دانشآموختههای دارالفنون به دو شکل هستند؛ دانشآموختگان مستقیم و غیرمستقیم.
دارالفنون از ابتدای تأسیس در دوران قاجاریه و ناصری نهتنها تا امروز خود تربیتکننده نسل مهمی از فرهیختگان کشور بود؛ بلکه آنها در مراکز دیگر آموزشی از مدرسه تا دانشگاه به تربیت جوانان و مردمان سرزمینمان پرداختند و میتوانیم بگوییم هیچ نهاد آموزشیای در کشور تأثیری را که دارالفنون بر جریان توسعه و روند پیشرفت ایران گذاشته، نداشتهاند.
به عبارتی میتوانیم بهصراحت بگوییم که بعد از کاخ گلستان و مراکز مهم دوران قاجار، مهمترین نهاد به لحاظ کاربردی و محتوایی دارالفنون بود که توانست تأثیر بسیار عمدهای بر تمام جریانهای فکری، صنعتی و اقتصادی و اجتماعی کشور از خود به جا بگذارد.
بهویژه اینکه پس از انقلاب مشروطیت در سال 1285 در ایران مهمترین جنبشی که به لحاظ توسعه کشور در سرلوحه همه کسانی که آن زمان فعال بودند، گذاشته شد، ایجاد مدرسه و مدرسهسازی و توسعه امر آموزش در کشور بود که بالطبع فارغالتحصیلان دارالفنون و دستپروردگان چنین نهادی مهمترین نقش را در این جریان آموزشی توسعهای از خود بر جای گذاشتند و دوران بسیار طلایی و شکوهمندی در دارالفنون از آن دوران آغاز شد و تا تأسیس دانشگاه تهران با همان روند ادامه پیدا کرد.
در واقع در تمام این دوران بسیاری از فعالیتهای جدید علمی-آموزشی مثل ایجاد موزه بهعنوان مکان پژوهشی و نشاندهنده گذشته در همین فضای دارالفنون برای اولین بار ایجاد شد و بسیاری مفاهیم تخصصی در امر پزشکی و بهداشت در جوار و همسان با دارالفنون ایجاد و راهاندازی میشود.
مدرسه دارالفنون از بعد از تأسیس دانشگاه تهران مهمترین هدیه را به دانشگاه تهران میدهد که جمع استادان اولیه دانشگاه هستند که معلمان همین مدرسه بودند که مدرسان دانشگاه میشوند و میتوان این دانشگاه را با واسطه، نتیجه دارالفنون در دوران آموزشی خود دانست.
و پس از آن دبیرستان دارالفنون بهعنوان دبیرستان مادر و دبیرستان هادی تا زمانی که برقرار بود، فعالیت خودش را ادامه داد و در این زمینه هم نقشآفرین بود. به همین علت دارالفنون بهعنوان یکی از مفاخر کشور ایران تلقی میشود.
همانطور که در موزه ملی ایران مثلا جام حسنلو و بسیاری از آثار تاریخی مثل لوحهای دوره هخامنشی و خیلی از چیزهای دیگر نشانی از هنر و فرهنگ و نقش و تأثیر ایرانیان بر فرهنگ جهان در دوران اسلامی از خود به جا گذاشتهاند، دارالفنون یک اثر باارزش تاریخی و فرهنگی در تاریخ معاصر کشور ماست و این نگینی است برای فعالیتهای فرهنگی که ایران در تاریخ تا امروز انجام داده.
بدیهی است که پس از بسیاری از بناها و میراثهای فرهنگی که در تهران داریم، در کنار آنها و بالاتر از آنها دارالفنون قرار گرفته؛ اما دارالفنون دو بخش اصلی دارد؛ بخش ضعیفتر و مهم کاربردش است و بخش مهمتر محتوا و فعالیت علمی و آموزشی که صورت گرفته و تا امروز هم اثراتش را شاهدیم.
