بیش از یک سال پیش گفتم که آرزوی ترامپ مذاکره با ایران است و اگر با ایران مذاکره نکند دق خواهد کرد. او در حالی که در همه عرصهها شکست خورده وارد سال انتخابات میشود؛ لذا میخواهد چیزی ارائه دهد و بهترین متاع این است که بگوید من با جمهوری اسلامی مذاکره کردم و ایران را پای میز مذاکره آوردم. خیلی هم برای او مهم نیست که این مذاکره به نتیجه برسد یا نه، چرا که در هر صورت برد از آن او خواهد بود. تا زمانی که ترامپ تحریمها را برندارد سخنانش فقط آب در هاون کوبیدن است.
اظهارات دونالد ترامپ در نشست با نخست وزیر ژاپن را از چند زوایه میتوان مورد بررسی قرار داد. اولا او در اظهاراتش موضوعاتی بدیهی مثل ملت ایران ملتی بزرگ و فرهیخته است یا ایران دارای اقتصاد بزرگی است و میتواند با این اقتصاد نقش بزرگی را در جهان ایفا کند مطرح کرده که اینها واقعیتهایی است که چه ترامپ به آنها اذعان داشته باشد یا نه، کسی در ایران از این صحبتها به وجد نمیآید، چرا که اینها واقعیتهایی بدیهی درباب کشورمان است. منتها از جهت اینکه ترامپ این سخنان را درباره ایران گفته برای خودش قدمی رو به جلوست؛ البته به شرطی که این گامها برداشته شود چون ترامپ نشان داده شخصی دمدمی مزاج و مذبذب بوده و ممکن است نقیض این اظهارات در هفته آینده توسط خودش بیان شود. برای اینکه ببینیم رئیسجمهور آمریکا اظهارات اخیر خود را با نیت و بینشی جدید گفته یا اینکه لقلقه زبانش بوده، باید چند روزی صبر کرد. در جای دیگر ترامپ اظهار داشته ایران با همین ساختار و حکومت میتواند کشور بزرگی باشد که باید اذعان داشت وی در حدی نیست که در این مساله اظهار نظر کند و در جایگاهی قرار ندارد که بخواهد درباره ساختار جمهوری اسلامی سخن بگوید و این مساله هیچ ارتباطی به ترامپ ندارد. البته باید اشاره داشت که کلیت ادبیات وی مقداری نسبت به گذشته متفاوت بود، منتها باید بدین نکته توجه کرد که وی در سخنانش میگوید «هدف ما ادامه تحریمها و فشار حداکثری برای آوردن ایران به میز مذاکره است.» با این رویکرد نمیتوان صحبتهای اخیر ترامپ را موضوعی جدید بر شمرد. البته روح برخی اظهارات مثبت ترامپ نیز ناشی از این است که در ژاپن صحبت کرده و اگر به آمریکا بازگردد، همان ادبیات کابویی خود را دنبال میکند. ترامپ از ژاپن در خواست میانجیگری داشته و طبیعی است که در این راستا نمیتوان لحن تندی بهکار برد؛ گرچه که وی در برخی از اظهارات خود بازهم از اظهارات تندی استفاده کرد. فارغ از صحبتهایی که شده نمیتوان ترامپ را از تیمش جدا کرد که بگوییم ترامپ قائل به برخی مسائل است اما پمپئو و بولتون قائل به رویکردی دیگرند. بهنظر میرسد اینها سروته از یک قماش و درپی هدفی مشترکند، اما روشهای متفاوتی دارند. جدا کردن اینها برای طراحی یک جنگ روانی عیبی ندارد، اما خودمان نباید باورمان شود. ترامپ بارها عنوان کرده که خواهان مذاکره با ایران است که چند نقطه مبهم در این اظهار نظر پنهان شده است. نخست اینکه معلوم نیست ترامپ تا چه زمانی در عرصه قدرت اجرایی ایالات متحده حضور دارد. چه ضمانتی وجود دارد که اگر مثلا با ترامپ توافقی صورت گرفت فرد دیگری که روی کار میآید، توافق ترامپ را بپذیرد؟ لذا مذاکره و توافق با ترامپ عقلا اشکال دارد. چرا که نمیشود با کسی که امضای نفر قبل از خود را معتبر ندانسته و از توافق صورت گرفته خارج شده، مذاکره کرد. اینکه مواضع ترامپ دمبهدم عوض میشود و بیش از پیش وادادگی را در او مشاهد میکنیم، ناشی از ناامیدی است. بالاخره ترامپ میداند که مقولهای به نام جنگ در منطقه برای خود و متحدین منطقهای آمریکا نوعی خودکشی و مرگ همه آنهاست. تحریم اقتصادی ایران نیز تاکنون نتیجه نداده چون دیده شده که کشورهایی با 900 درصد تورم دوام آوردهاند. جمهوری اسلامی با امتیازاتی چون ذخایر ارزی و طبیعی، امکانات و مردم کوشا و پُر تلاش قطعا اثرات تحریم را کم میکند. ترامپ فهمیده با تحریم نیز به جایی نمیرسد، لذا با لحنی موذیانه از مردم طرفداری میکند. در حالی که نمیشود از سویی به مردم فشار آورد و آنها را مورد تحریم قرار داد و سپس ادعای دوستی کرد. از این رو بهنظر میرسد که ادبیات جدید ترامپ ناشی از سرخوردگی است. ترامپ باید ابتدا صداقت خود را ثابت کند تا سخنان او را جدی بگیرند چرا که اکنون کسی حرفهای او را باور نمیکند. راه حل این موضوع این است که ابتدا تحریمهای اعمال شده بر ایران در حوزههای مختلف برداشته شود. نمیگوییم به برجام بازگردد اتفاقا بهتر است که ترامپ به برجام بازنگردد چرا که خود ایران، کشورهای اروپایی و چین و روسیه برجام را ادامه میدهند. همین که ترامپ در برجام کارشکنی نکند، تحریمها را بردارد، کشورهای اروپایی را تهدید نکند و مانع همکاری همسایه و کشورهای دیگر با ایران نشود، آن زمان میتوان گفت که ترامپ در حال تغییر است. بیش از یک سال پیش گفتم که آرزوی ترامپ مذاکره با ایران است و اگر با ایران مذاکره نکند دق خواهد کرد. او در حالی که در همه عرصهها شکست خورده وارد سال انتخابات میشود؛ لذا میخواهد چیزی ارائه دهد و بهترین متاع این است که بگوید من با جمهوری اسلامی مذاکره کردم و ایران را پای میز مذاکره آوردم. خیلی هم برای او مهم نیست که این مذاکره به نتیجه برسد یا نه، چرا که در هر صورت برد از آن او خواهد بود. تا زمانی که ترامپ تحریمها را برندارد سخنانش فقط آب در هاون کوبیدن است.
* سخنگوی اسبق وزارت امور خارجه
انتهای پیام/*