واقعیت امر بر آن است که سیاستهای غیر معتدلانه، دلواپسی های ناتمام باعث شده تا ابعاد خشونت بدین حد در جامعه افزایش پیدا کند. البته مسئله فرهنگ چه در قالب بسیاری از صحنه های سریالهای تلویزیونی که زبان اعمال خشونت را به راحتی نشان می دهد و چه در سطح کلی تر خشونت های سیاسی که در جامعه شاهد و ناظر آن هستیم بخشی از صورت مسئله است.

شرایط کنونی کشور در حوزه های مختلف و به ویژه فشار اقتصادی حاکم بر جامعه به نحوی شده که مردم در نوعی نگرانی نسبت به آینده خود بسر می برند و دیگر کمتر خبری از شور و نشاط در جامعه دیده می شود. شاید اگر برخی مسائل در سیاست داخلی و سیاست خارجی به گونه دیگری رقم می خورد، اکنون شاهد چنین وضعیتی نبودیم. همین شرایط موجب شده تا مردم نسبت به آینده بیش از گذشته نگرانی داشته باشند. هر چند که دلایل متعددی در وقوع چنین شرایطی دخیل است، اما مسئله مهم اینجاست که جدای از علل و عوامل پدید آمدن چنین شرایطی باید قبول کنیم که جامعه و مردم امروز با این مسئله مواجهند و باید درصدد راهکاری برای برون رفت جامعه از چنین شرایطی باشیم. نگرانیها را در هر حوزه ای میتوان یافت، اما شاید بتوان نمونه ملموستر آن را در مسابقات ورزشی دید. به عنوان مثال؛ هر طور به ابعاد خشونت هایی که این روزها در استادیوم های ورزشی رخ می دهد نگاه کنیم، از جمله خشونت روی داده در جریان بازی فوتبال میان طرفداران پرسپولیس و تیم سپاهان اصفهان که روز جمعه برگزار شد یا مسابقه ای که چندی پیش از آن در تبریز انجام شد و موجب بروز خشونت میان هواداران تراکتورسازی تبریز گردید، گریزی از این واقعیت تلخ نیست که شرایط حاکم بر جامعه و جو روانی حاکم بر آن باعث شده که ابعاد خشونت در ورزشگاه ها نسبت به گذشته افزایش چشمگیری داشته باشد. گرچه این فقط یک بعد قضیه است؛ بعد دوم قضیه بیانگر این نکته است که خشونت دراستادیوم های ورزشی، آمار جرم و جنایتی که در جامعه با آنها روبه‌رو هستیم و اکثرا بدون برنامه ریزی قبلی رخ داده به علاوه خشونت هایی که در خانواده
علیه زنان صورت می گیرد به دلیل فشارهای ناشی از مسائل مختلف بوده که متاسفانه نیز رو به افزایش نهاده است. لذا باید اذعان داشت که دیگر نمیتوان این مساله را بر گردن بیرون و خروج آمریکا از برجام و دولت آقای روحانی انداخت. واقعیت امر بر آن است که سیاستهای غیر معتدلانه، دلواپسی های ناتمام باعث شده تا ابعاد خشونت بدین حد در جامعه افزایش پیدا کند. البته مسئله فرهنگ چه در قالب بسیاری از صحنه های سریالهای تلویزیونی که زبان اعمال خشونت را به راحتی نشان می دهد و چه در سطح کلی تر خشونت های سیاسی که در جامعه شاهد و ناظر آن هستیم بخشی از صورت مسئله است. عدم تحمل منتقدین، ناراضیان، برخورد خشونت آمیز با منتقدان و مخالفان در قالب محکومیت های سیاسی و... نیز بخش های دیگر از خشونت است که موجب بروز افسردگی در جوانان می شود. بنابر این شاید آنچه که در استادیوم های ورزشی به وقوع می پیوندد بروز تعلیم و تربیت هایی است که در جامعه ترویج شده و امروز خود را در قالب نزاعهای خیابانی، خانوادگی و در استادیوم های ورزشی نشان میدهد. آنچه مهم است اینکه باید به سمتی حرکت کنیم تا با ایجاد شرایط مناسب در جامعه این آسیب و خشونتها را کاهش داده و مدیریت کنیم. 
انتهای پیام /*
*استاد دانشگاه