پس احیای دارالفنون فقط احیای بنای تاریخی به صرف دیدن و تماشاکردن نیست. در واقع حتی اگر دارالفنون را یک موزه به مفهوم واقعی بدانیم، میدانیم که وقتی یک اثر موزهای میشود که به صورت یک اثر شاخص و اثری دربیاید که راهنما و هادی جریانات در جهان باشد و بالطبع دارالفنون بهعنوان نهادی موزهای، موقعی کامل است که همه اجزای آن کنار یکدیگر قرار بگیرد و مهمترین رکن آن از ابتدا تا امروز آموزش بوده و در کنارش فعالیتهای پژوهشی و تولیدات و آنچه در مفاهیم فرهنگی و... از دارالفنون نشئت گرفته و در اختیار مخاطبان و مردم قرار گرفته.
به این ترتیب است که مانند همه مدارس مهم و قدیمی جهان که فخر آن کشورها هستند یعنی اگر به فرانسه بگویید مهمترین آثارت چیست، حتما در همان چند کلمه اول نام سوربن را خواهیم شنید یا در انگلستان نام آکسفورد و کمبریج خواهد آمد و بالطبع ما در ایران میبینیم ایرانیها مؤسس مدارس نظامیهای بودند که در آن مدارس، بسیاری از بزرگان فرهنگ و ادب کشور ما تربیت یافتند؛ بنابراین باید نام دارالفنون در ردیف اول آثار مهم فرهنگ ایرانی قرار بگیرد و احیایش به صورت کامل انجام شود.
مدرسه مفهوم موزهای دارد و موزه دارالفنون مدرسه-موزه دارالفنون خواهد بود و مدرسه روند تاریخی را ادامه داده و با بیان گذشته خود در ابعاد گوناگون همگان را آشنا به آنچه این مدرسه بوده، میگذارد و بالطبع این روند با احیای مدرسه در آینده نیز ادامه پیدا خواهد کرد.
زیرا همانطور که اشاره شد، این مدرسه از قدیم تا امروز جایگاه دانشآموزان برگزیده ایران بوده و این جایگاه را باید همچنان دارا باشد و برگزیدگان شعب مختلف آموزشی در آن به تحصیل بپردازند، با استادان مهمی که بلاواسطه یا با واسطه شاگردان مکتب دارالفنون هستند و آنها هم به تعلیم و تعلم بپردازند و شاهد دارالفنون پویا در همه زمینههای فرهنگی و هنری خود باشیم.
در واقع اگر صحبت از گردشگری میشود، بازدید از دارالفنون و دیدن چنین جایی بهعنوان فخر فرهنگی و علمی برای ایرانیان معاصر که بیایند و اینجا را ببینند و متوجه نقش مردمان ما در بیش از یکونیم قرن فعالیت در همین فضای تاریخی بشوند که چگونه بوده و چگونه خواهد بود؛ بنابراین آرزو داریم ما و همه کسانی که دلنگران دارالفنون هستند، مدیران شهری، مدیران فرهنگی و میراثی و مهمتر از همه وزارت آموزش و پرورش که متولی امر آموزش در کشورمان است و مهمتر از همه بخش فرهنگی کشورمان که با واسطه یا بلاواسطه همه شاگرد این مدرسه هستیم و همه دانشآموز دارالفنون محسوب میشویم، سعی در احیای مجدد دارالفنون کنند.
همه باید دست به دست هم بدهند، سرمایههای مادی و معنوی این کار در پشت سر مدیریت و انجمن دانشآموختگان و فعالان اصلی حوزه مدرسه قرار بگیرد و همانطور که وعده دادند، سال دیگر در آغاز جشن تحصیلی شاهد یک مدرسه زنده مانند گذشته باشیم و در این جشن مشارکت کنیم. همه بچههای ایران و از نظر من کل دانشآموزانی که به مدارس ایران میروند، بهنوعی شاگردان با واسطه دارالفنون هستند و زنگ دارالفنون زنگ همه مدارس کشور است.
*کارشناس بنام و صاحب نظر ایرانی
انتهای پیام/*