وزیر امور خارجه سابق کشورمان با اشاره به نبرد غزه و عملیات طوفان الاقصی، با تأکید بر اینکه روایت اسرائیلی را از این واقعیات نپذیریم، تصریح کرد: بزرگترین توانمندی رژیم صهیونیستی روایتپردازی دروغ است و مهمترین آن روایتپردازیها یک روایت دو ستونی همراه با یک پل است؛ یعنی میگویند ما قربانی بودهایم و هستیم ولی اجازه نخواهیم داد این موضوع تکرار شود.
به گزارش سرویس سیاسی ایصال نیوز، محمدجواد ظریف در نوزدهمین مجمع عمومی و پنجمین کنگره سه سالانه انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها، گفت: امروز دنیا با شرایط وحشتناکی از جنایت در غزه مواجه است و مردم فلسطین با تمام قوا و ایثار در برابر اشغالگری مستمر و فاجعهای که بالغ بر 70 سال است در این نقطه از جهان در واقع برای صادر کردن مشکل اروپاییها ایجاد شده، مواجه هستند، مقاومت میکنند و هر زمان که مردم ایستادگی کردند، اشغالگران ناگزیر از عقبنشینی شدهاند.
وزیر پیشین امور خارجه تصریح کرد: نزدیک به ۵۰ سال افسانه شکست ناپذیری اسرائیل به عنوان یک واقعیت بینالمللی شناخته شده بود. اما سال 1982 که اسرائیل حمله داشت و تا بیروت را اشغال کرد، نقطه آغاز چند حرکت مردمی بود که به دو شکست و عقبنشینی پیاپی اسرائیل انجامید. سال 2000 برای اولین بار در تاریخ مبارزات کشورهای عرب با اسرائیل، برای اولین بار ناگزیر شد بدون قید و شرط لبنان را ترک کند. بعد سال 2005 در برابر مقاومت مردم غزه بدون هیچ مذاکرهای هم نیروهای اسرائیلی و هم شهرکنشینان اسرائیلی در غزه تخلیه کردند و به سرزمینهای 1948 برگشتند.
وی تأکید کرد: مقاومت در برابر اشغال، از نگرشهای مختلف حاکم بر نظام بینالملل مشروع است؛ چون یک اشغال خارجی اتفاق افتاده؛ اشغال نمونه بارز حمله مسلحانه است و حمله مسلحانه اجازه دفاع مشروع را میدهد؛ ضمن اینکه اشغال خارجی یا سلطه بیگانه اجازه مقاومت را هم در حقوق بینالملل میدهد. یعنی از دو جنبه مقاومت بر سلطه بیگانه و اشغال خارجی و نیز دفاع مشروع در برابر اقدام مسلحانه قبلی، به خاطر ناکارآمدی اقدامات شورای امنیت برای حل مشکل، وفق ماده 51 منشور ملل متحد، همواره مردم فلسطین چنین اجازهای را هم برای مقاومت و هم برای دفاع داشتهاند و هیچ چیزی از هفت اکتبر آغاز نشده است.
وی با تأکید بر اینکه روایت اسرائیلی را از این واقعیات نپذیریم، تصریح کرد: روایت اسرائیلی یک روایت دروغ و اسرائیلیها در روایتسازی بسیار چیره هستند. یعنی بزرگترین توانمندی رژیم صهیونیستی روایتپردازی دروغ است و مهمترین آن روایتپردازیها یک روایت دو ستونی همراه با یک پل است؛ روایت مظلومیت و روایت شکستناپذیری و پل آن هم «دیگر هرگز» است. یعنی میگویند ما قربانی بودهایم و هستیم ولی اجازه نخواهیم داد این موضوع تکرار شود.
