متن بیانیه ۹ مادهای کمیسیون مشترک برجام که دیروز در وین منتشر شد (متن این بیانیه در کیهان امروز آمده است) به وضوح نشان میدهد که اروپاییها کلاه گشاد دیگری برای کشورمان تدارک دیدهاند و تاسفآور اینکه جمهوری اسلامی ایران نیز یکی از امضاء کنندگان این بیانیه تحقیرآمیز است! ماجرا اما، برخلاف آنچه که وانمود میشود، پیچیده نیست بلکه فقط با مروری گذرا بر متن بیانیه و ساختار اعلام شده اینستکس، به آسانی و بدون کمترین ابهام و تردیدی میتوان به ماهیت ذلتبار و تحقیرآمیز آن پی برد. بخوانید!
۱- محور اصلی بیانیه اینستکس - INSTEX - است (INSTEX // Instrument in Support of Trade Exchanges ) که جایگزین اروپایی برجام! و به معنای «ابزار پشتیبانی مبادلات تجاری» است. سازوکار اینستکس در یک کلمه «نفت در مقابل غذا و داروست»! این سازوکار به تنهایی نیز تحقیرآمیز است و سازوکاری است که آمریکا و متحدانش بعد از شکست مفتضحانه صدام در حمله به کویت برای آن کشور تدارک دیده و به اجرا گذاشته بودند. فرمول «نفت در مقابل غذا و دارو» درحالی به عراق دوران صدام تحمیل شد که این کشور در مقابل حمله نظامی مشترک آمریکا و متحدانش به سختی شکست خورده و ازپا درآمده بود و طبیعی بود که به عنوان یک کشور شکست خورده هیچ اختیار و اقتداری نداشت و مجبور بود هرگونه تحمیلی را بپذیرد. آیا جمهوری اسلامی ایران در چنین شرایطی قرار دارد؟! هنوز از ضربشست سنگین و تحقیرکننده ایران به آمریکا که با انهدام پیشرفتهترین پهپاد جاسوسی این کشور همراه بود، چند روزی بیشتر نمیگذرد و ترامپ علیرغم آنهمه رجزخوانی علیه ایران نتوانست عکسالعملی جز چند توئیت داشته باشد. چهل سال است که آمریکا و متحدانش با همه توان به مقابله با ایران اسلامی برخاستهاند و تنها ویترینی از ناکامیها و شکستهای پیدرپی از خود برجای گذاشتهاند. امروزه عقبههای استراتژیک آمریکا و اروپا به ایران تعلق دارد و ... .
اکنون باید از جناب رئیسجمهور و سایر مسئولان سیاست خارجی کشورمان پرسید: کجای ایران امروز مانند عراق شکست خورده دیروز (در حاکمیت صدام) است که شما به فرمول تحقیرآمیز نفت در برابر غذا و دارو تن دادهاید؟! و در حالی که آمریکا به ناتوانی خود در مقابله با ایران اسلامی اعتراف کرده است حضرات با کدام تحلیل منطقی به جای آنکه از اروپاییها امتیاز بگیرند به حریف امتیاز دادهاند؟!
۲- اما، ماجرای اینستکس برای ایران بارها ذلتبارتر از فرمول مشابه آن برای عراق شکستخورده دوران صدام است! درک این واقعیت تلخ، اصلا دشوار نیست. بخوانید و خود قضاوت کنید!
بر اساس آنچه در اینستکس آمده است ایران باید ارز حاصل از فروش نفت را به بانکهای اروپایی منتقل کند! در مقابل از کشورهای اروپایی- و نه هیچ جای دیگر- کالا خریداری کند، اما چه کالایی؟ فقط اقلام دارویی و غذایی! تا اینجا همه امتیازها به نفع اروپاست. خب، سهم ما چه میشود؟! آیا کشورهای اروپایی از ما نفت میخرند؟ پاسخ اینستکس به این سؤال منفی است! چرا که اروپا اگرچه ادعا میکند با خروج آمریکا از برجام مخالف است ! ولی با کمال وقاحت و از موضع بالا تاکید میکند که به تحریمهای آمریکا علیه کشورمان پایبند است و خروج آمریکا از برجام باعث نمیشود که تحریمهای نفتی آمریکا علیه ایران را نادیده بگیرد!
حالا باید پرسید که با اجرایی شدن اینستکس، آیا بانکهای اروپایی تحریمهای تجاری ایران را لغو خواهند کرد؟! اینستکس به این سؤال هم پاسخ منفی میدهد! بانکهای اروپایی به صراحت تاکید کرده و میکنند که تصمیم آمریکا درباره تحریم روابط تجاری با ایران را محترم میشمارند و حاضر به نادیده گرفتن آن نیستند ! ...
