حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی تصریح کردند: در فضای وحی نبوی وثوق و آرامش مشهود است و در محیطِ محروم از رهنمود رسالت، نیرنگ و اضطراب محسوس. مهمترین تأثیر بعثت نبوی، که نور ویژه خداست، آزادسازی از ثَوبْ بردگی است.
حضرت آیت الله جوادی آملی: حریت و آزادی محصول بعثت نبوی(ص) است
29 بهمن 1401 ساعت 8:19
حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی تصریح کردند: در فضای وحی نبوی وثوق و آرامش مشهود است و در محیطِ محروم از رهنمود رسالت، نیرنگ و اضطراب محسوس. مهمترین تأثیر بعثت نبوی، که نور ویژه خداست، آزادسازی از ثَوبْ بردگی است.
به گزارش ایصال نیوز و به نقل از شفقنا، بیست و هفتم رجب سالروز بعثت خاتم انبیاء، سالروز نزول کلام نورانی وحی بر قلب پیامبر رحمت حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم است.
بدین مناسبت دفتر حضرت آیت الله جوادی آملی در رابطه با تأثیر بعثت نبوی بر فرهنگ و تمدن بشری سخنان این مرجع تقلید شیعیان را این گونه باز نشر کرده است:
آیت الله جوادی آملی در تبیین عناصر محوری علم در ساحت نبوی بیان داشتند: بعثت نبوی وقتی بر صحنه گیتی و مینو تابیدْ عناصر محوری علم را که مجموع مسائل به هم پیوسته است و اسرار معلوم را برای عالِم آشکار و روشن مینماید. به طوری که
1. معلوم مانند زمین و موجودات ارضی و آسمانی و موجودهای سپهری، خلقتاند نه طبیعت؛
2. و علم مانند آگاه شدن از راز و رمز هر کدام از جماد، نبات، حیوان، انسان و فرشته، الهام الهی است نه داده بشری؛
3. و عالِم مانند اندیشور حوزوی یا دانشور دانشگاهی بنده ی خدا و خلیفه او و متغذّی مائده و متنعّم ازمأد به وی است.
ایشان توحید را زیر بنای علم اسلامی بیان داشته و اظهار می دارند: این نورافکنی همهجانبه تأثیر آغازین نور بعثت نبوی است که این مثلّثِ مبارک را به خوبی تفسیر نمود تا عالِم حوزه و دانشمند دانشگاه قبل از هر پژوهش بیابد که در هوای بیهوایی تنفّس میکند و در فضای بیهوسی پرواز مینماید و هرگز دانش را که موهبت الهی است سکولار نمیپندارد و علم را فقط در مدار دین میداند و لا غیر. زیرا خلقتشناسی ـ نه طبیعت دانی ـ اسلامی است و علم که سیر از معلوم به مجهول است الهام خداست و اسلامی میباشد و عالِم که خلیفه خداست و در پی رازگشایی اَسرار کارِ اوست، بندهٴ خداست و چنین معرفتی فقط اسلامی است و هیچ مجالی برای سکولار در این تثلیثِ توحیدی نخواهد بود. زیرا صدر و ساقه این مُضَلّعِ میمون را نام خدا و یاد او تأمین مینماید.
ایشان در بیان آزادی علم، معلوم و عالم در پرتو بعثت نبوی، گفتند: مهمترین تأثیر بعثت نبوی، که نور ویژه خداست، آزادسازی از ثَوبْ بردگی است. هر چه آلوده باشد در گِرو همان مشوبیت است و هر چه در رهن دیگری باشد چون آزاد نیست توان حریتبخشی را ندارد. همان طوری که انسان عالِم بنده خداست و این عبودیت، آزادی از هر چه رنگ تعلّق بلکه لوْن تعین پذیرد را به همراه دارد و این حریت محصول بعثت نبوی است، علم و معلوم نیز در پرتو اناره آن آزاد میشوند. با آزاد شدن عالِم از گِرو آز و رهن آرزوی زیانبار، علم از قید بشری بودن و بند مصادره مشئوم رها میشود. زیرا دانشمندی که علم را دستاورد خود میپندارد و آن را به نام خویش ضبط میکند و همانند قارون چنین نسّاجی میکند ﴿إِنَّمَا أُوتِیتُهُ عَلَی عِلْمٍ عِندِی﴾ هر چند اسلامی سخن میگوید ولی قارونی فکر میکند و دانشی که موهبت الهی است وقتی به نام بشر مصادره شد عنان گشاده عمل میکند ﴿ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَیدِی النَّاسِ﴾ و ادّعای استقلال داشته، در برابر دین قرار میگیرد و اگر منّت نهاده بخواهد فروتنانه سخن بگوید چنین میبافد: علم بدون دین لنگ است و دین بدون علم کور.
