ایران همگام با دیپلماسی قوی سیاسی در عرصه بینالملل؛ در یک اقدام مهندسی معکوس اعتمادسازی، بدون اعلام رسمی خروج از برجام و با هدف بازگشت طرفین به مفاد توافقنامه، تعهدات خود را به حال تعلیق درآورده و اعلام نماید به هر اندازه طرفهای مقابل به اجرای تعهدات خود برگردند به همان اندازه جمهوری اسلامی ایران به تعهدات خود پایبند خواهد ماند.
۱- اگر در همان روز نخست بد عهدی آمریکا، که درست یک روز بعد از اجرای برجام صورت گرفت (1394/10/27) طبق شروط هوشمندانه رهبری انقلاب، جمهوری اسلامی ایران برجام را متوقف و فرآیند غنیسازی را از سر میگرفت؛ یقیناً سرنوشت برجام بهگونه دیگری رقم میخورد و اینگونه نبود که امروز جمهوری اسلامی ایران در حالی در زمین بازی برجام یکه و تنها باقی بماند که تیمهای مقابل زمین بازی را ترک کردهاند و بیشرمانه بر ماندن یک جانبه جمهوری اسلامی ایران در زمین بازی اصرار میورزند! اگر این فرموده مقاممعظم رهبری که اگر آمریکاییها برجام را پاره کنند ما برجام را آتش خواهیم زد عملی میشد، بدون شک امروز شاهد این نحوه برخورد وقیحانه از سوی آمریکا و غرب نبودیم.
۲- تعجب آور است در شرایطی برجام بهجای لغو تحریمها، سختترین تحریمها را بر جمهوری اسلامی ایران تحمیل نموده است؛ رئیس ستاد اجرایی برجام که خود در طول چهار سال گذشته بیش از دیگران بر این واقعیت تلخ واقف است، دم از رسمیت و اعتبار بینالمللی برجام میزند! آیا این نحوه برخورد دستگاه دیپلماسی آن هم در روز اعلام اتمام حجت و اقدام متقابل؛ منجر به بازدارندگی و بازگشت طرف مقابل به اجرای تعهداتش میگردد!؟ در حالی که طرف مقابل، مفاد توافق را زیر پا گذاشته است، صحبت از رسمیت و اعتبار بینالمللی برجام بیشتر به یک طنز سیاسی شبیه است تا یک اتمام حجت بازدارنده! اکنون زمان آن است که بعد از سالها مرگ مغزی برجام در ICU فریبکاری اروپا، مراسم رسمی تشییع جنازه برجام برگزار شود نه آن که بر اعتبار و رسمیت بینالمللی برجام و تصویب آن در شورای امنیت تأکید گردد !
۳- اگر برجام مصوب شورای امنیت است که هست چرا شورای امنیت در برابر خروج آمریکا و نقض مفاد برجام سکوت اختیار کرده است !؟ آیا اعمال تحریمهای آمریکا و تبعیت برخی کشورها در اعمال این تحریمها نقض صریح مصوبه شورای امنیت نیست!؟ چرا دستگاه سیاسی و دیپلماسی، پیگیری این مهم را نادیده گرفته است !؟ آیا باید منتظر ماند تا کشورهای عهد شکن، اقدام متقابل جمهوری اسلامی ایران را بهعنوان نقض مصوبه شورای امنیت، در دستور کار خود قرار دهند!؟ آیا اروپا و برخی کشورهای همسو باید تابع نقض عهد آمریکا باشند یا تابع مصوبه شورای امنیت! آیا جمهوری اسلامی ایران نباید رسما به شورای امنیت و به همه کشورهای عضو اعلام نماید مصوبهای که توسط آمریکا و اروپا زیر پا گذاشته شده است اعتبار و رسمیت خود را از دست داده است و جمهوری اسلامی پس از تحمل ماهها خویشتنداری، از این پس خود را ملزم به اجرای برجام نمیداند!؟
۴- در شرایطی که طرف مقابل به تمامی تعهدات خود پشتپا زده و به دروغ دم از حفظ برجام و تلاش برای اجرای آن میزند، صحبت از اینکه به هر اندازه طرف مقابل به برجام پایبند باشد ما هم پایبند خواهیم ماند؛ در کدام منطق سیاسی و دیپلماسی پذیرفته شده است!؟ در حالی که بازی برجامی به اتمام رسیده و مفاد برجام را نه موریانه که طرف مقابل بلعیده است! اتمام حجت نوازشگرانه هرگز جوابگوی اقدام بازدارنده در برابر گستاخی قلدرمآبانه دشمن نخواهد بود!
۵- در حالیکه برجام بیش از یکصد تعهد بر ملت ایران تحمیل نموده است و جمهوری اسلامی ایران علیرغم عهدشکنی طرفهای مقابل بدون استثنا در طی ۴ سال گذشته به تمامی تعهدات خود پایبند بوده است؛ برداشتن گامهای محدود و کم اثر در قالب اتمام حجتهای دو ماهه در برابر خیز بلند طرفهای مقابل در عبور از برجام، گامهای بلند و سریعتری را از سوی جمهوری اسلامی ایران میطلبد! در غیر اینصورت دشمن بر این باور خواهد بود که جمهوری اسلامی ایران با حفظ استراتژی چهار سال گذشته تنها با تغییر تاکتیکها وارد میدان زمین بازی جدید گردیده است و آنها خواهند توانست بهطور هدفمند، فریبکاری سیاسی خود را همچنان در جهت اهداف برنامهریزی شده ادامه دهند!
