ترامپ با وجود عشق و علاقه وافر به بقا در قدرت، با شکستی خفتبار مجبور به ترک کاخ سفید است.
میراث ترامپ
جاوید قرباناوغلی*
شرق , 30 دی 1399 ساعت 8:18
ترامپ با وجود عشق و علاقه وافر به بقا در قدرت، با شکستی خفتبار مجبور به ترک کاخ سفید است.
امروز آخرین روز ریاستجمهوری دونالد ترامپ و احتمالا پایان عمر سیاسی مردی است که چهار سال قبل از پنجره ثروت وارد ساختمان سیاست شد و پس از شکست در مقابل جو بایدن، رقیب دموکرات خود، در اوج خفت از درِ آن بیرون رانده میشود.
تاجری خودخواه، خودشیفته، با کارنامهای از آنارشیسم و سخافت در سیاستورزی و هرزگی و لودگی در زندگی شخصی. ترامپ اولین رئیسجمهوری است که در تاریخ آمریکا دو بار استیضاح میشود و اکثریت قریب به اتفاق نخبگان کشور و همچنین بسیاری از رهبران جهان برای خلاصی از او روزشماری میکنند.
براساس سنت دیرینه، مراسم تحلیف رئیسجمهور جدید در محوطه بیرونی ساختمان کنگره برگزار میشود. فردا مراسم تحلیف بایدن در فضای بیمناک این ساختمان عظیم که پس از حمله و اشغال آن از سوی طرفداران ترامپ به یک دژ بزرگ نظامی تبدیل شده تا در صورت اقدامی مشابه به ساختمانی که نماد دموکراسی آمریکاست، از آن مراقبت کنند.
از عجایب نظامهای سیاسی در چند دهه اخیر است که در یک سو در منفورترین و پلشتترین نظام سیاسی جهان و از دل سیستم نفرتانگیز و ضدانسانی آپارتاید «نلسون ماندلا» بیرون میآید که مظهر گذشت، مهر، شفقت و جمیع فضائل اخلاقی و انسانی است؛ مردی که با سلوک و سیره انسانی والا، جامعه سرشار از کینه و نفرت آفریقای جنوبی را به نماد «رواداری و مدارا» تبدیل کرد و در سوی دیگر از درون بزرگترین و قدرتمندترین دموکراسی جهان پدیدهای ظهور میکند که نماد کینه، انتقامگیری، نفرتپراکنی و در یک عبارت کوتاه «پوپولیسم، لمپنیسم و آنارشیسم» است.
ترامپ در میان رهبران سیاسی جهان تقریبا منحصربهفرد است. او فاقد همه مشخصاتی است که لازمه رهبری سیاسی است. ترامپ شخصیت خودشیفتهای دارد که در این خصلت هیچکس به گرد پای او هم نمیرسد.
تشنگی ترامپ برای تعریف و تمجید شخصی حدی ندارد و همین امر او را وامیدارد تا توصیههای کارشناسانه را در مقابل اعتماد به اینگونه رفتارها نادیده بگیرد. دیگر اینکه بسیار دروغ میگوید. او مرزبندی مشخصی در دروغگویی در همه زمینهها ازجمله مالیات، کرونا، اقتصاد آمریکا و... ندارد.
واشنگتنپست بهتازگی در گزارشی نوشت دونالد ترامپ از زمان سوگند خود در ۲۰ ژانویه ۲۰۱۷ (یکم بهمن ۹۵) تاکنون بیش از ۲۰ هزار ادعای نادرست و گمراهکننده مطرح کرده است. از موارد دیگر شخصیت ترامپ، فقدان نزاکت سیاسی (Political correctness) است که از لوازم تصدی مقامهای سیاسی و اجرائی و بهویژه بالاترین آن رئیس کشور است.
ترامپ بدون هیچ واهمهای در رفتار و گفتار تهاجمی و گستاخ است. به رهبران سیاسی جهان، افراد کابینه خود، روزنامهنگاران، اقلیتهای قومی و مذهبی، اقشار آسیبپذیر و افراد به حاشیه راندهشده توهین میکند. آنها را مورد آزار کلامی یا تحقیر اجتماعی قرار میدهد. در اولین روزهای استقرار در کاخ سفید فرمان منع ورود اتباع هفت کشور مسلمان را امضا کرد که این امر با مخالفت بسیاری از نخبگان سیاسی کشور مواجه شد.
ترامپ منافع شخصی را بهگونهای انکارناپذیر بر منافع جامعه ترجیح میدهد و در سوءاستفاده از موقعیت سیاسی برای اهداف و اغراض شخصی تردید نمیکند. تلاش برای بقا در قدرت که رسوایی مکالمه تلفنی با فرماندار جورجیا و اصرار در جمعکردن تعداد مشخصی رأی برای تغییر نتیجه انتخابات در آن ایالت بود، نمونه واضحی از این پایبندینداشتن است.
