مساوات و تساوی طلبی به معنای اخص کلمه که آقای رئیسی تاکید ویژه به آن دارند خواستار رفتار و سلوک بیطرفانه با شهروندان طبق شارع مقدس نظام است و می خواهد اصل و نسب و پیوندهای خانوادگی و ثروت در کسانی که قانون را در مورد شهروندان اجرا می کنند و مجری آن هستند تاثیری نداشته باشد و به بیان دیگر هیچگونه امتیاز «طبیعی» ویژه نمی شناسد.
خواستهای بنیادین حقوق عامه را در یکی از دو ضابطه زیر می توان تعریف و بیان کرد که یکی با نظریه اصالت تصوری «ایده آلیستی» در حوزه تغییر و سکون استوار است و دیگری با اعتقاد به اصالت، آزادی و مختار بودن انسان.
مولفه اصالت تصوری بر این پایه استوار است که «هر تغییر سیاسی باید متوقف شود.» تغییر شر است و سکون ایزدی. هرگونه تغییر را میتوان متوقف کرد.
اگر دولت به سواد یا نسخه دقیق اصل، یعنی صورت یا مثال شهر مبدل شود «یا آیتم هایی نظیر حقوق شهروندی که یکی از شعارهای پایه ای دولت های یازدهم و اکنون دوازدهم است محقق و استیفا شود یا آیتم اولیه تدبیر و امید که با این کلیدواژه و آن «کلید معروف» رئیس جمهوری کارزار انتخاباتی را از خلبان دیروز و شهردار سابق- سردار محمدباقر قالیباف- ربود و پیروز این ماراتن شد.» یکی دانستن مقدرات دولت با مقدرات جامعه؛ حصر توجه به این طبقه و وحدت آن در ثانی دولت باید به تولید که شعار سال مقام معظم رهبری «رونق تولید» بهای دو چندان دهد و قناعت پیشه و خودبسنده باشد و خودبسندگی اقتصادی را وجهه نظر و عمل قرار دهد و در پروژه ها و برنامه های عمرانی و اقتصادی و به ویژه در بخش خصوصی آن را بروز داده و به منصه ظهور رسانده و متجلی و شکوفا کند وگر نه حکمرانان به تاجران وابستگی پیدا خواهند کرد یا خودشان تاجر خواهند شد.
«شبیه داستان مفاسد اقتصادی گوشت های منجمد وارداتی که کسانی که پست ها و مناصب دولتی داشتند به تجار وابستگی پیدا کردند و خودشان تاجر شدند و به جای ادامه تحصیل به قول قاضی بررسی پرونده گوشت های وارداتی رفته بود در ارمنستان «رستوران» دایر کرده و بعد از گرجستان گوشت وارد کرده بود و این طرف داستان باز به قول قاضی پرونده پیرزن بیچاره باید ساعت ها در صف های طویل معطل می شد تا با کارت ملی، سه کیلو گوشت بگیرد و عکسش هم در شبکه های آنور آبی پخش شود. آیا این است استیفای حقوق عامه بر مبنای عدالت همگانی؟!» که مولفه نخست پایه های عدالت و مولفه دوم وحدت، انسجام و ثبات دولت را سست خواهد کرد.
این مسئله برخورد قاطع، منسجم، استوار و با برنامه حجت الاسلام رئیسی در ذات مسئله و در نوع خود بی بدیل و مهم و کلیدی است و تا این بازه زمانی کارآمد و موفق بوده است و اینکه آقای حسین راغفر گفته است: «هنوز با مفاسد کلان و دانه درشت ها برخوردی نشده است.» این قضیه بی انصافی،کم لطفی و از وجدان به دور است و همان مثال بارز یک طرفه به قاضی رفتن است.
وقتی از عدالت سخن به میان می آوریم، دیدگاه و مقصودمان از این واژه بدیهی و ملموس واقعا چیست؟ تصور نمی شود این قبیل مسائل لفظی اهمیت خاصی داشته باشند یا اصولا پاسخ قطعی به آنان امکان پذیر باشد، زیرا چنین اصطلاحاتی همیشه به معانی مختلف به کار می روند.
با این حال مراد اغلب ما از عدالت، به ویژه کسانی که دیدگاه کلی انسان دوستانه دارند، شاید چیزی از این مقوله باشد: در مقام نخست توزیع برابر حقوق شهروندی، یعنی آنگونه محدودیت ها که در زندگی اجتماعی در مورد آزادی لازم است؛ در درجه دوم رفتار و سلوک مساوی با شهروندان در برابر قانون «همان حقوق عامه که آقای رئیسی از بدو ورود به راس قوه قضائیه به جد و محکم پیگیر آن بوده و هستند.» مادامی که قوانین خود ترجیح یا تبعیضی در مورد هیچ شهروند یا گروه یا طبقه ای قائل نشوند که خوشبختانه رئیس دستگاه قضا این مسئله کلیدی را نصب العین قرار داده و حتی گفته است: «یقه سفیدها هم مستثنی و در امان نیستند.» رابعا بیطرفی محاکم عدلیه «برکناری بعضی قضات خود گواه این قضیه است» و در آخر برخورداری هر شهروند از سهم و حق و حقوق مساوی نه تنها از بار بلکه از مزایا و محاسنی است که هر شهروند به علت سکونت و عضویت در یک کشور و خاصه نظام مقدس جمهوری اسلامی می تواند اعاده و دریافت کند و طبق آموزه های دینی و روایات ائمه معصومین ما انسان قابل احترام است و باید تکریم شود.
مساوات و تساوی طلبی به معنای اخص کلمه که آقای رئیسی تاکید ویژه به آن دارند خواستار رفتار و سلوک بیطرفانه با شهروندان طبق شارع مقدس نظام است و می خواهد اصل و نسب و پیوندهای خانوادگی و ثروت در کسانی که قانون را در مورد شهروندان اجرا می کنند و مجری آن هستند تاثیری نداشته باشد و به بیان دیگر هیچگونه امتیاز «طبیعی» ویژه نمی شناسد.
این اصل مساوات در یکی از خطابه های «پریکلس» که توکودیدس «توسیدید» ثبت کرده است نقل شده است. پریکلس میگوید: «قوانین ما همه را در دعاوی خصوصی به یکسان از عدالت برابر بهره مند می کند، ولی ما از حقی که به فضل و برتری تعلق گیرد غافل نیستیم.
وقتی شهروندی برجستگی و لیاقت خویش را به ثبوت می رساند، نه از باب اینکه حق و امتیازی استثنایی به وی داده شود، بلکه به پاداش شایستگی، برای خدمت به دولت و مردم برتری و رجحان می یابد و فقر هیچ مانعی در این راه ایجاد نمیکند».
این عبارات گویای برخی از اهداف بنیادین نهضت بزرگ مساوات و تساوی طلبی است که در اسلام هیچکس به فرموده قرآن معجزه پیامبر عظیم الشان اسلام بر دیگری برتری ندارد الا در ایمان: «بیشک گرامی ترین شما نزد خدا باتقواترین شماست.»
اسلام کلیه فخر فروشی ها، غرور، امتیازات نژادی و برتری جویی های اجتماعی را نفی کرده است و همه انسانها را از یک ریشه دانسته و برابر می داند: «آن کسی که شما را از یک نفس آفریده است (سوره انعام، آیه ۹۸) و آیات مبارکه دیگر از سور قرآن موید این مسئله راهبردی و کلیدی تساوی طلبی انسانها در برابر یکدیگر است.
*کارشناس حقوق و روزنامه نگار
انتهای پیام/*