اگرچه پمپئو هدف از سفر خود به بغداد را امنیتی اعلام کرده و مدعی جنگ نیابتی ایران در این کشور شده، اما آن چیزی که امریکاییها را بشدت نگران کرده این است که نتوانند بعد از سیاست های هستهای جدید ایران، حلقه محاصره ایران را تنگتر کنند.
پلیس خوب و پلیس بد در کاخ سفید
حسن بهشتی پور*
21 ارديبهشت 1398 ساعت 11:11
اگرچه پمپئو هدف از سفر خود به بغداد را امنیتی اعلام کرده و مدعی جنگ نیابتی ایران در این کشور شده، اما آن چیزی که امریکاییها را بشدت نگران کرده این است که نتوانند بعد از سیاست های هستهای جدید ایران، حلقه محاصره ایران را تنگتر کنند.
دولت امریکا در شرایطی که شمشیر تحریمها علیه ایران را از همیشه تیزتر کرده است پیام مذاکره ارسال میکند. این پیشنهاد در شرایطی مطرح شده است که دولتمردان امریکایی همه ابزارهای سیاسی و اقتصادی را برای تشدید فشار و در تنگنا قراردادن ایران به خدمت گرفتهاند. رویکردی که به نظر میرسد شخص ترامپ بیش از هرچیز از طریق آن وادار کردن ایران برای نشستن بر سر میز مذاکره را جستوجو میکند. رویدادی که در صورت وقوع میتواند به مثابه امتیاز قابل توجهی باشد که او در دفاع از سیاست خارجی دولتش در انتخابات پیش رو به دست میآورد. اما این رویکرد وجه دیگری هم دارد. یعنی جایی که جناح تندرو کاخ سفید شامل جان بولتون، مشاور امنیت ملی امریکا و مایک پمپئو، وزیر خارجه این کشور فراتر از واداشتن ایران به مذاکره اهداف مهمتری چون تغییر رژیم جمهوری اسلامی ایران را دنبال میکنند. با این حال به نظر میرسد چه تسلیم ایران و واداشتن آن به مذاکره و چه فروپاشی، دو هدفی است که در قالب راهبرد کلان واشنگتن معنادار میشود. راهبردی که بر اساس برنامهریزی داخلی کاخ سفید ترامپ در آن نقش پلیس خوب و بولتون و پمپئو نیز نقش پلیس بد را ایفا میکنند.
اما واقعیت این است که امریکاییها میخواهند به توافقی دست پیدا کنند که نتایج آن از پیش معلوم و مشخص است. اول اینکه ایران غنیسازی اورانیوم را به طور کلی کنار بگذارد، دوم اینکه برد موشکهای خود را تا میزان حداکثر 2000 کیلومتر محدود کند و سوم اینکه از کشورهای همسایه مانند سوریه، عراق، افغانستان و یمن خارج شود یا تعهد دهد که در این چند کشور هیچ نقشی را ایفا نکند.
اما در نقطه مقابل امریکا، ایران این رویکرد را مطرح کرده است که دولت ترامپ برای مذاکره قابل اعتماد نیست؛ به این معنا که اگر روزی کشورمان به این جمعبندی رسید پای میز مذاکره حاضر شود چه اعتمادی میتواند به ترامپ کند.
در شرایطی که مذاکره با امریکا امکان ندارد و از سوی دیگر بار تحریمهای امریکا هر روز سنگینتر از روز قبل میشود، اقدام تازه ایران مبنی بر کاهش تعهداتش در چارچوب برجام و ضرب الاجل دو ماهه به سایر طرف های توافق هستهای میتواند راهگشای مسیر کنونی باشد. سهم اروپا و چین و روسیه که مواضعشان تاکنون از بیانیه سیاسی علیه اقدامات امریکا فراتر نرفته، بهعنوان یک کاتالیزور است.
در واقع اصلیترین مسأله ایران رویارویی با امریکاست. چنانکه وقتی ایران تصمیم خود مبنی بر کاهش تعهدات برجامی اش را اعلام کرد، پمپئو سفر خود به آلمان را نیمه تمام گذاشت و به روسیه و عراق رفت که بهنظر میرسد سفر او به روسیه برای ایجاد هماهنگی سیاست این کشور با امریکا باشد. همچنین حضورش در عراق نشان از این داشت که تیرشان به سنگ خورده چرا که عدم همکاری عراقیها با امریکا هم نشان میدهد که نتوانستهاند دولت عراق را با خود هماهنگ سازند. اگرچه پمپئو هدف از سفر خود به بغداد را امنیتی اعلام کرده و مدعی جنگ نیابتی ایران در این کشور شده، اما آن چیزی که امریکاییها را بشدت نگران کرده این است که نتوانند بعد از سیاست های هستهای جدید ایران، حلقه محاصره ایران را تنگتر کنند. بنابراین به نظر میرسد تصمیم اخیر ایران برای تلافی کارشکنیهای امریکا تأثیر خود را گذاشته است و باید با جدیت جهت اطمینان از نتیجه بخشی آن ادامه یابد.
*کارشناس مسائل بینالملل
انتهای پیام /*
کد مطلب: 1807