بنظر میرسد تحریمهای جدید آمریکا در مرحله نخست Leadership یا سازمان رهبری را تحت هجوم جنگ اقتصادی خود قرار داده و سپس شخص مقام معظم رهبری را که بنا به گفتههای ترامپ در ایجاد فضای تحریم تمام نزدیکان و وابستگان به شخص رهبری و بیت رهبری را دربر میگیرد. فلذا این جنگ پیچیده اقتصادی به یک جنگ پیچیده سیاسی در حال اتصال و تکمیل شدن است.
تحریمهای جدید آمریکا نه بر علیه رهبر نظام جمهوری اسلامی به تنهایی که بر علیه سازمان رهبری در ساختار قدرت جمهوری اسلامی ایران و در حاشیه آن متوجه ورود به عرصه تحریمهای دیپلماتیک ایران قرار گرفته است. آنچه که رهبری نظام جمهوری اسلامی خود تحت عنوان جنگ اقتصادی از آن یاد میکند اکنون در یک وضعیت فراگیرتر با توجه به شناسایی که آمریکاییها از ساخت و بافت قدرت در ایران و ساختار و بافتار قدرت بهدست آوردهاند متوجه این مفاهیم است. نخست؛ Leader به معنای رهبر، دوم؛ Leadershipکه اصطلاحا آن را میتوان به سازمان رهبری واگردان نماییم و نهایتا Diplomacyیا Diplomatic که به هر تقدیر چارچوبهای حرکت سیاسی ایران در منطفه و نظام بینالملل را هدف قرار خواهد داد و ورود آمریکا به تحریم شخص وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران محمدجواد ظریف میتواند حداقل در این زمینه یک سیگنال معنادار باشد. آنچه که مسجل است رهبری در ایران و تحریمهای جدید به سازمانهای تحت نظر مقام معظم رهبری باز میگردد که طبق قوانین جمهوری اسلامی و قوانین مجلس یا با حکم حکومتی آیتا... خمینی رهبر فقید کشورمان یا حضرت آیتا... خامنهای با عنوان سازمانها و ارگان تحت اداره و نظارت مقام رهبری در ایران قرار میگیرد. ارکان حاکمیتی تحت اداره رهبری نظام جمهوری اسلامی از ارکان مستقیم، غیر مستقیم و مستقل تشکیل میشود. آنچه که تحت عنوان ارکان حاکمیتی یا ارگانهای حکومتی از آنها نام میآید و تحت اداره مستقیم رهبری است. مجموعه نهادها و سازمانهایی را در بر میگیرد که منطبق با قانون اساسی و اصول 107 تا 112قانون اساسی تحت نظارت رهبری هستند که از صداوسیما تا نیروی انتظامی را دربر میگیرد و شامل سپاه پاسداران، شورای نگهبان، قوه قضائیه نیروهای مسلح 3 گانه جمهوری اسلامی، شورای عالی امنیت ملی و سازمان بسیج مستضعفین میشود. دیگر ارکان موجود ارکان غیر حاکمیتی تحت اداره مستقیم رهبری است که به موجب قوانین مختلف مجلس ایجاد شده و بودجه آنها تحت نظر قوه مجریه است و با تصویب قوه مقننه تامین میشود، اما زیر نظر رهبری اداره میشوند. از سازمان اوقاف و امور خیریه، سازمان حج و زیارت، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، شورای عالی انقلاب فرهنگی و حتی شورای عالی فضای مجازی و بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس در این مجموعه قرار میگیرند. در کنار اینها نهادهای مستقلی وجود دارد که از قوه مجریه استقلال دارند و بودجه آنها سالانه به عنوان کمک به این سازمانهای مستقل داده شده و تحت نظارت رهبری عمل میکنند. آستان قدس رضوی و دیگر آستانهای مهم مانند شاهچراغ و بنیادهایی مانند بنیاد 15 خرداد و بنیاد مستضعفان، بنیاد مسکن، دفتر تبلیغات اسلامی، سازمان تبلیغات اسلامی، ستاد اجرایی فرمان حضرت امام(ره)، سازمان اقتصادی کوثر تا کمیته امداد و موسسه کیهان، اطلاعات و همچنین نهاد نمایندگی مقام رهبری در دانشگاهها را میتواند در بر بگیرد. از این جهت بنظر میرسد تحریمهای جدید آمریکا در مرحله نخست Leadership یا سازمان رهبری را تحت هجوم جنگ اقتصادی خود قرار داده و سپس شخص مقام معظم رهبری را که بنا به گفتههای ترامپ در ایجاد فضای تحریم تمام نزدیکان و وابستگان به شخص رهبری و بیت رهبری را دربر میگیرد. فلذا این جنگ پیچیده اقتصادی به یک جنگ پیچیده سیاسی در حال اتصال و تکمیل شدن است. در مسائل دیپلماتیک با توجه به آنچه در باب محمدجواد ظریف گفته میشود وتحریم وی تا هفته آینده در دستور کار است؛ زمینههایی را ایجاد میکند که این منازعه پیچیده اقتصادی با ایران به یک منازعه پیچیده سیاسی، دیپلماتیک نیز کشیده شود و با ارزیابی چگونگی اثر آن میتواند جامعه دیپلماتیک ایران را کاملا در برگرفته و بدین ترتیب زمینههای محدودسازی تحرکات سیاسی ایران در حوزه بینالمللی و منطقهای را با مسائل و دستاندازهای جدی روبهرو سازد. اجرای قوانین در حوزه نظام بینالملل از ضمانت اجرای بسیار کمرنگتری برخوردار میباشد. لذا اراده سیاسی و قدرت حامی این اراده سیاسی است که میتواند تا حدود زیادی اجرایی شدن یا عدم اجرایی شدن این فرمان را مدنظر قرار دهد. این دیگر بستگی به نوع برخورد واشنگتن با محمدجواد ظریف و پروازهای او در آسمان کشورهای گوناگون خواهد داشت. آمریکا میتواند پرواز محمدجواد ظریف به پکن را نقض تحریمهای آمریکا محسوب و مجازاتهایی برای دولت چین در نظر بگیرد. حال اگر چین این معنا را نپذیرد باید رقابت و رودررویی خود در جهت دعوت از ظریف به پکن را در آینده پذیرا باشد. این در حالی است که ایالات متحده آمریکا میتواند با نادیده انگاشتن این فرمان اجرایی به بهانه اینکه نمیخواهد با دولت چین در این زمینه رودررویی و تقابلی داشته باشد این فرمان را تا حدود زیادی نادیده بگیرد، اما هرکدام از اینها میتواند تبعاتی را برای آمریکا، ایران و چین داشته باشد.
* آیندهپژوه سیاسی و اجتماعی
انتهای پیام/*