مهمترین مشخصه ترامپ فقدان تجربه سیاسی است که امری بیسابقه در بین 44 رئیسجمهور آمریکا پیش از خود و شاید در بین همه رهبران سیاسی جهان است. ترامپ ممکن است تاجری باتجربه و موفق باشد؛ ولی در عرصه سیاسی بیتجربهترین و کودنترین رئیسجمهوری بود که آمریکا از زمان تأسیس به خود دید.
نگاهی گذرا به نوع تعامل او با رهبران سیاسی جهان، تصمیمات خلقالساعه و عزل و نصبهای مقامات کشور مؤید روحیه مردی است که از ابتداییترین اصول کشورداری بیاطلاع و در هیچ مدرسهای مشق سیاست نکرده است.
بیتجربگی سیاسی ترامپ، آفتی بود که به دلیل نقش و جایگاه آمریکا آسیبهای فراوانی به جهان وارد کرد.
ترامپ کشورش را از بسیاری از سازمانهای بینالمللی خارج و کمکهای مالی به این سازمانها را قطع کرد. اگر بتوان با هر توجیهی این اقدام را درباره سازمانها و نهادهایی با ماهیت سیاسی توجیه کرد، بعید میدانم بتوان آن را به نهادهای بینالمللی با ماهیت انسانی مانند یونیسف، سازمان بهداشت جهانی و دیوان بینالمللی داوری تعمیم داد؛ روابط سنتی آمریکا با اروپا را که پس از پایان جنگ دوم جهانی در شکل اتحاد فراآتلانتیکی نقش مهمی در صلح و امنیت بینالمللی داشت، بر هم زد.
به طرز تحقیرآمیزی از این کشورها برای تأمین امنیت از طریق پیمان ناتو باجخواهی کرد. با روسیه و رهبر آن پوتین و رهبر کره شمالی نرد عشق باخت و در مقابل با راهاندازی جنگ تعرفهها پرتنشترین روابط آمریکا- چین را رقم زد.
برخلاف سنتهای جاری آمریکا حتی در زمان تندروترین رؤسای جمهور، با تصمیمی غیرمترقبه سفارت آمریکا را به بیتالمقدس منتقل کرد، الحاق جولان به سرزمینهای اشغالی را به رسمیت شناخت.
از افراطیترین نخستوزیر اسرائیل به طور بیسابقهای حمایت کرد. با فروش بزرگترین حجم انواع جنگافزارها به اعراب خلیج فارس، مسابقه تسلیحاتی در منطقه را دامن زد و این کشورها را وادار به برقراری روابط با رژیم اسرائیل کرد.
شدیدترین تحریمهای فلجکننده را به ایران تحمیل کرد و نیاز به خرید دارو در بحران همهگیری کرونا نیز مانع از گشایش در این تحریمها نشد.
ترامپ به پایان کار خود رسید و با وجود عشق و علاقه وافر به بقا در قدرت، با شکستی خفتبار مجبور به ترک کاخ سفید است. او در آخرین روزهای زمامداری هم به توصیههای مشفقانهای که او را به پایبندی به اخلاق و سنتهای سیاستورزی توصیه میکرد، گوش فرا نداد.
با فرمان شورش، طرفداران خود را به اشغال کنگره که نماد دموکراسی آمریکاست، گسیل کرد؛ اقدامی که استیضاح دوم او در کنگره و پایان حیات سیاسی او را رقم زد.
بر آن نیستم که این یادداشت را مجددا با قیاسی معالفارق بین ترامپ و ماندلا به پایان ببرم؛ ولی بیمناسبت نیست مقایسهای بین ترامپ و سلف او اوباما داشته باشم. رئیسجمهور خودشیفته بهشدت به مبارزهای غیراخلاقی با اوباما و میراث او در دستاوردهای داخل آمریکا مانند طرح سلامت و در عرصه بینالمللی مانند برجام و معاهده آبوهوا پرداخت تا از این رهگذر همه دستاوردهای سلف خود را از ریشه پاک کند و چنین نیز کرد؛ اما امروز پس از چهار سال، اوباما همان رئیسجمهور سیاهپوست از محبوبیتی کمنظیر برخوردار است و این یکی با کولهباری از رسوایی مقام و منصب خود را ترک میکند تا فقط نامی پرننگ از خود در تاریخ به جا بگذارد.
* دیپلمات بازنشسته
انتهای پیام/*
کد مطلب: 14314