۶- چه فرقی بین نیاز به سطح غنیسازی 4/5 درصد برای تامین سوخت راکتور قدرت بوشهر آنهم با مصرف سالانه حدود ۲۸ اورانیوم غنی شده (که به مدت ۱۰ سال تامین سوخت آن توسط روسیه تضمین شده است) با تأمین سوخت با غنای ۲۰ درصد برای راکتور تهران که در چند سال آینده به اتمام خواهد رسید وجود دارد! دشمن از نحوه تغییر سطح غنیسازی از 3/67 به 4/5 درصد چه تصور بازدارندهای خواهد داشت؟ اگر دشمن در شناخت ملت ایران دچاراشتباه بزرگ محاسباتی است لیکن تجربه نشان داده است که در پشت میز مذاکره بسیار هوشمند و فریبکار است.
۷- شکی نیست که اقدام متقابل میبایست قاطعانه و بازدارنده باشد؛ آنگونه که دشمن را از بدعهدی خود پشیمان نماید؛ در حالی که روح برجام به ارواح خبیثه پیوسته و از جسم آن جز نامی باقی نمانده است؛ صحبت از حفظ برجام، آن هم در پشت میز اتمام حجت، در قاموس هیچ یک از سه اصل عزت، حکمت و مصلحت که ستون فقرات سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است نمیگنجد!
۸- در شرایطی که اروپا با اجرای سیاستهای تحریمی آمریکا و بدون اعلام رسمی عملاً از برجام خارج گردیده و به نحوی فریبکارانه ضمن ابراز تأسف از خروج آمریکا، دم از تلاش برای حفظ برجام میزند! جا دارد جمهوری اسلامی ایران همگام با دیپلماسی قوی سیاسی در عرصه بینالملل؛ در یک اقدام مهندسی معکوس اعتمادسازی، بدون اعلام رسمی خروج از برجام و با هدف بازگشت طرفین به مفاد توافقنامه، تعهدات خود را به حال تعلیق درآورده و اعلام نماید به هر اندازه طرفهای مقابل به اجرای تعهدات خود برگردند به همان اندازه جمهوری اسلامی ایران به تعهدات خود پایبند خواهد ماند. چنین اقدامی تنها راه مقابله با طرفهای عهدشکن خواهد بود که مقاممعظم رهبری با توجه به سابقه عهدشکنی طرفهای مقابل، قبل از نهاییشدن برجام تحت عنوان اجرائیات متناظر بر انجام آن تأکید فرمودند که متأسفانه نادیده گرفته شد و جمهوری اسلامی ایران در نخستین روز اجرای برجام با پیشپرداخت کلیه تعهدات، دست خود را در برابر کشورهای بدعهد و غیرقابل اعتماد خالی نمود!
۹- این امکان وجود دارد که طرفهای ناقض برجام تلاش کنند در اقدامی پیشدستانه، اقدامات متقابل جمهوری اسلامی ایران را نقض برجام تلقی کرده و به هر طریق ممکن پرونده هستهای جمهوری اسلامی ایران را بهعنوان عدم پایبندی به برجام به شورای امنیت ارجاع دهند تا با مکانیسم پیشبینی شده در بندهای ۳۶ و ۳۷ برجام و عدم امکان استفاده کشورهای همسو از حق وتو (با توجه به اینکه لغو تحریمها به رای گذاشته میشود) موجبات بازگشت قطعنامههای مصوب شورای امنیت فراهم گردد. برای جلوگیری از چنین اقدام رذیلانهای میبایست با تکیه به بندهای ۳ و ۸ همین یادداشت و با خروج بهنگام از برجام، فرصت توطئه را از طرفهای مقابل سلب کرد.
در اینصورت با به رای گذاشتن اعمال مجدد تحریمها، با توجه به امکان استفاده کشورهای همسو با جمهوری اسلامی ایران از حق وتو موضوع بازگشت مجدد قطعنامهها منتفی میگردد.
۱۰- بدون شک هرگز نباید از پروژه نفوذ دشمن غفلت کرد. دشمن زخم خورده درصدد است به هر طریق ممکن با طرح اتهامات ساختگی و تبرئه خود در افکار عمومی دولتها و ملتهای جهان، شرایط جدیدی را در پرونده هستهای جمهوری اسلامی ایران رقم بزند که این مهم هوشمندی بیش از پیش سازمان انرژی اتمی ایران و هم دستاندرکاران برنامه هستهای جمهوری اسلامی ایران را میطلبد.
* رئیس کمیته هستهای مجلس نهم
انتهای پیام/*
*یادداشتهایی که ایصال از روزنامه نگاران، نویسندگان و فعالان سیاسی منتشر می کند لزوماً بیان دیدگاه این رسانه نیست، آراء و نظرات ایصال صرفاً در ستون سرمقاله منتشر می شود.
**ستون تأملات ایصال جایی ست برای نشر آنچه که شاید به مذاق ما خوش نیاید یا به نظرمان برای گوش و چشم و ذهن مان مزاحمت ایجاد می کند؛ تا بیاموزیم، تکثر را بپذیریم و از مطلق انگاری پرهیز کنیم.