برای دنیای عرب چقدر شرم آور است که از یکطرف در قبال تلاشهای مشترک ترامپ و صهیونیستها در این زمینه واکنش قابل ذکری از خود نشان نمیدهند ولی به طور همزمان برای استقبال از طرحهای صهیونیستی از یکدیگر سبقت میگیرند.
کارچاقکنهای معامله قرن؛
پادوهای اسرائیل در اتحادیه عرب
شاهد بازگشت صهیونیستها به نقطه صفر هستیم
جمهوری اسلامی - 21 / 01/ 1398 , 21 فروردين 1398 ساعت 6:10
برای دنیای عرب چقدر شرم آور است که از یکطرف در قبال تلاشهای مشترک ترامپ و صهیونیستها در این زمینه واکنش قابل ذکری از خود نشان نمیدهند ولی به طور همزمان برای استقبال از طرحهای صهیونیستی از یکدیگر سبقت میگیرند.
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز (چهارشنبه) خود نوشت: رژیم کودتائی مصر، عربستان و چند رژیم فاسد دیگر در دنیای عرب مراتب آمادگی خود برای حمایت از طرح آمریکائی – صهیونیستی موسوم به «معامله بزرگ قرن» را اعلام کردهاند. اگرچه این طرح از نخستین اقدامات آمریکای ترامپ برای خروج اسرائیل از انزوای کنونی و ایجاد زمینههای همکاری و هماهنگی آشکار صهیونیستها با رژیمهای فاسد عرب تلقی میشود ولی هنوز هم تمامی ابعاد و اهداف آن به درستی بازگو نشده است. با این حال، بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی برخی کلیات مرتبط را با هدف بررسی بازخورد منطقهای و جهانی آن رسانهای کرده است.
نتانیاهو گفته به موجب این طرح بیت المقدس پایتخت اسرائیل خواهد شد و تقسیم آن به دو بخش شرقی و غربی منتفی است و کنترل تمام نواحی منطقه غرب اردن در اختیار اسرائیل خواهد بود. هیچ یک از شهرکهای صهیونیست نشین حذف نمیشود و حاکمیت فلسطینیها قرار است به رژیم اردن و مصر سپرده شود. تا همین جای قضیه هیچ کشور قابل ذکری از این طرح خائنانه جانبداری نکرده است ولی بن سلمان و ژنرال سیسی برای جا انداختن این طرح از هیچ کوششی فروگذار نکردهاند که البته تاکنون در تلاش خود ناکام بودهاند. حتی محمود عباس و تشکیلات خودگردان هم با اینهمه ذلت پذیری مخالفند و تصریح کردهاند که چنین طرحی کوچکترین شانس موفقی را به همراه نخواهد داشت. این نکته از آن جهت اهمیت دارد که بن سلمان با احضار محمود عباس به ریاض تلاش کرد وی را برای قبول معامله بزرگ قرن تحت فشار قرار دهد که بینتیجه بود.
سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه در جریان سفر به قاهره تصریح کرد که طرح معامله بزرگ قرن به بن بست خواهد رسید. لاوروف میگوید آمریکا هیچگونه اطلاعاتی را در این زمینه به مسکو منعکس نکرده ولی آشکار است که هر طرحی بدون در نظر گرفتن اصل تشکیل دو حکومت به جائی نخواهد رسید و نمیتواند گره کور مشکلات منطقه را بگشاید.
آمریکای ترامپ امیدوار است با توسل به تکرویهای خود بتواند مسیر دلخواه صهیونیستها را هموار کند و در این زمینه با اعلام بیتالمقدس به عنوان پایتخت اسرائیل و به رسمیت شناختن حاکمیت اشغالگرانه صهیونیستها سرزمین مرزی «جولان»، برای تحقق اهداف صهیونیستها بسترسازی کند. اما هر دو مورد از تلاشهای ترامپ نه تنها کمکی به صهیونیستها نکرد بلکه انزوای سیاسی – تبلیغاتی آمریکا و اسرائیل در این هر دو مقوله را در مقیاس جهانی انعکاس داد.
