مدیریت بحران یعنی مدیریت موقعیتی که بخشی از کشور از حالت عادی خارج شده و به هر دلیلی به وضعیت اضطرار رسیده و پایداری این وضعیت اضطرار ضمن از بین بردن حقوق اساسی بخشی از مردم آن جامعه، قابلیت به خطر انداختن امنیت و آرامش ملی را هم دارد.
به خطر افتادن امنیت ملی نیز در یک معادله ساده و پیش پا افتاده یعنی به خطر افتادن منافع تمام اجزای کشور و از جمله تمام گروههایی که در میدان سیاست طرف رقابت یا حتی دعوا با همدیگر هستند. همین استدلال است که گروههای مختلف سیاسی در بسیاری از نظامهای جهان را به طور اتوماتیک در مقاطع بحران در کنار هم قرار میدهد. در این کشورها همکاری احزاب و این گروهها در برهههای بحران یک پیش فرض کاملاً ساده و پذیرفته شده برای سیاستورزی است و در موقع ضروری هیچ لزومی برای یادآوری این اصل برای گروههای سیاسی وجود ندارد.
در ایران اما سیاسی کردن صحنه مدیریت بحران مخاطراتی دوچندان نسبت به بسیاری از کشورها دارد. چرا که ما به گواه بسیاری از ناظران و حتی به اعتراف مسئولین رسمی کشور در وضعیت مساعدی از نظر سرمایه اجتماعی قرار نداریم و فشارهای مختلف خارجی و پیامدهای اقتصادی آن در داخل نیز باعث افزایش سرعت فرسایش سرمایه اجتماعی ما شده است.
سیاسی شدن صحنه مدیریت بحران سیل اخیر با توجه به تأثیر نامطلوبی که در زمینه کاهش کیفیت خدمات رسانی به سیلزدگان، بالا بردن میزان فوت وقت در این زمینه و زمینهسازی برای افزایش شکافهای اجتماعی در میانه بحران سیل دارد قطعاً آثار نامطلوب زیادی در حوزه اجتماعی در پی خواهد داشت.
اهمیت دیگر مسأله در اینجاست که متأسفانه گستره جغرافیایی سیل اخیر بسیار زیاد است و کاهش بازدهی مدیریت این بحران تحت تاثیر سیاسی کردن مسأله، جمعیت وسیعی از استانهای مختلف ایران را به سمت نارضایتی پیش خواهد برد. نارضایتی که قطعاً این ظرفیت را دارند که خصومتهای خارجی نیز بر موج آنها سوار شوند.
با این توضیح ضمن هشدار درباره پیامدهای سیاسی کردن صحنه مدیریت بحران سیل اخیر و تلاش برای دستیابی به اهداف سیاسی در آن توسط برخی گروهها به نظر میرسد باید سریعتر در این مسیر تجدید نظر شود.
انتهای پیام/*
* وزیر اسبق راه