غرب آسیای نوین یا آنچه غربی‌ها خاورمیانه جدیدش می‌خوانند، منطقه‌ای با محوریت کمربند ائتلاف ایران، عراق، سوریه و لبنان و البته بدون حضور رژیم صهیونیستی است. 

سفر اخیر مصطفی الکاظمی به تهران که اولین سفر خارجی او از ابتدای تصدی مسئولیت نخست‌وزیری عراق است، علاوه بر جنبه اقتصادی، ابعاد سیاسی و هژمونیک متعددی دارد.

همان‌طور که انقلاب اسلامی ایران، روند رخدادهای منطقه و جهان را دگرگون ساخت تحول جدی در عراق و باور صددرصدی مردم و مسئولان این کشور به کارآمدی منطق مقاومت و نفی وابستگی، می‌تواند سرعت تغییرات مثبت در جهان را دوچندان کند.

یک. سال‌هاست که منطقه جنوب غرب آسیا قطبی شده و به سمت قطبی شدن بیشتر پیش می‌رود. معیار قطب‌بندی امروز منطقه نه مانند گذشته دور، عرب و عجم و نه حتی مانند دهه‌های گذشته، تشیع و تسنن است. امروز محور مقاومت یک سوی میدان و استکبار و وابستگانش در سوی دیگر ایستاده‌اند. بعضی از کشورها نیز، هرچند قربانی تروریسم دولتی آمریکا و خشونت ناتو از خارج و نئولیبرالیسم غربی از داخل بوده‌اند، اما همچنان بلاتکلیف میان این دو جبهه سرگردان‌اند. 

دو. بهترین راه مقابله با ارتجاع و دشمنی‌های عمال آمریکا در منطقه، برخورد با بزرگ و اربابشان است. ما نیاز نداریم در برابر شرارت عربستان سعودی واکنش چندانی نشان دهیم، همین‌که با آمریکا و انگلیس مقابله می‌کنیم، در برابر تهدیداتشان تهدید می‌کنیم و از موضع عزت و اقتدار به تجاوزهایشان واکنش رسمی نشان می‌دهیم برای کنترل اشرار منطقه کافی است.

دولت‌هایی که فکر می‌کردند در پی شرارت و ایجاد درگیری با ایران اسلامی، آمریکا و انگلیس را پشت سر خود دارند، امروز می‌بینند که نیروهای متجاوز آمریکایی و انگلیسی خود نیاز به پشتیبان دارند و در برابر بازوان دفاعی مقتدر ایران، بی‌پشتوانه‌اند؛ آنجا که عقاب پر بریزد از پشه لاغری چه خیزد!

سه. جمهوری عراق، به‌واسطه سال‌ها تحمل استبداد و ریشه‌های دینی و هویتی، زمینه بالایی برای تبدیل به یکی از کانون‌های اصلی قدرت مردمی و نهضت مقاومت دارد. عراقی که طعم انواع دموکراسی، دیکتاتوری، جنگ داخلی و حکومت‌های دست‌نشانده را چشیده، لاجرم در مسیری گام برمی‌دارد که آینده‌ای برای حضور آمریکا در آن متصور نیست.

 زمینه‌هایی همچون حضور مرجعیت شیعی و نیروهای مردمی حشدالشعبی، ماهیتاً با حضور اشغالگران تروریست در تعارض است و رشد این دو، به‌منزله زوال و نابودی آن دیگری است. چرخش کامل جریان‌ها و بخش‌های مختلف دولت عراق به سمت منطق مقاومت حتی برخی مقامات غرب‌گرای این کشور را ناچار به پیگیری خواسته ملی خروج آمریکایی‌ها می‌کند که تاکنون هم، چنین بوده است.

چهار. دیدار مقام معظم رهبری با نخست‌وزیر عراق، بیش از همه ناظر به شناساندن منطق و محور مقاومت و تفهیم ضرورت استکبارستیزی و دشمن‌شناسی است. هر چند عراق در شرایط فعلی هم جزئی از محور مقاومت است، اما چنانچه دولت و ملت این کشور، یکپارچه و تمام‌قد در برابر نفوذ آمریکا بایستد، موازنه جدیدی در غرب آسیا و حتی سرتاسر جهان رقم خواهد خورد.

غرب آسیای نوین یا آنچه غربی‌ها خاورمیانه جدیدش می‌خوانند، منطقه‌ای با محوریت کمربند ائتلاف ایران، عراق، سوریه و لبنان و البته بدون حضور رژیم صهیونیستی است. 

*تحلیلگر مسائل سیاسی 

انتهای پیام/*