ماهيت سيل و ويرانه هايی كه حوادث طبيعي بر جای مي گذارد، در جوامع مختلف يكسان نيست و هر كشور و ملتي بنا بر ظرفيت و سرمايه ها و مناسباتي كه دارد، قادر است در مقابل آن واكنش نشان دهد. گاهي تكثر و ابعاد خسارات به گونهاي است كه به سادگی و طی سنوات متوالی جبران نمی شود و گاهي موجب استحكام بنيانهای جامعه و نوسازی اجتماعات خواهد شد. كشور ما از حيث بلايای طبيعی و به اصطلاح ريسك پذيری در حوادث مختلف، حقيقتا جزو کشورهای آسيب پذير است و البته به دليل پهناور بودن و عظمت جغرافيايی ميهن ما، اين امر چندان عجيب نيست. ايران پهنه ای همچون يك قاره دارد و گستره ای به اندازه چند كشور اروپايی و خاورميانه ای در مرزهای آن جای می گيرند.
به عبارت ديگر، برخي استان های ما، خود همچون كشورهايی معظم و داراي جمعيت و منابع و اقليم متنوع و پهناوراند.
اما به هر حال، بلايای مختلفی از جمله سيل و زلزله، طی چند دهه اخير، كشور ما را دچار آسيب و صدماتي ساخته كه واقعا حيرت انگيز است و سيل فروردين ماه جاری كه هنوز دنباله آن ادامه دارد و گويا امروز هم پهنه اي از آسمان و زمين وطن را سيراب و پرآب خواهد كرد، غيرقابل توصيف و اثرات آن به دشواری قابل جبران خواهد بود. با اين همه، نبايد خود را تنها بدانيم، زيرا اولاً از ملتی بزرگ و جمعيتی صاحب همت و علاقه مند به بخشندگی و مساعدت اجتماعی برخورداريم و ثانيا در حوادث سخت و روزهاي دشوار، تجربه های گذشته را داريم و می توانيم بر آن تجربه ها و امكانات و مناسبات حساب كنيم. كشورهای ديگر مانند ژاپن و سنگاپور و برخی ديگر از ملل شرق دور در آسيا، ملتهای آمريكای لاتین نيز با مشكلات طبيعی، به ويژه سيل و زلزله روبه رو بوده اند. در اين زمينه تجربه ژاپنی ها و نظم و نوسازی و آينده نگری آنان واقعا ستودنی است و می تواند درسهای فراوانی برای ملت ما و ديگر ملل به همراه داشته باشد. در حادثه بزرگ سونامی كه چندين سال قبل رخ داد، ابعاد خسارات چنان سنگين شد كه به ناچار نيروگاه اتمی بزرگ اين كشور را در جوار اقيانوس خاموش و تعطيل كردند و جمع عظيمی از جمعيت ژاپن در سراسر اين كشور دچار صدمات هولناك شدند. اما ژاپنی ها نظم و شكيب و سازماندهی و گذشت و دقت در امور را سرلوحه كار و رفتارشان قرار دادند و در عين حال، از كمك و مساعدت ديگر ملل و كشورهاي جهان نيز برخوردار شدند. در زمينه مهار صدمات مربوط به تشعشعات راديو اكتيو، ژاپن از تمامي كارشناسان خبره در آژانس بينالمللي انرژی اتمی و ديگر كشورهاي صاحب فن و داراي تكنولوژی هسته ای بهره گرفت و سرانجام موفق به مهار و خاموش ساختن راكتورها و خارج كردن سانتريفيوژهای فعال از دور غنی سازي و بهره وری از سوخت فعال هسته ای شد. اين امر، البته به بهای سنگين رشادت و از جان گذشتگي جمعی از كارگران متخصص و مهندسان برجسته ژاپنی تمام شد، ولي درسي بود كه نشان می داد وقتي يك ملت، با انسجام و نظم و قانونمندی و علاقه به همنوع و تعلق خاطر به وطن با تألمات و حوادث بزرگ رويارو شود، می تواند آن را دستمايه
انسجام ملی و قدرت يكپارچه تازه ای ساخته و مجدداً به پاخيزد و زندگي را از سر گيرد. ايران عزيز و كهن سال ما، در طول تاريخ صدمه ها ديده و لشكر جرار دشمنان، گاه از مرزها و گاه از زمين و آسمان به صورت بلايای طبيعی بر آن تاخته اند. اين كشور و مردمان صبور و تمدن ماندگار و عظمت پايدارش همچنان همچون درختي كه ريشه هاي ستبر در اعماق زمين دارد و شاخه های سرسبز و بلند در پهناي آسمان گسترده، حضوری هميشگی داشته و خواهد داشت. اما تجربه ملت های كهن و ريشه دار به ما می آموزد كه علاوه بر آنچه خود داشته و اندوخته ايم، می بايد از تجارب ديگر ملل و جوامع نيز برخوردار شويم. نمونه اش همان بود كه از سونامی هولناك ژاپن ذكر شد.
در اينجا، يك نكته نبايد مغفول بماند و آن اين كه گروههای مردمي كه به صورت NGOها و نهادهای خود جوش فعاليت
دارند بايد تقويت شوند. سيل و حس نوعدوستی و مشاركت مردمی، فرصت مناسبي است تا گروه های مختلف بياموزند چگونه بدون اتكا به نهادهای دولتی و سازه های حكومتی، خود به یاری همنوع و هم ميهن و همشهريان بپردازند و از اين طريق، نقطه آغازی بر مشاركت و همدلي همگانی در ايران به ثبت رسانده شود.
امروزه، نه تنها براي نجات هم ميهنان از چنگال سيل و بی خانمانی و امراض و آسيبهاي طبيعی، برخی گروههای فعال و
افراد مستقل، آستين همت بالا زده اند، بلكه براي مطالعه طبيعت و درس گرفتن و مقابله علمی و عملی با سیل و بارشهای فزون از ظرفیت، کسانی به عنوان متخصص يا افراد مجرب یا صاحبان نظر و ايده، گام پيش خواهند نهاد. بايد از اين گروه ها و افراد استقبال شود و ارزش و اعتبار فعاليت هايشان به رسميت شناخته شود. افراد و نهادهايی برای دفاع از محيط زيست، براي نجات و كمك به حيوانات همزيست و همراه انسان نظير سگها و گربه ها و پرندگان و دام و طيور و بالاخره حيات وحش طبيعي، آستين همت بالا زده اند. اين گروه ها و افراد بايد هم به رسميت شناخته شوند، هم حاصل مطالعات و تجاربشان مورد بهره برداري قرار گيرد و هم زمينه هاي مساعد براي تداوم كار و فعاليت ايشان بيش
از پيش فراهم شود. در اينباره بايد از گذشته درس گرفت. نبايد سوء ظن های بيجا و برخي معاندتها و تنگ نظريها سبب شوند رغبت و انگيزه در جوانان و متخصصان و علاقهمندان به همياري و مشاركت ورزيدن در بهكرد امور از بين برود یا كمرنگ شود. هنگام همدلي است و هر كه در اين راه سنگي بيندازد و تخم نفرت و خصومت بپاشد، او را بايد نادان و بلكه بيگانه و دشمن جامعه قلمداد كنيم.
انتهای یادداشت/*