اگر بناست مقاومت منطقی و قابل تحمل داشته باشیم باید ابزاری که در اختیارمان است را به خوبی بشناســیم و از آن اســتفاده ای خوب و شایسته کنیم. به نظر می رسد اکنون فرصت زیادی برای ما نیست تا بتوانیم مردم و جامعه سیاسی کشور را دلگرم و امیدوار بــه آینده کنیم تا این امیــدواری کمک کند که هم قدرت و مقاومت کشــور بالا رود و هم آنها به خیلی از تاثیراتی که دنبال می کنند، نرسند.
مصطفی درایتی در شمارۀ امروز (پنج شنبه) روزنامه آرمان امروز نوشت: آنچه مهم اســت اینکــه با رئیس جمهوری در آمریکا مواجهیم کــه به عــرف و قواعــد بین المللی پایبند نیست و یک جنگ اقتصادی تمام عیــار با ایران را شــروع کرده است. طبیعتاً رفتار اینچنینی در دنیا یک پدیده ویژه محســوب میشــود که باید با توجه به اقتضائات خودش با آن برخورد معقول کرد. آمریکاییها نقشــههایی در سر دارند که نباید اجازه دهیم تحقق یابد. در رفتارهای اینچنینی کارهای قلدرمآبانه بدون قاعده هم طبیعی اســت و تعهدی وجود ندارد که حتی اگر باز هم وارد مذاکره شویم، به تعهد خود عمل کند؛ که مسبوق به سابقه است. تنها در این میان باید ببینیم چگونه میتوان با این قضیه برخورد کرد. نخســت باید مراقب بود که در عصبانیتها، کشمکشهای سیاســی و غیره و ذالک به رفتاری متوسل نشویم که مطلوب اوست. طبیعتا عقلانیت در نوع برخوردی اســت که انجام می شود و میتواند به اینکه نقشههایشان به نتیجه نرسد، خیلی کمک کند. دوم اینکه با چه ابزاری میتوانیم در برابر فشارهای اینچنینی که به کشــور وارد می شود، مقاومت کنیم و چه ابزاری در اختیار داریم. آنچه از نظر سیاسی برای ما مهم است و در اختیارمان است و بارها بدان تاکید شده حفظ و انسجام وحدت ملی ماســت که می تواند به جد عوارض اینگونه رفتارها را محدود کند. اگر جامعه احساس کند که باید در برابر این نوع قلدریها بایستد و فاصله مردم و نظام محدود شود، می توان روی اینگونه رفتارهای مقطعی آمریکا که قابل ادامه دادن هم نیســت، ایستادگی کرد. اینجاست که باید از آنچه در دســت داریم مراقبت کرده و به خوبی از ابزارهایمان اســتفاده کنیم. هرچــه اصطکاک داخلیمان کاهش یابد به همان نسبت امیدواری آمریکاییها هم به محقق شدن نقشههایشان کمرنگ میشود. هرچه نا امیدی
جامعه بالا رود تصور و تلقی او این است که فشارها تاثیر خود را می گذارد. اگر به خوبی از این ابزار اســتفاده کنیم و ســعی کنیم خلأهای بین جامعه و حاکمیت را محدود کنیم و درصد امیدواری مردم را بالا ببریم، به همان نسبت می توان عوارض ترفندها و روشهایی که آمریکاییها به کار میگیرنــد را محدود و قابل تحمل کرد. اگر در داخل وادادگی داشته باشیم، یا بعضاً رفتارهای احساسی بدون عقلانیت را به کار بگیریم، فشارها افزایش پیدا خواهد کرد و سنگینی که بر دوش مردم هست نیز بیشتر خواهد شد و در این صورت ممکن است آنها به مقصد خود برسند.
اگر این دو مطلب را مدنظر داشــته باشیم به نظر میرسد که کار آمریکاییها خیلی قابل دوام نخواهد بود. واقعیت این است که آمریکا، ایران را مشابه عربستان می خواهد که هر وقت بخواهد جیبش را خالی کند و هر دســتوری که می دهد، اجرا شود. تصور برخی دولتمردان آمریکایی از اینکه ایران کشوری عادی باشد، اینگونه به نظر میآید که ایران کشوری مطیع باشد!
این موضوع که آمریکا بخواهد خواســته خود را با زور تحریم محقق سازد یا شرایطی در کشور ایجاد کند که ایران را وادار به مذاکره ای کند که مطلوب اوست، که البته دیگر گفت وگو محسوب نمی شود.
افرادی که الان در آمریکا سر کار هستند از شرایط سیاسی کشور ما مطلع نیستند. اگر بناست مقاومت منطقی و قابل تحمل داشته باشیم باید ابزاری که در اختیارمان است را به خوبی بشناســیم و از آن اســتفاده ای خوب و شایسته کنیم. به نظر می رسد اکنون فرصت زیادی برای ما نیست تا بتوانیم مردم و جامعه سیاسی کشور را دلگرم و امیدوار بــه آینده کنیم تا این امیــدواری کمک کند که هم قدرت و مقاومت کشــور بالا رود و هم آنها به خیلی از تاثیراتی که دنبال می کنند، نرسند. بالاخره آمریکا تصور می کند که حجم نارضایتی ها را بالا ببرد تا هم مردم فشار بیاورند و هم مدیریت کشــور فلج شود تا به چیزی که می خواهند برسند. در مجموع به نظر می رسد در هیات حاکمه آمریکا افرادی مثل جان بولتون هستند که ظاهرا بدشان نمیآید بین ایران و آمریکا تقابل صورت بگیرد. اسرائیلی ها هم از اینکه چنین اتفاقی در منطقه بیفتد، استقبال می کنند.
واقعیت این است که دخالت نظامی و رو در رویی ایران و آمریکا در منطقه فاجعه ایجاد میکند. البته اگر چنین اتفاقی رخ دهد محدود به ایران هم نخواهد شــد و سطح و گستره این کار خیلی وســیعتر از آن چیزی است که به سادگی تصور میشود. اکثریت آمریکاییها در همین هیأت حاکمه فعلی هم از این رویارویی تحفظ دارند که چنین اتفاقی رخ ندهد. به نظرم این احتمال خیلی محدود است.
* فعال سیاسی اصلاح طلب