رئیس مجلس شورای اسلامی گفت: تحول روحی و روانی که سردار سلیمانی در جبهه مقاومت ایجاد کرد، حتما آینده ما را روشنتر و محکمتر میکند که البته این وعده خدا بوده و تخلف ناپذیر است.
در گفتگو با شبکه عربی «المنار»
قالیباف: سردار سلیمانی در جبهه مقاومت تحول ایجاد کرد
برای گفتگو با عربستان هیچ پیش شرطی نداریم
13 دی 1400 ساعت 11:26
رئیس مجلس شورای اسلامی گفت: تحول روحی و روانی که سردار سلیمانی در جبهه مقاومت ایجاد کرد، حتما آینده ما را روشنتر و محکمتر میکند که البته این وعده خدا بوده و تخلف ناپذیر است.
به گزارش ایصال نیوز از خانه ملت، «محمدباقر قالیباف» در آستانه سالروز شهادت سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی با شبکه عربی «المنار» پیرامون ابعاد زندگی این شهید جبهه مقاومت، سیاست های جمهوری اسلامی در قبال کشورهای همسایه، مذاکرات هستهای و فعالیتهای موشکی گفتگو کرد که متن گفتگو به این شرح است.
در این شکی نیست که شهادت حاج قاسم سلیمانی یک خسارت بزرگ برای جهان و جبهه مقاومت بود. شما که عنوان یک دوست نزدیک با ایشان هستید، شخصیت ایشان را برای جوانان جهان اسلام به عنوان یک مبارز در محور مقاومت چگونه معرفی می کنید؟
از این فرصت و سوال شما استفاده می کنم و مخاطب خود را همه جهان اسلام به ویژه جوانان جهان اسلام قرار می دهم و می خواهم این نکته را برای همه جوانان بگویم که زندگی حاج قاسم به ما این درس را میدهد که اگر به مبانی اسلام، باورهای دینی معتقد بوده و نگاهی مبتنی بر اسلام داشته باشیم، نتیجه ای اینگونه را می توانیم رقم بزنیم.
خیلی وقتها صحبت میکردیم که چگونه زندگی حاج قاسم به این شکل رقم خورد. باید بگویم این موضوع به اساس انقلاب اسلامی و روزهایی باز میگردد که امام خمینی(ره) برای خدا قیام کرد و حاج قاسم در راه او گام برداشت. آن زمان بسیاری از جوانان مثل حاج قاسم بودند و پیروزی انقلاب و موضوعات بعدی آن را رقم زدند تا مقاومت و اتفاقاتی که این روزها شاهد هستیم، اتفاق افتاد.
حاج قاسم می گفت در واقع از ۴۵ سال پیش که در یک روستا زندگی میکرد و حتی با پای برهنه به مزرعه میرفت تا به پدر کمک کند، حرکت خود را آغاز کرده است لذا این مرد کار خود را از آنجا آغاز میکند.
انقلاب اسلامی نیز از آنجایی که با سنت های الهی گره خورده بود پیروز شد و بعد از آن، شاهد شکل گیری سپاه و ورود حاج قاسم به مجموعه سپاه بودیم. زمانی که اولین بار با او آشنا شدم در دوران دفاع مقدس بود که تنها چند ماه از اشغال خاک ایران از سوی صدام گذشته بود. از همان جا شهید سلیمانی قدرت نوآوری و تصمیم گیری و استعداد و ظرفیتی داشت که او را جزء بهترین کسانی قرار داده بود که با زمان شناسی، به درستی و بهترین تشخیص را می داد.
یک مثال برای این مطلب می زنید که این شخصیت استثنایی چه نبوغی داشت؟ از تجربه واقعی این موضوع نمونه ای ذکر کنید.
آن زمان ایشان به عنوان یک رزمنده عادی وارد جبهه شد. در آن دوران که از قبل فرماندهی وجود نداشت و جنگ آنقدر غافلگیرانه شروع شد که همه جوانان تجربه جبهه و جنگ نداشتند و دفعه اول بود وارد چنین عرصه ای می شدند لذا همان جا بود که باید استعداد خود را در حوزه آموزش، طراحی، مدیریت، عملیات و جنگ نشان می دادند و حاج قاسم نیز که دوره آموزشی را در پادگان امام علی(ع) پشت سر گذراند و بلافاصله خود به عنوان یک مربی ظاهر شد.
آن زمان چند ساله بود؟
در آن زمان حدود ۲۵ سال سن داشت که وارد جبهه شد و به همراه بقیه رزمندگان که همراه وی بودند اولین گردان را تشکیل دادند لذا این ظرفیت در حاج قاسم بود که فرمانده لشگر ثارالله(ع) شد که یکی از لشگرهای بسیار قوی و تأثیرگذار دوران دفاع مقدس بود. شهید سلیمانی در عملیات بیت المقدس و آزادسازی خرمشهر، در عملیات فاو و عبور از اروند که یکی از پیچیده ترین عملیات های نظامی بود و یا عملیات فتح المبین حضور داشت که همه موفقیت آمیز بودند و بخشی از خاک ما را از محاصره صدام درآوردند. وی نقش ویژه در طراحی و فرماندهی عملیاتها داشت و شجاعت او زبانزد و کم نظیر بود. زمانی که از شهدای دفاع مقدس می گوییم از شهید سلیمانی، شهید خرازی، باکری و شهید همت می گوییم که جوانان ۲۴ یا ۲۵ ساله ای بودند، یا به طور قطع زیر ۳۰ سال سن داشتند و از فرماندهان جدی دوران دفاع مقدس بودند و شهید سلیمانی نیز در همین دوران، از فرماندهان انگشت شمار برجسته این دوران بود.
