همزمان با پنجاهمین سالگرد برقراری روابط دیپلماتیک میان ایران و چین، سند برنامه همکاری جامع دو کشور، موسوم به برنامه ۲۵ ساله در تهران امضا شد. توسعه روابط بــرای هرکشــوری که پیشــرفت و ایفای نقش در زنجیره ارزش جهانی را دنبال می کند، یک ضرورت اســت.
تاملاتی درباره سند همکاری جامع ایران و چین
محمدرضا نوروز پور
ایرنا , 8 فروردين 1400 ساعت 9:35
همزمان با پنجاهمین سالگرد برقراری روابط دیپلماتیک میان ایران و چین، سند برنامه همکاری جامع دو کشور، موسوم به برنامه ۲۵ ساله در تهران امضا شد. توسعه روابط بــرای هرکشــوری که پیشــرفت و ایفای نقش در زنجیره ارزش جهانی را دنبال می کند، یک ضرورت اســت.
در این ســند، که برخی به اشتباه از آن به عنوان قرارداد یاد کرده اند، طرفین صرفا بر یک نقشه راه و افق روابط همه جانبــه بــرای تحقق مشــارکت جامع راهبــردی و ارتقای عملی آن توافق کرده اند که تحقق هر بخشی از آن می تواند هر دو کشور را منتفع کند.
برخلاف برخی از کشورها که تاریخ آنها پر از دخالت های ویرانگــر در امور ســایر کشورهاســت و بیــش از عمل اهل لفاظی هستند، چین و ایران تاریخی غنی و پر از مشترکات فرهنگــی و گرایشی جــاودان به صلــح و توســعه دارند و عمدتا تعاملاتی عملگرایانه داشته اند.
در این میان البته فرهنگ هر دو کشــور مملو از اشــارت های پیدا و پنهان به عملگرایــی و پرهیــز از شــعار و لفاظی های بی خاصیت بوده است. هر دو کشور باوری ژرف به این حکمت متعالی دارند که (بزرگی سراسر به گفتار نیست/دو صد گفته چون نیم کردار نیست) که مشابه این حکمت چینی است که می گوید: شینگ شنگ یو ی به راستی چین با توسعه شگرف در ظرفیت های متعدد مانند ســاخت ابر رایانه و شبکه و رمزنگاری کوانتومی، فنــاوری ۵G ،هوش مصنوعی و ترکیب آن با بلاکچین و امنیت سایبری، فناوری مالی، زیست فناوری و فناوری فضایی نشــان داده است که بازیگری مصلح به دانش و فنــاوری بالای روز جهــان و در عیــن حــال کنشــگری صلحجــو، مصمم، اهــل توســعه و بــدون انگیزه های مداخله جویانــه در امــور داخلــی کشــورها و تحمیــل ایدئولوژی و فرهنگ خود اســت.
بی شک حضور چین در خاورمیانــه و به تبــع آن حضــور فعــال در ایران می تواند نویدگر فصل نوینی از همکاری های متوازن ایران در توســعه های علمــی، اقتصادی، صنعتــی، تجــاری و فنــاوری بالا باشــد. چنیــن همکاری نــه در تعارض با همکاری با سایر کشورها بلکه مکمل آن است هرچند نظر به مزیت های واقعی چین و علاقه و توان چین به صداقت عملی انتظار می رود که ایران در تحقق شعار امسال بیشترین بهره را از این همکاری ببرد.
در این خصوص تاملاتی قابل طرح و تدقیق است:
بدون تردید توســعه روابط با چین، به عنوان کشوری که درحال تبدیل به قدرتمندترین کشــور جهان از نظر اقتصــادی و نظامــی اســت، نه تنهــا برای ایــران، بلکه بــرای هرکشــوری در جهان که پیشــرفت و ایفای نقش در زنجیره ارزش جهانی را دنبال می کند، یک ضرورت اســت. توسعه روابط دوجانبه ایران و چین به عنوان دو کشور تمدن ساز یک نیازمندی دوسویه است.
اگر چین و به تبع آن آسیا، آینده دنیا است، ایران به عنوان کشوری کلیدی و تاریخی در جاده ابریشم، راه میانبر این آینده است. ایران از ظرفیت های کم نظیر و بکر در حوزه انرژی و پیشــرفت های چشمگیر در زمینه توسعه پتروشیمی برخــوردار اســت. موقعیــت خــاص ژئواکونومیــک و ژئوپلیتیک دارد و از سرمایه عظیم نیروی انسانی جوان و نخبــه بهره می برد که به شــدت برای توســعه صنایع مبتنی بر فناوریهای ســطح بالا مورد نیاز است.
