ایالات متحده آمریکا از دهه 1960 پس از انقلاب کوبا این کشور را تحریم کرد. همچنین آمریکا چین را از زمانی که مائو قدرت را در این کشور در دست گرفت تحریم کرده و کره شمالی را نیز از سال 1956 در لیست تحریمی خود قرار داده است. متاسفانه حاکمیت قلدرمآبانه والاستریت و یا به معنای صحیحتر حاکمیت قلدرمآبانه پول در جهان واضح و روشن است. دنیای امروز دنیای شرکتهای بزرگ صنعتی است. بعد از پایان جنگ جهانی دوم در سال 1945 توان اقتصادی کارتلها، تراستها و حاکمیت وال استریت سبب شد که ایالات متحده بتواند بهصورت یکجانبه در عرصه جهانی اعمال قدرت کند. کوبا، کره شمالی، ژاپن و عراق اگر میتوانستند بدون شک در مقابل سیاست یکجانبهگرایی تحریم آمریکا میایستادند. در چنین ساختاری، قدرتگیری رئیسجمهوری رادیکال و دیوانه همچون دونالد ترامپ را شاهدیم که آمریکا را از پیمانهای مهم بینالمللی همچون کیوتو، پاریس، یونسکو، برجام و... خارج کرده است. دنیا در وضعیتی از اَبَراقتصاد قرار گرفته که در دستان کشورهای بزرگ چندملیتی است و چنین گرفتاریهایی را برای کشورها ایجاد کرده است. از سوی دیگر آبراههای بینالمللی در دنیا وجود دارد که بر این آبراهها مقررات بینالمللی حاکم است. پهنای بینالمللی تنگه هرمز 57 کیلومتر بوده و نزدیک آبهای ساحلی ایران است و روزانه حدود 20میلیون بشکه نفت از این آبراه عبور میکند و همین نشان دهند اهمیت بسیار زیاد این آبراه بینالمللی است. عربستان سعودی و امارات از سالهای دور با ایجاد راهکاری دنبال آن بودهاند که وابستگی خود را به تنگه هرمز به عنوان مهمترین آبراه انرژی دنیا کم کنند. عربستان در بخشهایی از قطیف و ظهران شاه لولهای به سمت دریای سرخ کشید که از آن طریق روزانه قادر شد 5/4 میلیون بشکه نفت صادر کند. امارات نیز خط لولهای کشیده که از طریق آن روزانه حدود دو میلیون بشکه نفت صادر میکند. ایران تنها کشوری است که هیچ لوله نفتی از خشکیهای سرزمینیاش به مقصد مصرفکنندهها ندارد و تمام نفت ایران باید از تنگه هرمز صادر شود. به این دلیل روشن، ایران بیش از هر کشور دیگری به آرامش، امنیت و صلح در منطقه خلیج فارس و تنگه هرمز اهمیت میدهد. با دقت در ویژگیهای تنگه هرمز پیداست که هیچ کشوری علاقه ندارد که این نقطه حساس دچار تنش شود. ایالات متحده آمریکا مانع از صادرات نفت ایران شده و به صورت یکجانبه و بر خلاف قواعد بینالمللی ایران را نیز در لیست تحریمی خود قرار داده است. واشنگتن صراحتا اعلام داشته که ما خریداران نفت ایران را هم تحریم میکنیم. بنابراین اصل اختلاف میان تهران-واشنگتن این است که آمریکا اعلام کرده که هر کشوری نفت ایران را خریداری کند، مورد تحریم ما قرار میگیرد. به علت بالا بودن میزان و حجم تبادلات تجاری و اقتصادی آمریکا با سایر کشورها، کشورهایی که با ایران تجارت میکنند به دلیل منافع اقتصادی، واشنگتن را بر تهران ترجیح میدهند. بنابراین بیشتر کشورها از جمله کشورهای اروپایی بهخاطر آنکه دچار تحریم و اقدامات تنبیهی آمریکا نشوند دنبال اینستکس هستند. در مجموع نه ایران و نه آمریکا دنبال بسته شدن تنگه هرمز نیستند. آمریکا با استفاده از گفتمان قدرت حاکم بر نظام بینالملل درپی پیشبرد اهدافش در سطح بینالمللی است. به عبارت دیگر آمریکا با سوءاستفاده از توان و قدرت سیاسی و اقتصادیاش اهداف خود را در جهان دنبال میکند. به عنوان مثال 25درصد از شرکت توتال که ویترین فرانسه است به آمریکا تعلق دارد. چنین است که آمریکا تماما از زور و توانش سوءاستفاده میکند و اصلا دنبال رعایت اصول پذیرفته شده بینالمللی نیست.
انتهای یادداشت /*
* حقوقدان