۱- هرچند هنوز حدود هفت ماه تا انتخابات مجلس در اسفند امسال باقی مانده اما از هم اکنون و حتی قبل از این، جریانها و گروههای سیاسی در تدارک لیستهای خود هستند، و جریان ارزشی و انقلابی کشور نیز باید از هم اکنون از محصول این انتخابات براي تحقق گام دوم انقلاب اسلامي و پیشبرد راهبرد و گفتمان نظام برنامهریزی کنند. آنچه که ضرورت این موضوع را دو چندان میکند، نتایجی است که از آسیبشناسی جریانهای اصولگرایی و اصلاحطلبی و «اختلاط و التقاط گفتمانی» و «انحراف و همپوشانی مواضع» آنها در سالهای اخیر بهدست آمده است. البته آسیبشناسی جناحهای سیاسی در این مجال موضوع بحث ما نیست، اما آنچه در پی خواهد آمد مبتنی بر نتایج این آسیبشناسی است.
۲- بر اساس گفتمان و تفکر رهبرمعظم انقلاب که بارها بیان و تبیین شده است، گفتمان انقلاب در مقطع کنونی واضح و روشن است و در بيانات و پیام رهبري در تاریخ دهم و یازدهم مرداد خطاب به گروههاي جهادي، یکبار دیگر تجلی پیدا کرد.این بیانات و پیام نسخه منحصر به فردی است که بدلایل مختلف باید نقشه راه در فضای سیاسی- انتخاباتی پیش رو تلقی شود،چرا که با ناموفقبودن نسخههای اقتصادی غربی و صندوق بینالمللی پول و همچنین نگاه سنتی دهه پنجاه به مسائل کشور در چهل سال گذشته، اکنون نوبتِ اجرای «نسخه بومی و اصلی بروز شده انقلاب» برای حل مشکلات کشور، درمان ناکارآمدی مسئولان، مقاومسازی اقتصاد کشور و ایستادگی در برابر هرگونه تحریم و فشاری است. خلاصه سه نکته بیانات و نُه بند پیام اخیر رهبرمعظم انقلاب به گروههای جهادی این بود که: اولاً«حرکت جهادی را به گفتمان عمومي و شعار خدمترساني براي تحقّق عدالت و پيشرفت را همگاني کنيد»، ثانیاًً «پيشرفت،در انديشه و کار جهادي است»، ثالثاًً «مجموعه نيروهاي جهادي کارآمد، اهل فکر و برنامهريزي با توانايي فوقالعادهاي از لحاظ سطح فهمِ مسائل مديريّتي و خدمترساني و ايجاد عدالت و قيام به قسط داریم»، و رابعاًً «ارتباط گروههاي جهادي با يکديگر و با دستگاههاي قادر بر پشتيباني یک ضرورت است».
۳- گرچه گروههای جهادی در حوزههای مشغول به خدمت، بهقول رهبری «باید همینجور پیش بروند و گسترش یابند»، اما برای اینکه گفتمان جهادی به گفتمان غالب کشور تبدیل شود، نباید از سایر حوزهها غفلت کنیم و یکی از این حوزهها،حوزه سیاسی و سیاستگذاری است.