ظریف اظهار داشت: امروز حضور دهها و صدها هزار نفر در خیابانهای جهان نشان دهنده شکست روایت مظلومیت رژیم صهیونیستی است و لذا مراقب باشیم گرفتار زندان روایتسازی اسرائیلیها نشویم. زندان روایت اسرائیلیها برای این کشور بسیار خطرناک بوده و ما سالها است که در داخل و خارج گرفتار زندان روایتسازی اسرائیل هستیم؛ روایتسازی امنیتیسازی و تهدید انگاری از ایران. کل بحران هستهای ایران بر اساس روایتی است که سال 1992 با این جمله شروع شد که «ایران شش ماه دیگر به سلاح هستهای دسترسی خواهد داشت» و امروز در سال 2023 میگویند «ایران در آستانه دستیابی به سلاح هستهای است». یعنی ما زندانی روایت هستیم و باید از زندان روایتهای رژیم صهیونیستی گریخت.
وی تأکید کرد: اگر مردم فلسطین و لبنان که امروز زندانی رژیم صهیونیستی هستند را گروگان بنامیم، آن وقت میتوانیم کسانی که حماس دستگیر کرده را گروگان بنامیم. اما متأسفانه میبینیم بعد از پنج هفته که شورای امنیت سازمان ملل متحد قطعنامهای را تصویب میکند و آمریکا لطف میکند این قطعنامه را وتو نمیکند، به صورت یک جانبه خواسته شده که حماس گروگانها را آزاد کند. هزاران گروگان فلسطینی در اختیار اسرائیل است و اسرائیل حق ندارد به عنوان اشغالگر در سرزمین اشغالی زندانی بگیرد؛ اینها گروگان هستند. اگر اینها گروگان هستند، آن وقت میتوانیم کسانی که در فلسطین هستند و عموما از شهرکنشینان و نیروی اشغال هستند را گروگان بنامیم؛ اگر اینها زندانی هستند، باید آنها را هم زندانی بدانیم؛ نمیتوانیم یکی را زندانی و دیگری را گروگان بدانیم.
وزیر پیشین امور خارجه اظهار داشت: هرگاه مردم وارد شدند شکست ناپذیری اسرائیل شکسته شده؛ هیچ گاه دولتهای عربی نتوانستهاند اسرائیل را شکست بدهند اما مردم توانستهاند. از این نتیجه میگیرم که سیاست خارجی به سامان، سیاست خارجی بر اساس مردم و مردمپایه است. من خیلی از سیاست خارجی توسعه محور صحبت نمیکنم چون پایه توسعه هم مردم هستند. اگر به تفسیرهای 30 سال گذشته از توسعه نگاه کنید، جمله مرکزی و کانونی این است که انسان پایه توسعه است. لذا برای اینکه سیاست خارجی توسعهپایه باشد، پیش از آن و بیش از آن باید سیاست خارجی مردمپایه باشد. یعنی هم اتکای سیاست خارجی باید بر مردم باشد و هم برآیند و فرآیند سیاست خارجی باید برای مردم باشد.
وی با تأکید بر اینکه باید بپذیریم که مردم ولی نعمت ما هستند، افزود: اگر مقاومتی هست، از مردم است و اگر دفاع مقدسی بود، از مردم بود؛ اگر مقاومت در برابر تحریم خارجی است، از مردم است. چه کسی دارد در برابر تحریم خارجی مقاومت میکند؟ اصلا هدف تحریم چیست؟ هدف تحریم جدا کردن مردم از حاکمیت است. وقتی 73 درصد از همین مردم در انتخابات سال 92 شرکت کردند، به غربیها نشان دادیم تحریم نمیتواند مردم را از حاکمیت جدا کند. ممکن است چیزهای دیگری مردم را از حاکمیت جدا کند، من جمله فراموش کردن این واقعیت که مبنای اقتدار و قدرت ما همین مردم هستند، اما تحریم نتوانسته مردم را از حاکمیت دور کند.
