بیش از یک هفته پس از تروریست خواندن سپاه پاسداران انقلاباسلامی از سوی دونالد ترامپ،هیچ اتفاق ویژهای در روابط ایران با جامعه جهانی رخ نداد. اروپا همچنان با تردید و سوءظن به رویکرد افراطگرایانه آمریکا مینگرد؛ روسیه و چین همان نگرش سابق خود را به ایران حفظ کردهاند و دامنه متحدان منطقهای دولت ترامپ به اسرائیل، عربستان سعودی، امارات عربی متحده و بحرین محدود ماند. مصر نیز از ناتوی عربی خارج شد. مهمتر اینکه تهران درچارچوب دیپلماتیک و فارغ از عصبیت به محکوم کردن سیاست واشنگتن بسنده کرد.
اگرچه در زمان یادشده نتیجه انتخابات پارلمانی اسرائیل و بیانیه مشترک بریتانیا، فرانسه و آلمان درباره آزمایشهای موشکی ایران تا حدودی استعداد فراهمسازی تشدید اوضاع در منطقه را ایجاد کرده، اما بهنظر میرسد همه طرفها اعم از ایران، کشورهای بزرگ و تاثیرگذار در منطقه و جامعهجهانی کوشیدهاند با فاصله گرفتن از همسویی با سیاستهای ماجراجویانه دولت ترامپ، اوضاع را حداقل برمدار گذشته کنترل کنند. آخرین گزارشها نیز به عدم تمایل ژاپن، هند، ترکیه و چین در پیروی از قبول پایان مهلت آمریکا در خرید نفت از ایران اشاره دارد. البته دولت ترامپ نیز به دودستگی در حجم و چگونگی اعمال فشار حداکثری به جمهوری اسلامی ایران دچار شده است.
«مایک پمپئو» وزیر امور خارجه آمریکا برخی افراطیون دولت این کشور را بابت پیشنهادهای ضد ایرانی مورد شماتت قرار داده و رفتار آنان را به نمایش تشبیه کرده است. با اینحال چشمانداز همچنان هشداردهنده است.
استمرار دولت نتانیاهو و افزایش قدرت راستهای اسرائیلی؛ نزدیکترشدن تلآویو به دولتهای سعودی، امارات، بحرین و عمان؛ تشدید رایزنیها برای خروج ایران از سوریه؛ تلاش برای اختلافافکنی میان تهران با همسایگان عراقی و افغانستانی؛ رایزنیهای دیپلماتیک برای شکافافکنی در روابط تهران با مسکو ـ پکن و سرانجام تشویق اروپا به اصرار بر موارد اختلافهای خود با جمهوری اسلامی؛ کاستن از امکان دستیابی ایران به درآمدهای نفتی؛اختلال در سیستمهای مالی و سرانجام اقدام علیه کلیت توان هستهای ایران با اعلام رسمی اجرای قانون مبارزه با تروریسم (AUMF) کنگره آمریکا درباره سپاه پاسداران، سطح بیرونی و پیشرونده سیاستهای دولت ترامپ علیه نظام سیاسی ایران است. اما این بخش بهصورت همپوشانی برای شکافافکنی میان حاکمیت سیاسی و مردم در داخل ایران عمل میکند. وقوع کمسابقه و دامنگستر سیل در برخی استانهای ایران، فرصت را برای دولت ترامپ و متحدانش فراهم کرده تا کارآمدی و اعتبار دولتمردان ایرانی را به چالش کشیده و به این ترتیب توان آنان را در کنترل و مدیریت اوضاع در دو سطح داخلی و خارجی محک بزنند.
تهران در واکنش به آنچه بیرون از مرزهایش رخ داده، هشیارانه عمل کرده است. دیپلماسی همچنان ابزار موثر در برابر سیاستهای تحریک آمیز واشنگتن است. مسئله اصلی کارآمدی نظام سیاسی در مدیریت و اقدام برای برونرفت از مشکلاتی است که اکنون طبیعت و اقتصاد بانی آنهاست. مهمترین پشتوانه ثبات سیاسی در کشور، اعتمادی است که افکار عمومی به نظام سیاسی خواهد کرد. این وضع به اراده و اصلاح نگرشهایی محتاج است که به مشکلات کنونی انجامید. چشمانداز به طرز کمسابقهای هشداردهنده است.
انتهای یادداشت /*
*روزنامه نگار