در دوران شیوع ویروس کرونا شغل روزنامهنگاری مثل خیلی از مشاغل دیگر بشدت دستخوش تغییر شده و دوران جدیدی را اساساً تجربه میکند به این معنا که از یک طرف نسخه کاغذی روزنامهها در همه جای جهان کاهش پیدا کرده و تحت تأثیر استفاده شهروندان از فضای مجازی قرار گرفته و از طرفی دیگر هزینههایی که مربوط به تهیه کاغذ و انتشار روزنامه است نیز افزایش یافته است.
در این دوران کار اصلی روزنامهنگاران که حضور در میدان و کانونهای خبری است با توجه به الزامهایی که بیماری کرونا با خودش آورده، با محدودیتهایی روبهرو شده است.
بنابراین میتوان گفت روزنامهنگاران با نوعی استرس و دغدغه مضاعف، اطلاعات و آگاهیهای لازم را به گوش مردم میرسانند و باید مصونیت جامعه را چه به لحاظ جسمی و چه به لحاظ روانی بالا ببرند و از طرف دیگر به اتفاقات و نیازهای شغلیشان پاسخ دهند.
همان طور که اشاره کردم، با ادامه بحران کرونا بخشی از روزنامهنگاران مجبور به دورکاری شدهاند و این دورکاری آنها را از حضور در کانونهای خبری دور میکند و این عدم حضور باعث میشود روزنامهنگار آنچنان که ماهیت کارش اقتضا میکند، نتواند نسبت اتفاقات حرفهای پیرامونش پاسخ مقتضی دهد به این معنی که از مشاهده مستقیم رویدادها و از نشستهای فیزیکی در مصاحبهها محروم میشود و شاید نتواند سؤالاتی را که در مصاحبه حضوری مطرح میکرد در شرایط دورکاری پاسح درست سؤالاتش را دریافت کند یا حتی نمیتواند وارد چالش با منابع خبری شود.
در این دوران روزنامهنگار تغییر و تحولاتی را تجربه میکند که هم جالب و در عین حال ناشناخته است، مانند دوران روزنامهنگاری هشت سال دفاع مقدس که دهه 60 تجربه کردیم.
در روزنامهنگاری بحران روزنامهنگاران بیش از پیش نیاز به خلاقیت و تکاپوی فکری دارند به این معنا که از یک طرف باید محتوای خبری تحلیلی لازم را برای رسانهها تأمین کنند از طرف دیگر باید سطح آگاهی و آمادگی عمومی را بالا ببرند و شرایط روحیشان را بتوانند ارتقا ببخشند.
باید یادمان باشد روزنامهنگاران خودشان در عین حال بخشی از فرآیند مدیریت بحران هم هستند یعنی در روزنامهنگاری بحران چند عامل را باید در نظر داشته باشیم.
یک؛ سطح هوشیاری و آگاهی مردم حفظ و ارتقا پیدا کند و نیازهای خبری و اطلاعات مردم تأمین شود.
دوم؛ همزمان با آن از ایجاد روحیه یأس و ناامیدی و عدم خوشبینی نسبت به آینده پرهیز شود و در عوض از ایجاد انرژی ترمیم و بازسازی اجتماعی مردم محروم نشوند یعنی در روزنامهنگاری بحران وظیفه داریم چشمانداز روشنی را نه به صورت کاذب بلکه به صورت واقعی برای آینده جامعه ترسیم کنیم.
مردم را تشویق کنیم که در فرآیند مقابله با بحران مشارکت کنند و آینده را بسازند. در عین حال که در بحران با اخبار و رویدادهای منفی مواجه هستیم چگونگی پرداخت به این اخبار نیاز به تخصص و مسئولیت دارد به این معنا که هم حق دسترسی عمومی به اطلاعات را پاس بداریم و نیازهای خبری و اطلاعاتی مردم را تأمین کنیم هم در عین حال در تأمین نیازهای مردم به گونهای عمل کنیم که شوق و انرژی زندگی و امید به آینده رنگ نبازد.
باید درنظر داشته باشیم پایبندی به چنین مسئولیتی در عین حال در دورهای که روزنامهنگاران وادار به دورکاری میشوند و نمیتوانند حضور فعال در کانونهای خبری داشته باشند نسبت به گذشته بسیار دشوارتر میشود و این نیازمند خلاقیت و مدیریت بهتر چه از طرف گردانندگان رسانه و چه از طرف خود روزنامهنگاران است.
این روزها صحبتهای زیادی درباره اینکه عصر مطبوعات کاغذی را پشت سر میگذاریم، میشنویم و چه بسا شاهد افول و زوالشان هم باشیم شخصاً امیدوارم چنین اتفاقی نیفتد حتی اگر شده حضور نمادین مطبوعات کاغذی حفظ شود اگر که این حضور نمادین با تیراژ بالا هم میسر نباشد.
نکته دوم حتی اگر ما شاهد نوعی مهاجرت در فضای فیزیکی و واقعی روزنامهها باشیم این چیزی از ضرورت روزنامهنگاری حرفهای و در عین حال توجه به ارزشها و معیارها و موازین حرفهای آن نخواهد کاست به این معنا که در فضای مجازی هم باید اصول روزنامهنگاری حرفهای عایت شود.
ارزش روزنامهنگاری حرفهای بخصوص در مواجهه و رقابت با اطلاعاتی که در فضای مجازی منتشر میشود و ممکن است بخشی نیز درست و دقیق نباشد و حتی باعث گمراهی مردم شود، باید حفظ و تقویت شود.
این ارزشها شامل اخلاق حرفهای، مسئولیت اجتماعی، صحت، دقت، امانتداری، پاسخگویی به نیازهای عمومی، نقد، نظارت و توازن و تعادل در کار روزنامهنگاری است.
اینها را به عنوان ارزش روزنامهنگاری حرفهای میشناسیم که در فضای مجازی بیش از پیش به این ارزشها نیاز داریم.
ممکن است شکل کار رسانهای تغییر کند اما محتوا و ارزشها تغییر نمیکند و باید پاس داشته شوند و انتظار عمومی این است در جایی که تشخیص و تفکیک اخبار درست برای مردم در فضای مجازی دشوار شده، این روزنامهنگاران تخصصی و حرفهای هستند که میتوانند این حرفه را کماکان در کانون علاقه و توجه عمومی نگه دارند.
*استاد علوم ارتباطات
انتهای پیام/*