ظریف تأکید کرد: اگر 73 درصد از مردم در انتخابات سال 92 شرکت نمیکردند، نمیتوانستیم در برابر شش قدرت جهانی بایستیم و برجام را که کماکان فکر میکنم یک پیروزی برای ملت ایران بود، چون همان روایت امنیتیسازی ایران را نابود کرد. فکر میکنید چرا اسرائیل با برجام مخالف بود؟ مگر برجام اجازه میداد ایران سلاح هستهای بسازد؟! من به عنوان مذاکره کننده عرض میکنم که برجام چنین اجازهای را نمیداد. اگر نگران سلاح هستهای ایران بود، باید برجام را روی سرش میگذاشت و حلوا حلوا میکرد. اسراائیلی که میگفت ایران شش ماه دیگر به سلاح هستهای دست پیدا میکند، چرا این برجام از سلاح هستهای برای او تهدید بزرگتری بود؟
وی ادامه داد: اگر کسی توانست به این سؤال جواب بدهد، آن وقت میفهمد که برجام چه بود. چرا اسرائیل و عربستان سعودی مخالف بودند؟ مگر نگفتند که سنگینترین نظارتها بر یک برنامه هستهای در جهان، در ایران صورت میگیرد؟ پس چرا مخالف بودند؟ چون بحران هستهای ایران یک برسازی امنیتیسازی و تهدید انگاری ایران بود؛ و برجام را به هم زدند.
وزیر پیشین امور خارجه گفت: اگر مردم در سال 1392 پای صندوق رأی نرفته بودند، ما نمیتوانستیم این توفیق را به دست بیاوریم و پروژه 40 ساله تندروهای ایالات متحده را به هم بریزیم. از ماجرای لانه جاسوسی آمریکاییها به سراغ تحریم ایران رفتند. قطعنامه اول را صادر کردند و قطعنامه دوم تحریم بود؛ آن قطعنامه با مخالفت شوروی روبرو شد و نتوانستند. دومین بار در فوریه سال 1988 میلادی آمریکاییها سراغ پیگیری قطعنامه 598 رفتند که اولین قطعنامه بر اساس فصل هفت منشور بود.
وی تصریح کرد: بر خلاف برخی گفتهها، فصل هفت اصل 42 نیست. ماده 42 تا کنون توسط شورای امنیت استفاده نشده است؛ حتی در جنگ کره. فصل هفت از اصل 39 شروع میشود و به اصل 51 در مورد دفاع مشروع ختم میشود. اصل 42 تنها یکی از اصول دوازده گانه فصل هفتم منشور ملل متحد است. تحریم یعنی یک اجماع بینالمللی وجود دارد که شما خطر صلح و امنیت بینالمللی هستید. عنوان فصل هفت «تهدید صلح، تقض صلح و تجاوز» است. این هم نکته جالبی است که از ابتدای جنگ تا قطعنامه 598 ما تهدید صلح و امنیت بینالمللی نبودیم؛ چون عراق دست برتر را داشت و از زمانی که ایران دست برتر را پیدا کرد، تهدید صلح و امنیت بینالمللی شد.
ظریف اظهار داشت: خوشبینی و بدبینی بیش از حد یا چیزی که من اسم آن را دلواپسی و دلشیفتگی گذاشتهام، هردو برای کشور خطرناک است؛ ما باید واقعبین باشیم و واقعیات را ببینیم. سومین دوری که آمریکا تلاش کرد ایران را به شورای امنیت ببرد و تحریم کند، سال 2004 بود. نامه آقای بولتن نماینده وقت آمریکا در شورای امنیت موجود است که باید موضوع هستهای وارد شورای امنیت شود. سرانجام با قطعنامه 1696 آمریکاییها و اسرائیل در این سیاست پیروز شدند. قطعنامههای 1696، 1737، 1747، 1803، 1835 و 1922 که یکی از بدترین قطعنامههای تاریخ شورای امنیت است را علیه ما تصویب کردند.