این برای دنیای عرب چقدر شرم آور است که از یکطرف در قبال تلاشهای مشترک ترامپ و صهیونیستها در این زمینه واکنش قابل ذکری از خود نشان نمیدهند ولی به طور همزمان برای استقبال از طرحهای صهیونیستی از یکدیگر سبقت میگیرند. هنوز قابل درک نیست که چرا اتحادیه عرب در سالهای اخیر تا این اندازه در قبال طرحهای صهیونیستی منفعل و ذلت پذیر ظاهر شده و عملاً به بازوی سیاسی – تبلیغاتی آمریکا و صهیونیستها در دنیای عرب تبدیل گردیده است؟ تصادفی نیست که صاحبنظران مستقل دنیای عرب از جمله عبدالباری عطوان با تلخکامی و با لحن کنایهآمیزی هشدار میدهند که اگر روزی شنیدید یک صهیونیست به دبیرکلی اتحادیه عرب انتخاب شده، تعجب نکنید چرا که رژیمهای فاسد عربی، در همین مسیر در حرکتند و عملاً به پادوهای اسرائیل در دنیای عرب تبدیل شدهاند.
اتحادیه عرب در قبال تصمیم آمریکای ترامپ درخصوص به رسمیت شناختن بیت المقدس به عنوان پایتخت اسرائیل و همچنین الحاق جولان به رژیم صهیونیستی حاضر نشد این تصمیم را محکوم کند و فقط اظهار تاسف کرد. دقیقاً به همین دلیل است که آمریکا و صهیونیستها با مشاهده رفتار انفعالی اعراب در تصمیمات و عملکرد خود گستاختر شدهاند و مرتباً از رژیمهای فاسد عربی میخواهند که گامهای بلندتر و آشکارتری را به سوی صهیونیستها بردارند و برای مقابله با جبهه مقاومت ضداشغالگری و جبهه مقاومت ضد تروریستی با اسرائیل هماهنگ شوند. نکته شرم آور آنکه اصرار ارتجاع عرب در هماهنگی با صهیونیستها و ابراز دشمنی با جبهه مقاومت اسلامی بیشتر از دشمن صهیونیستی است و همین پدیده شوم است که اسرائیل را وقیحتر کرده است.
مصوبات پرتعداد اتحادیه عرب در ابراز دشمنی علیه ایران، حزبالله لبنان سوریه، همچنین متهم کردن محور مقاومت ضد صهیونیستی به تروریسم، اخراج سوریه از اتحادیه عرب و واگذاری کرسی سوریه به تروریستهای ضد ملی موسوم به «ارتش آزاد سوریه»، نمادی گویا از نفوذ روزافزون صهیونیستها در تاروپود جهان عرب و تسخیر بلامنازع اتحادیه عرب است. البته بازخورد طبیعی اینهمه ذلت پذیری رژیمهای فاسد عربی هم کم نبوده و همین واکنشهای تاثیرگذار است که به ترس و تردید سایر حامیان اسرائیل در همگامی با آمریکا و اسرائیل در این طرحهای خائنانه دامن زده است.
ترامپ در اولین سفر خارجی خود به ریاض رفت و تلاش کرد اجماع 54 کشور عربی و اسلامی علیه ایران و جبهه مقاومت اسلامی را تشکیل دهد ولی این تلاش حتی چند ساعت هم دوام نیاورد. بن سلمان هم آرزو داشت با تشکیل «ناتوی عربی» بتواند یک ساختار نظامی بین العربی را، نه علیه اسرائیل بلکه علیه ایران و محور مقاومت اسلامی سازماندهی کند که برای همیشه به عنوان طرحی رسوا بر روی کاغذ باقی ماند. بن سلمان که به سلطان اره، مشهور شده، به دلایل دیگری و از راههای دیگری در مقیاس جهانی بیآبرو شد و امروزه حتی کنگره آمریکا هم سرگرم پیگیری طرحی برای پایان دادن به حمایت وقیحانه آمریکا از ماشین جنگی ائتلاف سعودی در جنگ یمن است. در چنین شرایطی حتی حمایت تمام قد کودتاچیان مصری و سایر رژیمهای فاسد عربی هم از طرح خائنانه معامله بزرگ قرن راه به جائی نخواهد برد و با وجود حمایت آمریکای ترامپ هم شاهد بازگشت صهیونیستها به نقطه صفر هستیم.
انتهای پیام /*
کد مطلب: 1079