در دنیای رسانهای شده و روزهایی که فهم افراد از دنیای پیرامونشان عمیقاً متأثر از عملکرد رسانههاست، اهمیت رسانه و حرفه خبرنگاری، نیاز به یادآوری ندارد. تأثیرگذاری رسانهها امروز در همه ابعاد زندگی گستردهتر شده و تصور دنیای بدون رسانه و خبر، بهغایت دشوار است. رسانهها در حوزههایی همچون بسط شفافیت، گسترش نظارت عمومی، تقویت صدای جامعه مدنی، مقابله با مفاسد اقتصادی، شنیده و دیده شدن لایههای خاموش انسان و جامعه، بهبود سازوکارهای حکمرانی و موارد متعدد دیگر، کارکردهای اثبات شده دارند و این کارکردها جز با نقشآفرینی و کارآمدی سرمایه انسانی آنها، بویژه خبرنگاران محقق نمیشود. از همین رو است که باید نامگذاری روزی برای خبرنگاران در کشورمان را به فال نیک بگیریم، هر چند که هر روز، روزِ نقشآفرینی و تأثیرگذاری خبرنگاران در جامعه است. حتماً شایسته است در یادداشتی که به مناسبت روز خبرنگار نوشته میشود، از بالندگی رسانههای ایرانی، مرجعیت اجتماعی و نفوذ بالای آنها در افکار عمومی بهعنوان یک سرمایه ملی سخن بگوییم؛ اما نمیتوان چشم بر واقعیتهایی بست که امروز رسانهداری و فعالیت رسانهای در ایران را به یکی از دشوارترین کارها تبدیل کرده است. با وجود تلاشهای بیوقفه همکاران پرتلاشم، رسانهها امروز با مشکلات و موانع متعددی دست به گریباناند که هم نَفَس آنها را به شماره انداخته و هم نَفَسِ زندگی شغلی خیلی از خبرنگاران شریف کشورمان را. بیتردید بخش مهمی از مشکلات پیش روی رسانهها، به سیاستگذاریها، زمینهها و شرایط بیرونی مربوط است که فراهمکردنش بر عهده حاکمان و مسئولان کشور است. حق دسترسی آزادانه به اطلاعات، امنیت شغلی و معیشتی، حداکثر (و نه حداقل) حمایتهای قضایی و... از جمله مواردی است که برای فعالیت اثربخش رسانهای ضرورت دارد. ضرورتهایی که باید دستور کار مسئولان کشور، چه در دولت و چه در دیگر سطوح حاکمیتی در همه دورهها باشد. ناگفته پیداست که در این زمینهها اگرچه گامهایی برداشته شده اما هنوز راهی بسیار طولانی در پیش است.
در این میان البته مشکلات دیگری هم وجود دارد که ریشه آنها به بیرون از رسانهها برنمیگردد؛ فارغ از زمینهها، ضروریات و پیشنیازهایی که فراهم کردنشان وظیفه حاکمان است، خود اهالی رسانه هم، برای احیای جایگاه رسانهها، بازیابی تأثیرگذاری و بهطور کلی بقای حرفهای در دنیای امروز، باید گامهای اساسی بردارند. در عصر رونق رسانههای اجتماعی و درخشش شهروند خبرنگاران، حفظ مرجعیت رسانههای جمعی، نه فقط در ایران، که در سایر نقاط جهان هم کار دشواری است؛ و از بین رفتن مرجعیت رسانهها پیامدهای ناصوابی دارد که دودش هم به چشم رسانهها میرود، هم به چشم مردم و هم به چشم دولت به معنای اعم آن. دوره جادو و نوشدارو گذشته و نسخه شفابخش فوری برای علاج مشکلات ما و رسانههای ما وجود ندارد. اما اگر بخواهیم گام به گام پیش برویم، شناخت زیستبوم فناوریهای ارتباطی و روندهای جدید اطلاعرسانی، همگام شدن با تغییرات فناورانه، عقب نماندن از مخاطب، حضور در بسترهای جدید رسانهای و تولید محتوای متناسب با پلتفرمهای متفاوت جدید، اولین ضروریاتی است که باید در دستور کار قرار بگیرد. باید با تغییر رویکرد در تولید محتوا، به سلیقه مخاطب نزدیک شویم. اقناعی عمل کنیم و مخاطب را متقاعد کنیم نیاز خبریاش را در منابع نامعتبر جستوجو نکند و ما را انتخاب کند. با عملکرد غیرحرفهای، جانبدارانه، سلیقهای، باندی و تبعیضآمیز به سرمایه و مرجعیت اجتماعی رسانهها چوب حراج نزنیم. جایگاه خطیر رسانه را بفهمیم و آن را به ابزار عملیات روانی و مانورهای سیاسی فرونکاهیم. به اقتصاد رسانه فکر کنیم و از روندهای شکستخورده فعلی در توزیع و جذب آگهی دست برداریم. نان بازویمان را بخوریم و به جای تکیه به درآمدهای رانتی و ناپایدار سیاسی، به دنبال راههایی برای کسب درآمد پایدار از طریق فرمولهای امتحانپسداده در رسانههای موفق دنیا برویم. آموزش را جدی بگیریم و تحت هیچ شرایطی از استانداردهای حرفهای و اخلاقی کوتاه نیاییم. شاید مهمتر از همه این موارد، ما باید قدر نیروی انسانیمان را بدانیم و خصوصاً به معیشت آنها بیتوجهی نکنیم. خبرنگاری را تخصص بدانیم و روزنامهنگاری تحقیقی را قدر نهیم. حقیقت را پاس بداریم و بر سر آن معامله نکنیم و از این طریق، اعتماد مخاطب را بازسازی و دوباره جلب کنیم.
حرف دل مردم را بزنیم و به دغدغههای آنها بیتفاوت نباشیم؛ در عین حال مرز بین واقعگرایی و سیاهنمایی را بفهمیم و به جان امید و نشاط و شادابی مردم نیفتیم. مطالبهگری را با تعهد توأم کنیم و به مردم و مصالح کشور همزمان فکرکنیم. تبدیل «مطالبات مردم» به «عملکرد مسئولان» همان اکسیری است که ما را «رسانه» میکند.
اگر همه این کارها را کردیم، آب رفته به جوی برمیگردد و میتوانیم دوباره به ریل تأثیرگذاری و اعتماد مخاطب برگردیم و بیش از گذشته در آبادانی ایران عزیز نقش ایفا کنیم. آن روز است که میتوانیم روز خبرنگار را شادمانه و از صمیم قلب به یکدیگر تبریک بگوییم و به تأثیرگذاری، مرجعیت اجتماعی و کارآمدی حرفه دشوار خود در ارتقای اعتماد عمومی ببالیم.
به امید آن روز...
*معاون ارتباطات و اطلاعرسانی دفتر رئیس جمهوری
انتهای پیام/*