روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود نوشت: واکنش برقآسا و پردامنه نیروهای مقاومت ضداشغالگری در غزه در پاسخ به حملات وحشیانه جنگنده بمبافکنها و توپخانه ارتش صهیونیستی، محاسبات اشغالگران را به کلی درهم ریخته است. شلیک 600 موشک و راکت نیروهای مقاومت اسلامی به تلافی جنایات اسرائیل از یکطرف سرعت عمل و توان عملیاتی فلسطینیها را به نمایش گذاشت و ازسوی دیگر به رویای حملات یکجانبه و بدون پاسخ صهیونیستها، شاید برای همیشه پایان داد. اگرچه حملات سال گذشته ارتش صهیونیستی علیه غزه هم با واکنش موشکی مقاومت مواجه گردید ولی تصور نتانیاهو و دستیارانش این بود که مقاومت در موضع انفعال قرار گرفته و پیشدستی اسرائیل در حملات هوائی علیه غزه تقریباً با واکنش قابل ذکری مواجه نخواهد شد و در نتیجه دستاوردهای مورد انتظار از چنین حملاتی، ارزش آزمون شانس نتانیاهو را دارد. حتی پذیرش آتشبس در سال گذشته هم درون کابینه اسرائیل با اختلافنظر و مخالفتهای جدی مواجه بود و باعث استعفای آویگدور لیبرمن وزیر دفاع وقت اسرائیل شد که معتقد بود باید جنایات جنگی اسرائیل به هر قیمت ممکن استمرار یابد تا غزه به کلی تسلیم شود یا با خاک یکسان گردد. البته دیدگاه نتانیاهو در این زمینه کاملاً متفاوت بود و اصرار داشت که آتشبس فوری برقرار شود تا بلکه آسیب کمتری به شهرکهای صهیونیستنشین کریات اشمونه و عسقلان وارد شود و فشار فزاینده شهرکنشینان صهیونیست را مهار کند.
سوال جدی اینست که چرا نتانیاهو با چنین دیدگاهی بازهم به حملات وحشیانه علیه غزه پرداخته است؟ نباید از نظر دور داشت مکه بنیان استراتژی نتانیاهو اینست که غزه نباید روی آرامش به خود ببیند. چنین دیدگاهی کمابیش موردنظر طیفساز شکار فلسطینیها و رژیمهای فاسد عربی هم قرار دارد که معتقدند مقاومت اسلامی با مواضع و عملکرد آنها همراهی نمیکند در نتیجه سرکوب و تضعیف آن به سود جناح خائن و سازشکار هم هست. چنین دیدگاهی بهویژه در آستانه علنی شدن طرح «معامله بزرگ قرن» با حساسیت بیشتری پیگیری میشود که مخالفین جدی چنین ضیافتی را پیشاپیش زیرسوال ببرد. اما آنچه در میدان عمل صورت گرفت، اساس محاسبات دشمن صهیونیستی را با نتایج کاملاً معکوسی مواجه کرده است.
آنچه در این میان بهعنوان یک تحول بنیادی ارزیابی میشود، تشکیل اتاق مشترک عملیات ضداشغالگری در غزه است که شامل حماس و جنبش جهاد اسلامی میشود و در عین حال قدرت روزافزون حملات موشکی و راکتی مقاومت را در مقیاسی باورنکردنی به نمایش گذاشته است. اکنون دولت نتانیاهو با پذیرش آتشبس به وضوح در برابر مقاومت اسلامی در غزه و تحمل ویرانیهای ناشی از شرارتهای خود، با این سوال جدی مواجه گردیده که دور جدید جنایاتش چه دستاوردی داشته است؟
موضوع مهمتر به واکنشهای جهانی و بازخورد حوادث غزه بازمیگردد. آمریکا و اتحادیه اروپا بدون توجه به نقش آغازگر اشغالگران در حملات وحشیانه علیه نوار غزه، از صهیونیستها حمایت کردهاند و مدعی هستند که اسرائیل حق دفاع از خود را دارد ولی سوال اینست که وقتی صهیونیستها آغازگر این حملات پردامنه بودهاند، این ادعا چه معنی و مفهومی دارد و آیا به منزله آنست که اسرائیل حق شروع هر جنایتی علیه فلسطینیها را دارد؟ بهویژه آنکه آمریکا و اتحادیه اروپا واکنش تلافیجویانه مقاومت غزه را محکوم کرده و خواستار توقف اقدامات موشکی تلافیجویانه علیه اسرائیل شدهاند، این بدان معنی است که آنها همچنان خواستار حملات یکجانبه اسرائیل هستند ولی فلسطینیها هیچگونه حق پاسخگوئی ندارند و باید قتل عام فرزندان خود را بیهیچ واکنشی تحمل کنند و شاهد باشند! اینکه چنین مواضع زورگویانه و سخیفی تا چه حدی میتواند تاثیری در سرنوشت زورآزمائی طرفین داشته باشد، سوال مهمی است که شتاب صهیونیستها در پذیرش آتشبس هم نشان میدهد حتی
دار و دسته اطرافیان بنیامین نتانیاهو نیز کمترین ارزش و تاثیری برای آن قائل نیستند و مجبور شدند به آتشبس فوری تمکین کنند. واقعیت اینست که توان موشکی اتاق مشترک عملیات ضداشغالگری در غزه تا به حال از 5 نوع موشک با توان تخریب و برد عملیاتی متفاوت رونمائی کرده و نشان داده به کمک چنین زرادخانهای میتواند هر نقطه دلخواه در سرزمینهای اشغالی را هدف موشکهای نقطهزن قرار دهد و اشغالگران را از توسل به شرارتهای بیشتر پشیمان کند.
بدین ترتیب واکنش برقآسای موشکی مقاومت غزه توانسته موازنه قوا را به سود مردم مظلوم غزه و نیروهای مقاومت دگرگون سازد. بعلاوه رعب و وحشتی که در شهرکهای صهیونیستنشین و حتی بسیاری از شهرها و شهرکهای دوردست به راه افتاده، ثبات و امنیت اشغالگران را به کلی تحتالشعاع قرار داده است. این یک نکته حیاتی و قابل درک است که نمیتوان گفت اشغالگران شرور حق حمله و شرارت و دفاع در برابر حملات تلافیجویانه دارند ولی مردم فلسطین و نیروهای مقاومت هیچگونه حقی برای زندگی، دفاع از خود و پاسخگوئی به حملات وحشیانه متجاوزین شرور ندارند و باید مرگ را به هر قیمت ممکن پذیرا باشند!
دار و دسته ترامپ اگر ذرهای عقل و شعور و سیاست داشتند حداقل در آستانه رونمائی از طرح فریبکارانه معامله بزرگ قرن، اشغالگران را از دست زدن به هر شرارتی منع میکردند و در واکنش هم حداقل در ظاهر، موضعی بیطرفانه را برمیگزیدند. تکلیف اتحادیه عرب و رژیمهای فاسد عربی هم که پیشاپیش روشن است و آنها بعضاً حتی از صهیونیستها هم صهیونیستترند و دشمنی آنها علیه مقاومت اسلامی غزه دست کمی از دشمنی اشغالگران صهیونیست ندارد. با این حال، مردم مظلوم غزه و بازوی قدرتمند مقاومت اسلامی غزه درسهای زیادی را به اشغالگران، حامیان شرور آنها و تماشاچیان این صحنههای حیرتانگیز و فراموشنشدنی آموخته و میآموزد.
انتهای پیام /*