به نظر میرسد وقت آن رسیده غرب تدابیری اتخاذ کند ازجمله: بیشتر از این از زلنسکی حمایت نکند از او بخواهد محترمانه کنار برود، در فاز بعدی اعلام کند اوکراین به ناتو نخواهد پیوست و از عضویت فنلاند و سوئد در ناتو که حرکتی تحریکآمیز است خودداری نماید تا آتش بس اعلام شود و دوطرف وارد بشوند، در غیر این صورت، در خوشبینانهترین حالت، با فرسایشی شدن جنگ فقط کارخانههای تولیدکننده جنگ افزارهای نظامی در آمریکا به سودهای هنگفت دست پیدا میکنند.
شهر بندری و استراتژیک ماریوپل واقع در جنوب شرقی اوکراین در ساحل شمالی دریای آزوف بعد از حدود سه ماه از ورود ارتش روسیه به درون اوکراین به طور کامل سقوط کرد، از حوزه قدرت کی یف خارج شد تحت کنترل فرماندهان نظامی مسکو قرار گرفت.
برای پی بردن به اهمیت ماریوپل باید به این جمله طرفداران گروه آزوف توجه کرد اعلام کرده بودند: ماریوپل سند متلاشی شدن روسیه است.
مجتمع فولاد آزوفستال یکی از بزرگترین مراکز صنعتی اوکراین به شمار میرود، دارای تونلهای زیرزمینی است و در زمان جنگ سرد به عنوان پناهگاه ساخته شده در چند ماه اخیر به محل تمرکز نیروهای اوکراینی و وفاداران به هنگ آزوف تبدیل شده بود اکنون همه آنچه در روی زمین و زیر زمین بود، به دست نیروهای روسی افتاد.
روسیه از تسلط بر ماریوپل به عنوان یک پیروزی بزرگ یاد میکند زیرا مسکو را چند قدم به اهدافش نزدیکتر میسازد. با در اختیار داشتن ماریوپل، دریای آزوف کاملا در اختیار روسیه قرار میگیرد مسکو برای کنترل کامل دریای سیاه نزدیکتر میشود. همچنین کنترل ماریو پل مسیر زمینی روسیه به کریمه را کامل میکند.
بعد از موفقیت روسیه در ماریوپل، در غرب توجهات به طرف لتونی جلب شده و این احتمال داده میشود به این خاطر که بخش عمده از مردم این جمهوری سابق شوروی، روس تبارند، روسیه به تصرف آن چشم بدوزد و به این ترتیب دامنه جنگ گستردهتر بشود.
پیشبینی اینکه در جنگ جاری در اوکراین موفقیت نهایی با کدامیک از دو جبهه خواهد بود مشکل است. آنچه از شواهد مشخص میشود، علیرغم تبلیغات گسترده آمریکا و اروپا و بلوک غرب مبنی بر ناکامی روسیه در دستیابی به اهدافش، مسکو اگر به تمامی اهدافش نرسیده باشد (کمتر شخصی میداند استراتژی جنگی پوتین و فرماندهان نظامی و سیاسی روسیه چیست) حداقل به بخشی از اهدافش دست پیدا کرد، درصورت ادامه جنگ میتواند برای بلوک غرب خطر آفرین باشد و بخشهای دیگر از اروپا را در بر بگیرد.
از این رو، بهتر آن است رهبران غربی جان مردم را بیشتر مورد نظر قرار دهند و به جای آنکه میلیاردها دلار جنگافزارهای نظامی به سمت اوکراین سرازیر کنند تا شعلههای جنگ را برافروخته نگه دارند، به فکر چاره بیفتند و نگذارند به خاطر قدرت طلبی، مردم بیشتری در جبههها و پشت جبهه کشته شوند و یا آواره شوند و شهرها تخریب شود.
به نظر میرسد وقت آن رسیده غرب تدابیری اتخاذ کند ازجمله: بیشتر از این از زلنسکی حمایت نکند از او بخواهد محترمانه کنار برود، در فاز بعدی اعلام کند اوکراین به ناتو نخواهد پیوست و از عضویت فنلاند و سوئد در ناتو که حرکتی تحریکآمیز است خودداری نماید تا آتش بس اعلام شود و دوطرف وارد بشوند، در غیر این صورت، در خوشبینانهترین حالت، با فرسایشی شدن جنگ فقط کارخانههای تولیدکننده جنگ افزارهای نظامی در آمریکا به سودهای هنگفت دست پیدا میکنند.
با ادامه جنگ امکان دارد از یک سو کشورهای اروپایی در بحران کمبود انرژی و جنگی فراگیر گرفتار شوند و از دیگر سو، قحطی و گرسنگی بخشهای بزرگی از جهان و خصوصا کشورهای محروم را فرا بگیرد و در آن صورت، قابل پیشبینی نخواهد بود برای کره زمین و ساکنانش چه وضعی پیش خواهد آمد.
انتهای پیام/*