از این رو ایران نیز به نوبه خود برای چین، کشوری ممتاز برای توســعه روابط بوده و هســت و از این منظر هر دو کشور تا همین حال نســبت به توســعه روابط تاخیر و غفلت داشته اند و از این منظر امضای این سند به عنوان یک گام لازم و ضروری باید به فال نیک گرفته شود. نــوع رابطــه ایــران و چیــن و ارتقــای هرچــه بیشــتر آن، موضوعی است که فارغ از شرایط سیاسی ـ اقتصادی هر دو کشور یا منطقه، دارای اصالت است و اهمیتی ذاتی دارد.
این رابطه مبتنی بر نگاهی راهبردی و درازمدت است که خیر و نفع هر دو کشور در آن دیده شده و ناشی از ضروت ها و اقتضائات آنی و مقطعی نیست. از این رو ایجاد هرگونه ارتباط میان امضای این ســند با مسائل سیاست داخلی، سیاســت خارجی، برجام یــا موضوعات منطقه ای و بین المللی یک اشتباه فاحش و زیانبار است. امضــا هرگونه ســند همکاری جامع میان ایران و ســایر کشــورهای دیگر جهــان محتمل اســت؛ به شــرط آن که آمادگــی لازم برای چنین کاری در میــان آنها پدید آمده باشــد.
آنچه امروز رخ داد بیانگر عزم، اراده و آمادگی هر دو کشور ایران و چین در عالی ترین سطوح سیاسی است. سند برنامه همکاری جامع ایران و چین دارای جنبه هــای مختلفی اســت، امــا به دلایلی که روشــن اســت، بعد اقتصادی آن از اهمیت بیشــتری برخوردار است. دو طــرف به این باور رســیده اند که ظرفیتهای بالقوه برای همکاریها بســیار فراتر از وضعیت کنونی است. در این ســند تلاش شــده اســت تــا منافع هــر دو طرف به خوبی لحاظ شود.
از سوی طرف ایرانی تلاش بر این بوده اســت که از همــه ظرفیت های بالقوه کشــور برای ایفــای نقش مکمل در زنجیــره ارزش جهانی، حرکت به سمت تولیدات مشترک محصولات صنعتی فن بالا به منظور تامین بازارهای داخلی دو کشــور و کشورهای ثالــث و در نهایت بهره بــرداری از ظرفیت های ایران از جمله نیروی کار جوان و ماهر استفاده شود.
متاســفانه به دلایل بعضــا معلــوم، ایــران ســالیان طلایی با ارزشــی را برای به فعلیت رســاندن ظرفیت ژئوپلیتکی و ژئواکونومیکی خود از دســت داده اســت و آنگونــه که بایــد در طرح (یک کمربند، یــک راه) چین نتوانســت نقشــی ایفا کند. یکی از ویژگی های این سند تاکیــد بــر ایفای نقش موثــر ایران در این طرح اســت و امید اســت از فرصــت باقیمانده برای تحقق بخشــی از این ظرفیــت بزرگ در قالب توســعه همکاری ها در حوزه های زیرساختی ـ ارتباطی (ریلی، جادهای بندری و هوایی)، نهایت اســتفاده صورت گیرد. در این صورت ظرفیت های ترانزیتی ایران احیاء و شکوفا خواهد شد.
از آنجــا کــه عمــده همکاری هـا و تعاملات تجــاری و اقتصــادی دو کشــور مبتنی بر روش های ســنتی و خارج از چارچوب های رســمی سیاســی دو کشــور بوده است، بعضا اعتبار هر دو کشور در افکار عمومی یکدیگر لطمه وارد شــده اســت.
امضای این ســند که چینی ها از آن با نوع درجه یک همکاری یاد کرده اند، ســبب می شود تا عمده این همکاری ها سامان یافته و بخش اعظمی از انتقاداتی که به نوع این مراودات و تعاملات و تبادلات وجود داشــته است، مرتفع شــود.
همچنین فضا برای ورود همــه ظرفیت های دیگر که تا کنــون مجالی برای نقش آفرینــی نداشــتند، بــاز شــده و فرآیندهــای موثر در همکاری هــای اقتصــادی و تجاری کلیــه بنگاه های اقتصــادی، تجــار و بخــش خصوصــی شــکل مــی گیــرد. تســهیل همکاری هــای مالی -بانکــی، گمرکی، مقررات زدایی، اعطای تســهیلات منطبق با قوانین در مناطق آزاد تجــاری و ویژه اقتصادی، تقویت همکاری و تجــارت غیرنفتــی بــا تمرکز بــر دو حوزه کشــاورزی و دانش بنیان سبب می شود تا انحصار تعامل و همکاری شکسته شده و همه ظرفیت ها به میدان بیایند.
انتهای پیام/*
کد مطلب: 15713