۴- اکنون اولاًً برهمگان روشن شده است که با وجود سازمانهای دولتی خسته و بسته و نشسته، راه برونرفت کشور از مشکلات کنونی، تفکر و گفتمان جهادی با تمرکز بر توان داخلی است و مردم بهخوبی درک کردهاند گفتمان مذاکره با امید کاذب به وعدههای توخالی خارجیها حلال مشکلات آنها نخواهد بود. ثانیاًً واضح است برای حل مشکلات کشور بهفرموده رهبرمعظم انقلاب به «یک دولت و رئیسجمهور جوانِ انقلابی» نیاز داریم و راه رسیدن به چنین دولتی از یک «مجلس جوانِ انقلابی» میگذرد و تشکیل چنین مجلسی، نیازمند و باور حضور نیروهای جوانِ جهادی در صحنه سیاسی و انتخاباتی کشور است،همچون دیگر صحنههایی که با حضور خود موفقیتها و دستاوردهای بزرگی برای کشور به ارمغان آوردهاند. ثالثاًً این باور اول باید در خود نیروهای جهادی ایجاد شود و احساس مسئولیت کنند تا از صحنههای سیاسی با این توجیه که کار سیاسی به روحیه و کار جهادی آنها خدشه وارد میکند و ممکن است لطمه بزند، غفلت نکنند. رابعاًً گروهها و سیاسیونی که به واقع دل در گِرُو انقلاب و نظام و کشور و منافع ملی دارند و مقید و معتقد به حل مشکلات مردم هستند، باید به این باور برسند که فضای سیاسی- انتخاباتی پیشرو را فضای جهادی قرار دهند و برای تعیین مصادیق لیستهای خود از هم اکنون به دنبال نیروهای جوانِ جهادی بروند.
۵- متأسفانه عرصه خدمترساني گروههاي جهادي به درستي تعريف نشده است و براي اين عرصه نقشه راهي وجود ندارد و دستگاههاي اجرايي تفکر جهادي را به رسمیت نمیشناسند. لذا اولاًً باید نقش گروههاي جهادي در کشور و نقشآفرینی آنها را در فرآیند مأموریتهای حاکمیتی پذیرفت و بهرسمیت شناخت و پشتیبانی کرد و در پيچ و خم اداري برای آنها مانع ایجاد نکرد. ثانیاً برای اینکه الگوي جهادي را جايگزين ديوانسالاري کنيم و نيروهاي جهادي در برنامههاي اقتصاد مقاومتي حضور منظم و برنامهریزی شده داشته باشند، باید سازوکارهاي لازم را ایجاد کنیم تا بتوان از اين توان جهادي جوانان حداکثر بهره را برد.
۶- برای تحقق این امر نيازمند قرارگاه هماهنگي و حلقههاي واسط بين دولت و مردم بهمنظور تسهيل فعاليتهاي جهادي و پايداري و تاثيرگذاري عمیقتر آنها هستيم تا يک همراهي راهبردي با گروههای جهادی بين دستگاهها ايجاد و چگونگی واگذاری امور به این گروهها بهطور رسمی و قانونی مشخص و بودجههای محرومیتزدایی نهادها و سازمانهای مختلف دولتی و غیردولتی متمرکز شود. چراکه امروزه حکمراني نوين بسترها و روشهای جدیدی را براي مديريت و سازماندهی ظرفيتها و انرژیهای مردمي میطلبد. هرچند حرکت جهادي در ملت ما نهادينه شده اما برنامهریزی نشده است. لذا برای برنامهریزی منظم، باید روحیه جهادی نیز در مسئولان و مدیران هم نهادینه شود، زیرا مدیران و مسئولانی که تفکر جهادی نداشته باشند نمیتوانند و یا نمیخواهند با گروههای جهادی هماهنگ شوند و قطعا چالش و مانع ایجاد خواهند کرد،کما اینکه تاکنون مانع ایجاد کردهاند و وضع فعلی اقتصاد کشور گواه این امر است.
۷- یکی از حلقههای واسط بین مردم و دستگاههای اجرایی و حاکمیتی نمایندگان جهادی مردم در مجلس شورای اسلامی میتوانند باشند تا با قانونگذاری جهادی مسیرحرکتهای جهادی را هموار و بین دستگاههای اجرایی هماهنگی و بین دستگاههای اجرایی و نهادهای حاکمیتی همراهی راهبردی ایجاد کنند.نمایندگان جهادی میتوانند در مجلس با اصلاح قوانین دیوانسالاری، الگوی جهادی را در قوانین حاکم و به قانون تبدیل کنند و ظرفیتهای معطل کشور را پای کار بیاورند و بستر لازم را برای کنارزدن گفتماناشرافیگری و حذف بروکراسی کُندیآفرین اداری و مبارزه با رانتخواری و مفاسد اقتصادی فراهم نمایند.
