اروپاییها میبایستی نشان دهند که از اراده و توان کافی برای حفظ برجام برخوردار هستند. هر چه بیشتر زمان میگذرد به نظر میرسد یا اروپاییها از اراده کافی برخوردار نیستند و یا اگر ارادهای دارند از توانایی لازم برای حفظ آن برخوردار نیستند. در هر حال این آزمونی برای طرفهای اروپایی است تا پای تعهدی که کردهاند تا چه میزان میتوانند بایستند.
طرفهای اروپایی زمانی که در مذاکرات هستهای با ایران در کنار آمریکا، روسیه و چین حضور یافتند مدعی بودند که به عنوان یک مجموعه مقتدر در حل بحرانهای بینالمللی میخواهند نقشآفرینی کرده و مذاکره را جایگزین تنشهای فیزیکی و درگیریهای منطقهای کنند. جمهوری اسلامی ایران ضمن استقبال و همکاری وارد مذاکره شد. لذا تهران برجام را نه به عنوان یک توافق بینقص بلکه به عنوان نمونهای از توافقات بینالمللی که میتواند مذاکره را جایگزین تنش کند، انتخاب کرده و پای آن ایستاد. اگر اتحادیه اروپا بعد از خروج ایالات متحده از توافق هستهای ادعا میکرد میتواند بدون آمریکا نیز برجام را حفظ کند، میبایستی از خود فعالیت موثری را نشان میداد. به گونهای که در جهت تامین منافع ایران نیز باشد. نمیشود ایران بهصورت کاملا یکجانبه به تعهداتش پایبند باشد اما طرف مقابل به هیچ یک از تعهداتش عمل نکند. همچنین آنها نمیتوانند توقع داشته باشند توافق هستهای (برجام) همچنان پابرجا باشد. به نظر میرسد اروپاییها میبایستی نشان دهند که از اراده و توان کافی برای حفظ برجام برخوردار هستند. هر چه بیشتر زمان میگذرد به نظر میرسد یا اروپاییها از اراده کافی برخوردار نیستند و یا اگر ارادهای دارند از توانایی لازم برای حفظ آن برخوردار نیستند. در هر حال این آزمونی برای طرفهای اروپایی است تا پای تعهدی که کردهاند تا چه میزان میتوانند بایستند. این غیر منطقی خواهد بود که ایران برجام را بهصورت یکجانبه حفظ و پای تعهداتش بماند. اما در مقابل هیچ امتیازی را دریافت نکند. بعید به نظر میرسد هیچ منطق و عقل سلیمی بپذیرد که یک کشوری بهصورت یکطرفه تعهداتی را بپذیرد و به تعهداتش پایبند باشد اما در طرف مقابل طرف دیگر تعهداتش را زیر پا گذاشته و به هیچ یک از تعهداتش عمل نکند. چنین انتظاری غیر منطقی و غیر معقول است، اگر آنها انتظار دارند محدودیتهایی را که ایران برای یک زمان مشخص پذیرفته همچنان به آن پایبند باشد. میبایستی طرفهای اروپایی عملا نشان دهند که آنها هم از توانایی کافی برخوردار هستند و به تعهداتشان عمل میکنند. همچنین باید بدانیم که راه انداختن جنگ در دنیای امروز مورد تایید هیچ کشوری نیست. بنابراین هیچ فرد عاقلی سعی نمیکند وارد درگیری شود که خسارات زیادی را به منافع کشورهای مختلف وارد کند. لذا انتظار معقول آن است که هیچ کشوری وارد چنین درگیری احتمالی و جنگی نشود. مشکل از آنجایی آغاز میشود که حاکمانی در ایالات متحده حکومت میکنند رفتارهای غیر منطقی و غیر عقلایی از خودشان نشان میدهند. به عبارت دیگر بسیاری از فعالیتهایی را که سردمداران ایالات متحده انجام دادهاند رفتار عقلانی یک کشور بزرگ را زیر سوال بردهاند. بنابراین اگر درگیری انجام شود این درگیری یک درگیری غیرعقلانی و غیر منطقی است که منشأ آن نیز ایالات متحده و حاکمان آن هستند. اگر چنین اتفاقی بیفتد کشوری که مورد تعدی و ظلم قرار میگیرد از خود دفاع میکند. لذا وقوع جنگ بهدلیل حضور انسانهای افراطی در کشوری همچون آمریکا ممکن است بهوقوع بپیوندد اما اگر انجام شد مدیریت و کنترلی توسط آنها صورت نخواهد گرفت. هر کشوری برای دفاع از استقلال و تمامیت ارضیاش با تمام توان میایستد. همچنین مردم ایران نیز ثابت کرده است که تاکنون که چنین بوده بعد از آن هم همین گونه هستند. بنابراین ممکن است شروع چنین اتفاقی توسط ایالات متحده و یا متحدانش صورت گیرد اما اگر صورت گیرد دیگر آنها توانایی و مدیرت کنترل آن را نخواهند داشت.
* سخنگوی اسبق وزارت امورخارجه
انتهای پیام/*