سازش مصر و اردن «صلح در مقابل زمین» بود اما سازش ننگین امارات و بحرین «صلح در مقابل وعدههای اقتصادی-امنیتی» است. وعده هایی که بیشتر یک تسلیم است تا دستاورد.
«صلح ابراهیم» ذلیلانه تر از «کمپ دیوید»
محمد محسن فایضی
خراسان , 27 شهريور 1399 ساعت 11:56
سازش مصر و اردن «صلح در مقابل زمین» بود اما سازش ننگین امارات و بحرین «صلح در مقابل وعدههای اقتصادی-امنیتی» است. وعده هایی که بیشتر یک تسلیم است تا دستاورد.
15 سپتامبر 2020 رسانه های جهان تصاویری از امضا شدن یک توافق در سه نسخه به سه زبان عربی، عبری و انگلیسی توسط وزیران خارجه امارات و بحرین، نخست وزیر اسرائیل و رئیس جمهور آمریکا مخابره کردند.
توافقی که آن را «صلح ابراهیم »نامیدهاند و براساس آن دو کشور عربی امارات و بحرین پس از مصر و اردن اسرائیل را به رسمیت می شناسند و روابط دیپلماتیک دوطرفه برقرار خواهند کرد.
«صلح» نامیدن توافقی که امضای زیر آن میان چهار شخصیتی که نه در سال های گذشته بلکه حتی در دو دهه اخیر با یکدیگر هیچ دشمنی، نزاع و جنگی نداشتند رخ داده، خنده دار است. البته این به معنی کم ارزش نامیدن این اتفاق نیست.
آغاز به رسمیت شناختن رژیم جعلی اسرائیل از سوی کشورهای حاشیه خلیج فارس مسیر جدیدی است که احتمالا در ماه های پیش رو از سوی عمان و مغرب ادامه دار خواهد بود و باید به ظرافت به آن نگریست.
تصاویر منتشر شده حافظهها را به تصاویر ثبت شده از توافق کمپ دیوید(مصر- اسرائیل) و اسلو (تشکیلات خودگردان فلسطین- اسرائیل) سوق می داد.
اما مقایسه سازش اخیر با سازش های دهه 80 و 90 میلادی بسیار ناشیانه است.در کمپ دیوید اگر انورسادات به نمایندگی از مصر اسرائیل را به رسمیت شناخت، تا سه سال قبلش در جنگ تمام عیار نظامی با تل آویو بود و در قبال به رسمیت شناختن اسرائیل، صحرای سینای اشغال شده در جنگ شش روزه را همراه با انعقاد مفادی از وعده های محقق نشده فراوانی مانند آزادی غزه و کرانه باختری و تشکیل دولت فلسطینی پس گرفت.
یا در اسلو، عرفاتی که مظهر رهبر مبارزان و آزادی فلسطین بود، در قبال به رسمیت شناختن اسرائیل وعده های زیادی از اسرائیلی ها در کاغذ گرفت. از شکل گیری دولت فلسطینی، عقب نشینی از غزه تا توقف شهرک سازیها.
از 1993 تا 2000، جمعیت شهرک نشینان در کرانه باختری از 80 هزار به 150 هزار نفر رسید و وعده های اسرائیلی ها در اسلو پوچ درآمد.
لذا یاسر عرفات زودتر از تصورات پشیمان شد و از انتفاضه دوم و نبرد مسلحانه حمایت کرد. لذا اسرائیلیها دفترش را به توپ بستند و از 2001 در منزلش حصر و 2004 به طرزمشکوکی کشته شد.
همچنین توافق های اسلو و کمپ دیوید در دوران نخست وزیری و روسای جمهور دموکرات و به ظاهر طرفدار تشکیل دولت فلسطینی رخ داد.
اما سازش امارات و بحرین در تندروترین دوران صهیونیست ها با میانجی گری رئیس جمهوری آمریکا محاصره شده در بین یهودیان تندروی صهیونیسم مانند دامادش کوشنر رخ می دهد.
اگر در کمپ دیوید کلینتون میانجیگر بود که با برخی اشغالگری های صهیونیست ها مخالفت می کرد، اما میانجی گر صلح به اصطلاح صلح ابراهیم ترامپی است که طرح معامله قرن را روی میز گذاشته، سفارت را به قدس اشغالی آورده و در حال حمایت تمام عیار از اشغالگری های تل آویو است.
سازش مصر و اردن «صلح در مقابل زمین» بود اما سازش ننگین امارات و بحرین «صلح در مقابل وعدههای اقتصادی-امنیتی» است. وعده هایی که بیشتر یک تسلیم است تا دستاورد.
رسانههای عربی تنها برای سرپوش بر سازش ننگین اخیرشان این توافق را با اسلو و کمپ دیوید مقایسه می کنند.
این یک تسلیم تمام عیاری است که برخلاف سخن یکی از نمایندگان سابق مجلس که گفته بود باید از عربستان به خاطر عدم تمجید از سازش امارات تشکر کرد، با هماهنگی و چراغ سبز سعودی ها انجام شده است و پیوستن ریاض هم دور از انتظار نیست.
تکه بعدی پازل معامله قرن فشار آمریکا بر حکام عرب حوزه خلیج فارس برای آشکارسازی روابط با رژیم صهیونیستی بود که تاکنون امارات متحده عربی و بحرین به این توافق تن داده اند، دو کشوری که کل تاریخ موجودیت آن ها از عمردرختان زیتون فلسطین هم کمتر است.
یادداشت را با نوشته یک فعال مجازی عربستانی به پایان میبرم. سخنی که بخشی از یک واقعیت صلح روز سه شنبه میان امارات، بحرین با رژیم صهیونیستی را عیان می کند: «بحرین 41 ساله و امارات 48 ساله با رژیمی 72 ساله رابطه برقرار می کنند تا علیه کشوری که کوچک ترین درخت زیتونش 200 ساله است توطئه کنند».
انتهای پیام/*
کد مطلب: 11994