این مرجع تقلید شیعیان گسترش دانش را بارزترین تأثیر بعثت نبوی دانسته و اظهار داشتند: از بارزترین تأثیر بعثت نبوی بر فرهنگ و تمدن، گسترش دانش در جوامع بشری است. خداوند سبحان رسول اعظم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) خود را معلّم کتاب و حکمت معرفی فرمود ﴿…وَیعَلِّمُهُمْ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَهَ﴾ و حضرت رسول(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فراگیری علم را لازم دانست و فنون گوناگون دانشِ لازم را بیان نمود: «انّما العلم ثلاثه: آیه محکمه وفریضه عادله وسنّه قائمه» و تمام علوم، از عقاید، اخلاق، فقه، حقوق و فنون ضروری و سودمند جامعه را در این مثلّث به صورت مستقیم یا غیر مستقیم تعبیه فرمود و خود را به عنوان مدینه علم معرفی کرد «أنا مدینهُ العلم وعلی بابها» و با چنین تعریفی میتوان از آن حضرت به مدائنالعلوم یاد کرد، چنانچه قرآن حکیم که برنامه تعلیمی رسول گرامی است جهان ـ انسان و پیوند عمیق آنها را تبیین نمود و حضرت رسول(صلّی الله علیه و آله و سلّم) با تعلیم عینی و شهودی خداوند و عروج به پهنه سپهر و بازدید از ملک و ملکوت آسمانها از رازِ فراز و رمزِ فرود آگاه شد و به غمزهای نجوم آموز صدها بطلیموس شد و هرگز مدار ستارگان را که مطلب ریاضی است با جرم موهوم و بیپایه فلکی که مطلب طبیعی است یکی ندانسته و کواکب سابح و شناور را راکد تلقّی نکرده و چنان مدینه فاضلهای را، با چنین پندارهایی ویران نفرموده است.
آیت الله جوادی آملی شکوفایی عقل را محصول بعثت نبوی دانسته و بیان داشتند: تأثیر عمیق بعثت بر فرهنگ بشری بعد از شفاف نمودن نظام خلقت، در اثاره و شکوفا نمودن دفائن عقلی بشر است «وَ یثِیرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُولِ» و با بروز دفینههای فکری سرمایه تدبّر در متون نقلی بیشتر میشود و در پرتو افزایش چنین رأسالمالی دفائن نقول بهتر اثاره میگردد و هماره بین صفای عقل و مَروه نقل اثاره متقابل سامان میپذیرد و نوآوری به اوج عروج خود نائل میشود و با تعاضد متعادل این دو بالِ یک مرغِ باغِ ملکوت، مجالی برای جدال بدفرجام گالیله و کلیسا نبوده و جایی برای پندار جدایی علم و دین نمیماند، زیرا علم عقلی همانند دانش نقلی کاشف دین است نه در برابر دین. و نیز بهانهای برای تفکیک عقل برهانی که به صورت فلسفه الهی متبلور است از نقل معتبر که به صورت برداشتهای متنوع مخاطبان از علوم وحیانی است نخواهد بود، زیرا همه علوم عقلی و نقلی تحت اشراف سلطان معارف که مشهودات حضرت ختمی نبوت(صلّی الله علیه و آله و سلّم) و اهلبیت عصمت و طهارت(علیهم السلام) او است، قرار دارند و هیچ دانشی همتای وحی نبوده و هیچ دانشمندی در برابر پیامبر قرار ندارد.
ایشان شاخص ترین تأثیر بعثت نبوی را احیای تمدن بشری بیان داشته و گفتند: شاخصترین تأثیر بعثت نبوی بر تمدّن بشری همانا احیای آن به نفخ روح معنویت و پرستش خدا و پرهیز از بت هوا و صنم سیاست باطل و وَثن تکاثر است. عدل ، آزادی و امنیت که اصلیترین حقوق بشر است در حراج زورمداران و تاراج زراندوزان بوده و هست، هر جا پیام آسمانی توحید و صلای الهی کوثرخواهی رسید، مهر و صلح حاکم شد و هر جا محرومِ از بلوغ فروغ هدایت نبوی شد قهر و جنگ سیطره پیدا کرد. در فضای وحی نبوی وثوق و آرامش مشهود است و در محیطِ محروم از رهنمود رسالت نیرنگ و اضطراب محسوس.
ایشان در بیان چگونگی احیای انسان در فرهنگ وحی بیان داشتند: راز چنان موفقیتی که برای بعثت مطرح است این است که در مکتب وحی، انسان در تمام شئون علمی و عملی، فردی و جمعی خود مسئول است و تمام اعمال وی محفوظ و محسوب میشود و تنها چیزی که بشر با آن درگیر است رخداد سهمگین مرگ است و در آموزههای دینی کاملاً ثابت شد که انسان در مصاف با موت پیروز است زیرا وی مرگ را میمیراند و از بین میبرد و برای اَبد زنده میماند. وقتی موت به صورت هجرت و میلاد جدید تفسیر شد هر خردمندی به فکر تحصیل رهتوشه جهان ابد خود خواهد بود. جان جامد را روان نمینامند بلکه روح پویا و رونده را روان نامند. بهترین زادِراهی که فراهم میشود تقواست ﴿تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیرَ الزَّادِ التَّقْوَی﴾.
منبع:تلخیصی از پیام آیت الله العظمی جوادی آملی به «همایش بعثت نبوی بر فرهنگ تمدن بشری» اردیبهشت 1387 ـ کتاب سروش هدایت، ج4
انتهای پیام/*
کد مطلب: 30242