حکومت فاسد پهلوی، ذلیل و واداده غرب بود و امثال زاهدی‌ها بارها طعم تلخ حقارت در برابر بیگانگان را چشیده و حالا جایگاه رفیع استقلال کشور را درک و به آن اعتراف و افتخار می‌کنند.

قدرت شگفت‌آور و بی‌سابقه جمهوری اسلامی در عرصه‌های مختلف، علیرغم انبوه خصومت‌ها، توطئه‌ها و بداندیشی‌ها حقیقتی غیرقابل کتمان بوده و هست. قاعده «الفَضلُ ما شَهِدَت به الاعداءُ» (فضیلت آن است که دشمنان به آن شهادت دهند) از سوی کشورها، افراد معاند و کسانی که حسب ظاهر، قرابتی با نظام اسلامی ندارند، در چهار دهه گذشته به‌دفعات، روی‌داده و آخرین مورد آن، اذعان «اردشیر زاهدی»‌، وزیر امور خارجه حکومت پهلوی درباره افتخارات کشورمان است.

وی با اینکه منتسب به رژیم سابق بود اما شرافت و علاقه‌اش به ایران، باعث شده حقایقی را اظهار کند که برخی از جریان‌های داخلی نه‌تنها حاضر به بیان آن نیستند، بلکه کمر همت به سیاه نمایی حقایق غیرقابل خدشه بسته‌اند.

او صراحتاً به سردار آسمانی، حاج قاسم سلیمانی افتخار می‌کند، به سیاست‌های تروریستی آمریکا می‌تازد، حامی ثبات ایران و مخالف دشمنان قسم‌خورده ازجمله عربستان و رژیم صهیونیستی است و به توان مهندسان و صنعتگران جمهوری اسلامی در ساخت تسلیحات و تجهیزات موردنیاز کشور می‌بالد.

سؤال اینجاست که جمهوری اسلامی چه تغییرات شگرفی داشته که افزون بر عدالت‌طلبان و شرافتمندان جهان، حامیانی از رژیم پهلوی نیز دارد.

روشن‌ترین پاسخ به این پرسش، حس غرور، عزت و خودباوری پایداری است که نهضت امام خمینی (ره) به ارمغان آورد.

حکومت فاسد پهلوی، ذلیل و واداده غرب بود و امثال زاهدی‌ها بارها طعم تلخ حقارت در برابر بیگانگان را چشیده و حالا جایگاه رفیع استقلال کشور را درک و به آن اعتراف و افتخار می‌کنند.

درد زانو زدن در برابر قدرت‌ها یک‌طرف و رنج خودتحقیری که شاه معدوم، مروج فرهنگ آن در همه اقشار جامعه بود نیز یک‌طرف.

«امیر هوشنگ آریان پور»، معاون فرمانده نیروی دریایی پهلوی خاطره‌ای را به کتابت درآورده که این واقعیت در آن هویداست.

او که دستی در صنعت داشت می‌نویسد وقتی قطعه‌ای مهم از چهار ناوچه نیروی دریایی نیاز به تعمیر پیدا کرد، به فرمانده وقت اطلاع داد که بدون ارسال بخش‌های ازکارافتاده به آمریکا، قادر به تعمیر این قطعات است.

تیمسار نیروی دریایی از وی می‌خواهد که درخواستی برای شخص شاه بنویسد تا با حکم او این کار صورت گیرد.

شاه در دیداری با فرمانده نیروی دریایی، از وی می‌پرسد کسی که می‌خواهد قطعه مهم ناوچه‌ها را تعمیر کند چه کسی است و وقتی پاسخ می‌شنود که «یک افسر ایرانی»؛ شاه پاسخ می‌دهد که «کافی نیست، بفرستید یک متخصص از آمریکا بیاید»!

این در حالی است که برخلاف تحقیرهای تاریخی که ایرانیان کمتر از نیم‌قرن گذشته متحمل می‌شدند، جمهوری اسلامی اکنون به یکی از قدرت‌های بزرگ نظامی جهان تبدیل‌شده است.

گزارش سال 2019 پایگاه تحلیلی «گلوبال فایر پاور» نشان می‌دهد که کشورمان، چهاردهمین قدرت برتر نظامی در دنیاست و از عربستان و رژیم صهیونیستی پیشی گرفته است. 

در موضوع پرتاب ماهواره نظامی نیز ایران، اولین قدرت نظامی در غرب آسیا و در زمره 9 کشور برخوردار از این فناوری قرار دارد. قرار گرفتن این ماهواره در مدار زمین، در برهه حساس شیوع کرونا و در مقطعی که آمریکا امیدوار بود این بیماری به تغییرات بنیادین در کشور منجر شود، با موفقیت به ثمر نشست.

