع به مثابه «رد پيشنهاد پاريس توسط کاخ سفيد» قلمداد کند! شواهد موجود نشان مي دهد که ترامپ متعاقب برداشته شدن سومين گام کاهش تعهدات برجامي ايران بار ديگر مذاکرات پشت پرده خود را با تروئيکاي اروپايي و خصوصا پاريس آغاز کرده است. اين مذاکرات در چارچوب «ديپلماسي پنهان» هدايت مي شود و استراتژي حاکم بر آن نيز «مهار ايران قدرتمند» است.در ذيل استراتژي «مهار ايران قدرتمند»، ايالات متحده و تروئيکاي اروپايي بر سر يک تاکتيک مشترک به نام «پيچيده سازي صحنه بازي» به توافق رسيدهاند. واشنگتن و متحدان اروپايي معتقدند که هر اندازه صحنه را پيچيده تر و ابعاد زمين بازي با ايران را گسترده تر سازند، قدرت مانور بيشتري براي امتيازگيري از ايران خواهند داشت.بنابراين، آنها يک معادله ساده «يک مجهولي» به نام «خروج آمريکا از برجام» و «لزوم بازگشت بدون قيد و شرط آن به توافق هستهاي» را تبديل به معادلهاي «چند مجهولي»کرده اند که در آن مؤلفههايي به نام «INSTEX»،« تغيير برجام»،«مذاکره مجدد با ايران»،«بازگشت ايران از گامهاي کاهنده تعهدات در برجام» و «توان منطقه اي ايران» خودنمايي ميکنند.
بدون شک ترامپ، ماکرون،مرکل و بوريس جانسون سعي در ايجاد اتاق تاريکي دارند که در آن، هيچ چيزي سر جاي خود نباشد! آنها به خوبي ميدانند که اگر بازي مشترک آنها در معرض ديد افکار عمومي ايران و جهان قرار بگيرد، ديگر قدرتي براي امتيازگيري از کشورمان و خلق تصاوير مجازي و کاذب و جا زدن اين تصاوير به نام تصاوير حقيقي نخواهند داشت. آنچه در اين اتاق تاريک بيش از هر موضوع ديگري خودنمايي مي کند، مانور پارادوکسها و موارد متناقض است؛ اينکه فدريکا موگريني مسئول سياست خارجي اتحاديه اروپا که تا دو ماه قبل از اجرايي شدن INSTEX در آينده اي نزديک خبر مي داد، پس از ايفاي نقش خاص ماکرون در قبال پرونده ايران،از زمانبر بودن اين پروسه خبر مي دهد! اينکه رؤساي جمهور آمريکا و فرانسه که بارها به صورت صريح بر «مهار همه جانبه ايران» به مثابه يک هدف مشترک در حوزه منطقه اي و سياست خارجي خود تأکيد کرده اند،هم اکنون سعي دارند خود را دو قطب مخالف نشان دهند!
اينکه امانوئل ماکرون که در سال ۲۰۱۷ ميلادي و به نيابت از ترامپ و نتانياهو،بر لزوم مذاکره مجدد با ايران بر سر اعمال محدوديتهاي فرازماني در برجام و توان موشکي کشورمان تأكيد کرده بود،هم اکنون سعي دارد خود را به عنوان يک واسطه گر فداکار جلوه دهد!
تمامي اين موارد، محصول بازي غرب در يک اتاق تاريک است. همان گونه که اشاره شد، در اينجا توجه و تمرکز بر کليد واژه اي به نام ديپلماسي پنهان اهميت ويژه اي دارد. واشنگتن و تروئيکا در قبال ايران دو خط قرمز نانوشته دارند :يکي کشانده شدن صحنه بازي از حوزه ديپلماسي پنهان به حوزه ديپلماسي رسمي و ديپلماسي عمومي و ديگري، ساده سازي و شفاف سازي صورت مسئله توسط ايران .بي دليل نيست که امانوئل ماكرون و ديگر بازيگران اروپايي ، اصرار ويژه اي مبني بر محرمانه بودن مذاکرات دارند.بدون شک آمريکا و متحدانش، نه تنها اين اتاق تاريک را روشن نخواهند کرد، بلکه از هيچ گونه اقدامي براي تاريک ماندن آن فروگذار نخواهند کرد. روشن کردن اين اتاق تاريک، هنر و مهارت دستگاه ديپلماسي و سياست خارجي کشورمان را مي طلبد.بدون شک در صورتي که اين اتاق تاريک ، روشن شود و روح ديپلماسي پنهان از کالبد ميز مذاکرات ايران و اروپا رخت بر بندد،جايي براي پيچيده سازي بازي از سوي رقيب باقي نخواهد ماند.
انتهای پیام/*