۳- و اما، سازوکار اجرایی اینستکس برعهده سه کشور اروپایی انگلیس، آلمان و فرانسه است. نمونههای زیر که فقط مشتی از خروارهاست میتواند پرده از ماهیت واقعی آنها بردارد:
چند هفته قبل، آقای «ماس» وزیرخارجه آلمان در سفر خود به تهران و در کنفرانس خبری مشترک با آقای ظریف، ضمن اعتراف به بدعهدی آمریکا در برجام، با گستاخی آمیخته به وقاحت گفت: « البته اگر یک طرف (آمریکا) به تعهداتش عمل نکرده، دلیل نمیشود که طرف دیگر (یعنی ایران) هم به تعهداتش عمل نکند»! و متاسفانه این گستاخی وزیر خارجه آلمان از سوی وزیر خارجه کشورمان بیپاسخ ماند! و حال آنکه اظهار نظر وی از شدت وقاحت، خندهدار نیز هست و مانند آن است که شما خانهای خریداری کرده و بهای آن را نیز تمام و کمال پرداخته باشید ولی فروشنده از تحویل آن خودداری کند و بگوید اگر بهای خانه را پرداخت کرده باشید، دلیلی ندارد که خانه را به شما تحویل بدهند! ... و آلمان کشوری است که مدیریت پروژه اینستکس را بر عهده دارد! و با وجود دعوت رسمی از آقای ظریف برای شرکت در اجلاس مونیخ اجازه سوختگیری به هواپیمای حامل وزیر خارجه کشورمان را نمیداد و چند ماه است که یکی از دیپلماتهای کشورمان را علیرغم مصونیت دیپلماتیک بازداشت کرده است! همینجا باید اشاره کرد که مرکزیت اینستکس در فرانسه است، کشوری که آشکارا به پناهگاه تروریستها تبدیل شده است و منافقین که ۱۷ هزار ایرانی را ترور کردهاند رسما در آن کشور حضور دارند. حسابرسی اینستکس نیز بر عهده انگلیس است، کشوری که به گفته آقای ظریف اجازه گشایش یک حساب بانکی را به ایران نداده و نمیدهد!
۴- اینستکس همانگونه که اشاره شد، جایگزین برجام است، توضیح آنکه اینستکس یک معاهده جدید است که در برجام سخن و ردپایی از آن نیست. آمریکا برخلاف تعهد خود و با نقض قطعنامه ۲۲۳۱ که تضمین برجام بود از برجام خارج شده است و حالا اروپا با پیش کشیدن اینستکس از یکسو ایران را وادار به انجام تعهدات برجامی میکند و از سوی دیگر در پی آن است که خروج از برجام و نقض آشکار قطعنامه ۲۲۳۱ برای آمریکا هیچ هزینهای نداشته باشد، به بیان دیگر اینستکس پروژهای برای تبرئه آمریکا از عهدشکنی و تلهای برای ایران است تا امتیازاتی را که داده است پس نگیرد- که متاسفانه بسیاری از آنها قابل پس گرفتن نیست- و در همان حال به امتیازدهی بیشتر ادامه بدهد! آیا غیر از این است؟! چرا برخی از مسئولان محترم این واقعیت تلخ و بدیهی را درک نمیکنند و یا خدای نخواسته، نمیخواهند درک کنند؟! با یک نیمنگاه میتوان به این گفته حکیمانه و دقیق حضرت آقا رسید که: «این کانال مالی (اینستکس) بیشتر شبیه یک شوخی تلخ است و هیچ معنایی ندارد».
5- کاهش تعهدات ایران در صورت عدم تامین خواسته کشورمان، مصوبه شورای عالی امنیت ملی و یک سند قانونی و راهبردی است. این تصمیم راهبردی نباید به تصمیم تاکتیکی طرف مقابل گره بخورد و در اجرای آن کمترین تاخیری صورت پذیرد. بنابراین اکنون انتظار از جناب آقای رئیسجمهور و مسئولان محترم وزارت خارجه کشورمان آن است که از فاجعه برجام عبرت گرفته باشند و با پذیرش اینستکس آن فاجعه را تکرار نکنند. و با صراحت و قاطعیت بر این نظر تاکید کنند اینستکس را نمیپذیرند و همانگونه که قبلا اعلام شده است، به کاهش تعهدات خود در برجام ادامه خواهند داد. اگرچه برجامی وجود ندارد و شایسته و بایسته آن است که خروج خود از برجام را رسما اعلام کنیم و بار دیگر فریب آمریکا را نخوریم و روی دیوار اینستکس یادگاری ننویسیم!
انتهای پیام/*
*یادداشتهایی که ایصال از روزنامه نگاران، نویسندگان و فعالان سیاسی منتشر می کند لزوماً بیان دیدگاه این رسانه نیست، آراء و نظرات ایصال صرفاً در ستون سرمقاله منتشر می شود.
**ستون تأملات ایصال جایی ست برای نشر آنچه که شاید به مذاق ما خوش نیاید یا به نظرمان برای گوش و چشم و ذهن مان مزاحمت ایجاد می کند؛ تا بیاموزیم، تکثر را بپذیریم و از مطلق انگاری پرهیز کنیم.