این رویداد، تصویر قدرتمندی از ایران به جهان و دولتمردان کاخ سفید مخابره کرد؛ دولتی که پزشکان کشورش از سر کمبود امکانات، کیسه‌های پلاستیکی برای حفاظت در برابر کرونا به تن می‌کنند و به دلیل کثرت اموات، تصمیم می‌گیرند که جنازه‌ها را در پارک‌ها دفن کنند!

پارادایمی که جمهوری اسلامی وارد عرصه و ادبیات بین‌الملل کرده، قدرت آمریکا را با درنوردیدن فضا و رونمایی علی‌الدوام از دستاوردهای نظامی و علمی به چالش کشیده و با در هم شکستن ساختار سنتی تک‌قطبی در جهان، مناسبات قدرت را به نفع جریان‌های ضد استکباری به طرز محسوسی تغییر داده است.

از سوی دیگر، جمهوری اسلامی فرسنگ‌ها از استانداردهای حال حاضر مردم‌سالاری رایج در دنیا پیش است؛ تحولی که هیچ ردی از آن در دوره پهلوی نبود و زاهدی در مصاحبه اخیرش با شبکه «بی.بی.سی» به آن اشاره کرد.

جهان تاکنون شاهد رفتارهای غیرمسئولانه رهبران برخی کشورها در به راه انداختن جنگ‌ها، نادیده گرفتن مطالبات داخلی و خارجی و رواج بی‌عدالتی بوده که در رأس آن‌ها رئیس‌جمهور خودشیفته آمریکاست.

 ترامپ صراحتاً مانع از اجرای قانون در کشورش شده، تبعیض نژادی سیستماتیک را شیوع داده، آمریکا را به بزرگ‌ترین کشور بدهکار در جهان تبدیل کرده و هر روز غائله‌ای تازه می‌آفریند.

عده‌ای هم که می‌خواهند او را استیضاح کنند، با مخالفت هم‌پیمانانش مواجه شده، همان‌ها به این فرایند رأی منفی داده و او را تبرئه می‌کنند.

امروز مطالبه‌ای در آمریکا از جانب حقوقدانان، پزشکان، وکلا و اصناف مختلف به راه افتاده که خواستار بررسی صلاحیت نامزدهای ریاست جمهوری فراتر از ساز و کار حزبی هستند.

به عبارت ساده‌تر، آمریکا با آن همه ادعا در دموکراسی از زمان ریاست جمهوری «جورج واشنگتن» (اولین مستأجر کاخ سفید) تاکنون، به این نتیجه رسیده که فرایندی مشابه نظارت استصوابی پیش از ورود افراد به کارزارهای سیاسی ضروری است.

علاوه بر این، انتقادات بسیاری به سیستم انتخاباتی این کشور که در آن، مجمع گزینندگان (الکترال‌ها) حرف آخر را در تعیین رئیس‌جمهور می‌زنند وارد است، حال‌آنکه در مردم‌سالاری دینی ایران، این مردم هستند که حرف اول و آخر را در تعیین و تشکیل ارکان سیاسی کشور می‌زنند.

آنچه بیان شد، قطره‌ای از دریای افتخارات جمهوری اسلامی که صدالبته نیاز به نگارش ده‌ها و صدها جلد کتاب برای توصیف ابعاد و چندوچون آن است.

اما آنچه مسلم است اینکه ایران اسلامی مؤلفه‌ها و شاخصه‌های نوینی از مفهوم اثرگذاری و تحول را به جهان عرضه کرد و انقلاب، به معنای واقعی کلمه در آن روی داد.

به بیان ساده‌تر، گفتمان جدید برآمده از هویت اسلامی و انقلابی است که آرایشی جدید را در نظام بین‌الملل پایه‌گذاری کرده است. 

شالوده این گفتمان و آنچه افتخارات بزرگ سال‌های پساانقلاب را خلق کرده، عبارت است از اهتمام به شکوفایی پتانسیل‌های متراکم ملی و ظرفیت‌های داخلی.

به این مفهوم که هر چه میزان وابستگی به ابرقدرت‌ها کاهش پیدا کند و نیازهای فرامرزی به حداقل برسد، به همان نسبت، حجم اثرگذاری و تحول‌آفرینی در عرصه بین‌المللی افزایش می‌یابد؛ نسبتی که کفه نگاه به داخل در آن، سنگین‌تر است و درنتیجه، جلوه‌هایی از ایران قوی را خلق کرده که نمی‌توان زبان به ستایش آن نگشود.

*تحلیلگر مسائل سیاسی 

انتهای پیام/*