دیروز درحالی که به خاطر موضوع برگزاری نمایشگاه کتاب با دوستی درخصوص بیتوجهی به کتاب و نویسنده جماعت بحث میکردیم، مجری جوانی در رادیو از سیمین دانشور خدابیامرز نقلقول کرد: «برای رادیو تهران بیچشمداشت دستمزد، نقد کتاب نوشتهام و حتی دستور آشپزی دادهام که خودم از آبپزکردن یک تخممرغ هم عاجز بودم.»
رفیقم گفت: «بفرما از سیمینخانمتان بزرگتر داریم؟ شما نویسندهها همهتان...»
ماجرا را که برای خانمباجی تعریف کردم، گفت: «در این کشور بعد از پلنگ و یوز افتادهاند به جان خرسها و شکارشان میکنند آنوقت تو هنوز فکر نمایشگاه کتاب و تیراژ هستی؟ من هم از دهنم پرید که اتفاقا تعداد کتابخوانهای کشور با تعداد شکارچیان و حیوانآزارها رابطه عکس دارد. عینهو الاکلنگ. پایینآمدن یکی باعث بالارفتن تعداد دسته دوم میشود.» خانمباجی هم گفت: «باید این حرفی که زدی را ثابت کنی. کو ربطش؟»
از قدیم هم هرچه کار سخت بود را میدادند به من. مثلا اگر میخواستند سوغاتی بدهند، برادرم را صدا میکردند اما وقتی کسی در میزد، میگفتند شهرام بدو برو در را باز کن. این بود که من از قدیم از انجام کارهایی که دیگران به من محول میکردند، بدم میآمد، اما خوشبختانه خیلی زود نامهای از یک خرس به دستم رسید.
نامه جناب خرس:
جناب خرس گنده، شهرام شهیدی
با سلام. اینجانب پسرعموی تنی شما خرس قهوهای هستم. شنیدهام دنبال ربط بین تعداد باقیمانده از ما و تیراژ کتاب میگردی؟ خداقوت. راستش رابطه خاصی بینمان نیست. یعنی خودت گفتی هروقت کسی جلومان را گرفت و رابطهمان را پرسید، بگویم رابطه نداریم. دیوار حاشا هم که اووووووو... چه بلند. اصلا اگر جای شما ایرانیها بودم، میرفتم تو کار صادرات دیوار حاشا. راستش من در مورد شکارچیان خیلی اطلاع ندارم اما ما خرسها با کتاب جماعت همچین بیرابطه هم نیستیم. ربطهایی بینمان هست. مثلا تیراژ هردومان بشدت کم شده. یا مثلا برخی دوست دارند پوست هردومان را بکنند. ببخشید من خرسم و حالیمان میشود که پوست کتاب کندنی نیست اما مطالب کتاب کندنی است! شما هم پای خودت را از مسأله ما و کتاب بکش بیرون. موضوع ناموسی است گرفتار میشوی. از ما گفتن بود.
امضا: خرس
خرس عزیز در پایاننامه چند سوال هم مطرح کرده بود:
- برخورد قانونی با شکارچیای که مجوز شکار ندارد، بشدت برخورد با نویسندهای که کتابش را بدون مجوز چاپ کرده، هست یا خیر؟
- به نظر شما شکارچیها از نمایشگاه کتاب بازدید میکنند؟ اگر بله و از کدام غرفه؟ با ذکر شکل توضیح دهید.
- میدانید که خرسها عاشق عسل هستند. اگر یک خرس، نویسندهای که خودش را برای مقامات شیرین عسل کرده بخورد، کار بدی کرده؟
انتهای یادداشت/*
* طنزنویس