وی تأکید کرد: چه چیزی باعث شد همه اینها کنار برود؟ توان مذاکراتی و توان نظامی خوب است اما باید بر حمایت مردمی سوار شود تا بتواند در دنیا مؤثر باشد. من همان قدر که میگویم مذاکره باید بر توان مردمی سوار شود، میگویم قدرت نظامی هم باید بر توان مردمی سوار شود و هیچ جدایی بین اینها نیست. قدرت نظامی بسیار خوب و ضروری است؛ همان طوری که مذاکره هم ضروری است. تا حالا جلوی هیچ شکستی و تثبیت هیچ پیروزی بدون مذاکره به دست نیامده و بالأخره یک روزی طرفها باید دور میز بنشینند و چیزی را توافق کنند؛ خود به خود که جنگ تمام نمیشود.
وزیر پیشین امور خارجه با تأکید بر اینکه برای مذاکره، دفاع و مقابله با تحریم، «مردم» لازم است، گفت: باید هدف سیاست خارجی هم همین مردم باشند. بهبود وضعیت، بالا رفتن اعتبار، آبرومندی، سربلندی، افتخار و عزت مردم باید از همین سیاست خارجی سرچشمه بگیرد. نباید این مردم را سرشکسته کنیم و نباید کاری کنیم که مردم احساس کنند عزت آنها از بین رفته است. دوران دولت یازدهم و دوازدهم در رسانههای رسمی ما ذلت برسازی شد؛ نتیجهاش فاصله گرفتن مردم از کل حاکمیت و بی اعتمادی مردم به کل حاکمیت و بی اعتبار شدن حاکمیت در چشم مردم بود؛ چون خودمان برسازی کردیم.
وی تصریح کرد: بنده به کربلا مشرف شدم و یک جانباز حزبالله لبنان با یک پای قطع شده در حرم مطهر حضرت اباعبدالله(ع) جلو آمد، بنده را بغل کرد، بوسید و گفت از تو متشکریم که شیعه را در دنیا سربلند کردی. خدا شاهد است که از در خارج شدم و یک فرد ملبس ایرانی رویش را به حرم حضرت اباعبدالله(ع) کرد و گفت خدا ذلیلت کند که کشور ما را ذلیل کردی. چون برای آن بنده خدا ما ذلت برسازی کرده بودیم و به آن بنده خدا گفته بودیم آمریکا سر این را کلاه گذاشت ولی آن لبنانی شنیده بود که ترامپ گفت اینها سر ما کلاه گذاشتند؛ ما که نشنیده بودیم و مردم ما که نشنیده بودند.
ظریف گفت: مبنای سیاست خارجی باید از مردم باشد و نتیجهاش هم باید برای مردم باشد؛ عزت از مردم شروع میشود و برای مردم تمام میشود. حواسمان به این باشد، این یک نیاز غیر قابل تردید در سیاست خارجی جمهوری اسلامی است و از این توسعه هم ناشی میشود. چون اگر نگاه شما به مردم بود میبینید که باید غل و زنجیرهای اقتصادی را از پای آنها باز کنید. ولی باز هم مردم محور هستند و محور توسعه «انسان» است. محور توسعه رشد اقتصادی نیست؛ توسعه با انسان شکل میگیرد و بدون انسان، توسعه پایدار نیست. توسعه پایدار تنها میتواند با نگاه به نیازها و آینده مردم شکل بگیرد.
وی تأکید کرد: اگر شما حتی بخواهید عوامل امنیت ملی را به شمار در بیاورید، باید رضایتمندی مردم را در کنار تمامیت ارضی به عنوان یکی از اصلیترین نکات امنیت ملی بدانید؛ چون بدون آن تمامیت ارضی هم قابل حفظ نیست و بدون آن استقلال کشور هم قابل حفاظت و حراست نیست. ببینید چگونه مقاومت مردم در فلسطین اسرائیل را به روزی انداخته که امروز اگر آتش بس شود، علی رغم همه جنایتها و وحشیگریهای اسرائیل، مردم فلسطین پیروز است. بر همین اساس برنامه سیاست خارجی خودمان را هم «مردم محور» کنیم.
انتهای پیام/*