۸- برای تبدیل تفکر جهادی به یک گفتمان عمومی و جهادیکردن دستگاههاي سیاستگذاری و قانونگذاری و اجرايي مردم باید ورود جدی و آگاهانه به صحنه انتخابات و صندوقهای رای کنند و بدانند اگر میخواهند مشکلاتشان بدون فضاسازیها و وعده دادنهای دروغین حل شود، باید به سمت انتخاب نیروهای جهادی کارآمد بروند و بدون توجه به گروهها و احزاب سیاسی، فعالانه در صحنه انتخابات مشارکت و نیروهای جهادی و انقلابی را شناسایی و انتخاب کنند تا با شایستهسالاری در حوزه قانونگذاری، آنچه شایسته ملت ایران است، رخ دهد. لذا صحنه انتخابات و انتخاب نیروهای جهادی و انقلابی در اسفند امسال، «صحنه آتش به اختیار مردم» است. اما چند نکته مهم: اولاً نیروهای ارزشی و انقلابی در تعیین شاخصها و انتخاب مصادیق باید روی دو جنبه سختگیر باشند:
۱- جنبه اعتقادی ۲- جنبه کارآمدی.
در تعیین شاخصها و مصادیق باید بهجد دقتنظر شود تا نیروهای به واقع جهادی به مردم معرفی شوند که در اعتقاد به اسلام و ولایت و مردم تا بن دندان پای کار باشند و برای تحقق مواضع و سیاستهای نظام و رهبری تمام توان خود را بهکار گیرند و بر سر ارزشها و آرمانهای انقلاب و امام و ولایت و منافع ملی و خط قرمزهای نظام قابل انعطاف و مصلحتگرا نباشند. ثانیاً- در فضای انتخاباتی و وضعیت کنونی جامعه که مهمترین مشکل مردم مسائل اقتصادی و معیشتی است، باید تمام تلاش خود را معطوف به راهکارهای حل مشکلات مردم و جنبه کارآمدی نیروهای جهادی کرد. ثالثاً- نباید در دام دوگانهسازیهای سیاسی از جمله «صالح مقبول و اصلح نامقبول» گرفتار شد، که البته بعدا خواهیم گفت که «اصلح مقبول» هم کم نداریم و فقط باید آنها را مکشوف کرد و نیروهای جهادی مصداق این سخن هستند. لذا «جهادیبودن» و «شایستهسالاری» شعار و هدف اصلی است، چرا که در این شرایط سخت اقتصادی، گرفتاری در بازیهای سیاسی و بازی با کلمات و مسائلی که برای مردم ملموس نیست، سم است! و برای مردم عناوین فرقی نمیکند، بلکه مردم کسی را میخواهند که به فکر حل مشکلاتشان باشد و از جنس خودشان باشد و جهادی و انقلابی خدمت کند. نامزدهای نمایندگی مردم در این دوره باید نیروهای جوانِ گمنام اما با تجربهِ انقلابی و جهادیِ و برخوردار از سلامت نفس و مواضع سیاسی باشند و با سابقه و کارنامه درخشانی که در خدمتکردن خالصانه و صادقانه داشتهاند با چنین نامزدهایی مردم باید رویکرد گفتمان جهادی را احساس کنند و امیدوار باشند میتوانند شاهد حل مشکلاتشان باشند تا بر این اساس یک موج جدید از امیدآفرینی انقلابی- جهادی ایجاد شود و این امر با انسجام و اتحاد نیروهای انقلابی و جهادی محقق خواهد شد. إنشاءالله
انتهای پیام/*
*یادداشتهایی که ایصال از روزنامه نگاران، نویسندگان و فعالان سیاسی منتشر می کند لزوماً بیان دیدگاه این رسانه نیست، آراء و نظرات ایصال صرفاً در ستون سرمقاله منتشر می شود.