این روزهای عراق روزهای دشواری است، آرامش و امنیت گمشده عراق است و در حالیکه گفته می شود فساد مالی برخی مقامات سیاسی و مسئولان حزبی عراق گسترش یافته است، بدتر از همه ارتش عراق مورد اهانت و هجمه دوستان دیروز قرار گرفته است. مردم عراق متنفر از دخالت نامحدود آمریکا و انگلیس و خسته از امید واهی داشتن به سیاسیون و احزاب ضعیف النفس، به دنبال پنجره امیدی هستند که ناجی عراق از این فلاکت و بدبختی نامیمون باشد.
عراق سرزمین حاصلخیز و سرشار از منابع آبی و نفتی و گازی سالهای مدیدی است که در اثر دخالت بیگانگان روی آرامش به خود ندیده است. پیش تر از آن اما، سایه نحس دیکتاتوری خودکامه ای به نام صدام حسین، با سیاستهای مخرب و ویرانگر، فرصت رشد و توسعه را از این کشور مسلمان گرفت و با جنون قدرتی که داشت سرمایه های مادی و معنوی عراق و همسایگان را بر باد داد.
کیست که نداند جنگ ویرانگری را که او علیه ایران بهراه انداخت ناشی از همین جنون قدرت و البته در راستای خواست بیگانگان و استکبار جهانی بود. نادیده گرفتن نقش وحدت آفرین عراق در منطقه و تبدیل این نیروی بالقوه به عامل تفرقه بزرگترین خیانتی بود که صدام با جنگ طلبی خود مرتکب شد.
اما سرنوشت محتوم این دیکتاتور نیز همانند دهها دیکتاتور دیگر، سرانجام با سرنگونی رقم خورد، او حتی لیاقت نداشت که به دست مردم خود برکنار شود و در نهایت زبونی و درماندگی توسط همان اشغالگرانی سرنگون شد که روزگاری نه چندان دور بزرگترین حامیانش در قتلعام مردم بی دفاع و مظلوم ایران بودند!
نقشه ها و دسیسه های بیگانگان اگر با تدبیر و درایت مقابله می شد، وجود عتبات عالیات و هزاران آثار تاریخی و گردشگری، می توانست عراق را در بهترین شرایط اقتصادی و فرهنگی قرار دهد.
منابع سرشار کشاورزی عراق در زمینه خرما و گندم و جو به لطف خاک حاصلخیز و آب فراوان می توانست درسایه یک مدیریت متخصص و دلسوز، آبادانی و رفاه را برای این کشور مسلمان فراهم آورد.
منابع عظیم نفتی و گازی عراق نیز اگر چشم طمع بیگانگان غارتگر و فتنه اختلافات طایفه ای و مذهبی و عشایری نبود، اکنون این کشور را به یکی از آبادترین کشورهای منطقه تبدیل کرده بود.
اما افسوس که دیکتاتوری چند ده ساله صدام حسین چنان بلایی بر سر این کشور مسلمان آورد که هنوز که هنوز است سایه شوم بیگانگان غارتگر و فتنه گران خائن و فریب خورده در همهمۀ فرصت سوزی و آتش تفرقه، آرامش و امنیت را از عراق ربوده است.
این روزها که نیروهای نظامی ائتلاف متحدین به رهبری آمریکا پس از گذشت سالها از سقوط صدام، همچنان حضور خود را در عراق با بهانه های خودساخته حفظ کرده اند، لازم است مردم عراق و به ویژه سران احزاب و عشایر و سیاستمداران عراق یک بار دیگر در روشهای خود بازنگری کنند. آیا زمان گذشتن از منافع سیاسی و حزبی و شخصی برای اعتلای عراق فرا نرسیده است. آیا زمان پایان دادن به فرصت سوزی ها و تفرقه و خودمحوری ها فرا نرسیده است. آیا زمان آن نرسیده که سیاسیون بهجای شعار انفصال و اقلیم و جدایی طلبی به وحدت عراق بهعنوان تنها راه نجات و آبادانی این سرزمین بیاندیشند.
نسل جوان عراق از این همه غفلت و خیانت و جدایی طلبی خسته و نا امید شده است. این روزها نسل جوان عراق، دست بیگانگان بهویژه آمریکا و انگلیس را در غارت منابع عراق به نام فریبنده حضور برای «حفظ و تامین امنیت» را آشکارا می بیند و می شناسد.
این روزهای عراق، روزهای سختی است، آرامش و امنیت گمشده عراق است و فساد مالی برخی مقامات سیاسی و مسئولان حزبی عراق گسترش یافته و قبح خرید و فروش مناصب و پستها از بین رفته است. شیوع گسترده مواد مخدر، فساد سازمان یافته و قتل های مشکوک و مکرر، امان و امنیت را از مردم عراق گرفته است. مردم عراق متنفر از دخالت نامحدود آمریکا و انگلیس و خسته از امید واهی داشتن به سیاسیون ضعیف النفس، به دنبال پنجره امیدی هستند که ناجی عراق از این فلاکت و بختک نامیمون باشد.
این روزهای عراق، روزهای سختی است، غارت منابع عراق از یک طرف، سلطه حضور بیگانگان از طرف دیگر و بدتر از همه و تاسف بارتر آنکه برخی مبارزان دیروز میدان جنگ با داعش، زمزمه تضعیف ارتش عراق را سر داده اند و ارتش را به مزدوری بیگانه متهم می کنند. اینان برخلاف توصیه آیت الله سیستانی که حمایت از ارتش و وحدت عراق را تاکید می کند، دانسته یا ندانسته با تضعیف ارتش عراق در خدمت دشمنان عراق هستند.
بر کسی پوشیده نیست که ضربه به امنیت هریک از کشورهای منطقه، ضربه به امنیت کل منطقه است. بی شک مردم عراق قدردان ارتش خود هستند و با حمایت قاطع خود از مهمترین رکن امنیت عراق، بدخواهان را رسوا خواهند کرد. وقت آن رسیده است که دوستان صادق و با گذشتی چون جمهوری اسلامی ایران، در مسئلۀ امنیت عراق، با لحاظ آینده نگری به منافع ملی، به صورت مستشاری و همکاری فکری، بیش از پیش فعال شوند.
*روزنامه نگار
انتهای پیام/*