یکی از ویژگی های شخصی و یکی از علل رشد وی که ملموس بود این بود که شهید سلیمانی انسانی مخلص و باخدا بود که اساس کار نیز همین بود اما از لحاظ روحی، آرامش و طمأنینه داشت. او بارها در عملیات ها و صحنه های سخت جنگ حضور یافت و هرچقدر صحنه جنگ سخت تر، خطرناک تر و تلخ تر بود که در آنها دوستان خود را از دست می دادیم و یا مجروح می شدند و چه در موفقیت ها و عدم موفقیت ها و تصمیم گیری ها زمانی که به چهره او می نگریستیم، آرامش و طمأنینه را در اوج خطر می دیدیم؛ آن هم جایی که هر لحظه مرگ جلوی چشم انسان است.
یک مثال از شجاعت و مدیریت وی در زمان حضور او در جبهه بزنید؟
در برههای، نیروهای صدام یک استراتژی جنگی گرفته بودند که به صورت مرتب به برخی قسمت ها حمله می کرد که نیروها پراکنده شوند. یکی از این مناطق تصرف شده، مهران بود. آن زمان هوا ۴۹ درجه و بسیار گرم بود. حضرت امام(ره) اراده کرده بود که مهران آزاد شود چرا که این منطقه به لحاظ سیاسی خیلی مهم بود هرچند به لحاظ نظامی چندان مهم نبود. این هم به آن جهت بود که صدام می گفت ایران را شکست داده چرا که مهران را تصرف کرده ایم. از این رو قصد کردیم مهران را به سرعت پس بگیریم و عملیات آن انجام شد. معمولا عملیات ها در آن زمان به دلیل کمتر بودن تجهیزات جنگی مثل تانک نسبت به صدام، در شب انجام می شد.
در این عملیات چند فرمانده از چند لشگر حضور داشتند؛ مثل شهید سلیمانی، آقای قربانی، آقای اسدی و چند یگان دیگر. عملیات را با موفقیت پشت سر گذاشتیم و ارتفاعاتی در مسیر مهران تحت عنوان زرباطیه را گرفتیم. قرار بود عملیات دیگری برای بازپس گیری مجموعه قلاویزان صورت دهیم که هوا روشن شده بود. تصمیم گرفتیم در روز عملیات خود را ادامه دهیم که یک کار کاملا خلاف روال همیشگی بود. من به حاج قاسم گفتم دشمن در ارتفاعات مستقر است، امکانات زرهی بیشتری دارند و شاید برای ما مشکل باشد. شهید سلیمانی گفت همه بیایند و به بالای ارتفاعات بروند لذا از آن مسیر به صورت پیاده حرکت کردیم که درگیری های بسیار سختی هم داشتیم و شهید سلیمانی با یک گروهان زرهی از پایین این کار را انجام داد.
این اولین عملیات پیاده زرهی با فرماندهی شهید سلیمانی بود که انجام شد و ساعت یک ظهر مقر لشگر ۱۶ بعث در اوج ارتفاعات قلاویزان را با طراحی و طمأنینه حاج قاسم به پایان رساندیم. در دشت پایین تانک ها با هم درگیر بودند و در بالای ارتفاعات نفرات با تیر کلاش و به صورت رو در رو با هم درگیر می شدند. پیش از این تصور می کردیم این عملیات ۲ روز طول بکشد اما از هفت صبح آغاز شد و تا ظهر به پایان رسید و مقر لشگر ۱۶ صدام سقوط کرد. حاج قاسم از لحاظ هوشمندی، شجاعت و آرامش کم نظیر بود چرا که در زمان بحران، تصمیم گیری بسیار سخت است.
چه زمان با حاج قاسم آشنا شدید و از چه زمانی در کنار ایشان حضور داشتید؟
از سال ۶۰ و اوایل جنگ با حاج قاسم در جبهه حضور داشتیم. من از استان خراسان بودم که به همراهی بسیجی ها به جبهه آمده بودم و ایشان از کرمان آمده بود که با هم آشنا شدیم و تا روزهای آخر و بیش از ۴۰ سال در حوزه های مختلف با هم همکاری داشتیم.
شخصیت سیاسی و نظامی حاج قاسم چگونه بود و چگونه شکل گرفت. وی از ابتدا آموزش دیده نظامی برای حضور در جبهه های جنگ نبود پس چگونه توانست در جنگ تحمیلی نقش آفرینی کند و دوران دفاع مقدس چگونه او را تربیت کرد؟
بدون شک طبق روال عادی و از لحاظ آکادمیک موجود در دنیا، کسی که می خواهد مراحل نظامی را طی کند باید یک مسیر آموزشی را بگذارند و در همه ارتش های دنیا اینگونه است اما دوران دفاع مقدس این تأثیر را داشت که آنها که ظرفیت و استعداد داشتند شناسایی شوند و همین باعث شایسته پروری و در نهایت شایسته گزینی شد. رزمندگان هم در صحنه عمل آموزش می دیدند و علم فرا می گرفتند و هم خلاقیت ها و نوآوری ها خود را نشان می داد و البته مهم تر از همه در محیط دوران دفاع مقدس، فضای معنوی حاکم بر جبهه نیز تأثیرگذار بود.
بین اینکه جنگ می کنیم یا جهاد می کنیم تفاوت وجود دارد. بسیاری از جنگ ها به خاطر این است که طرف ها به دنبال منافع دنیوی و توسعه طلبی سرزمینی هستند و یا سلطه یافتن بر منابع مالی و انسانی را دنبال می کنند اما باور ما در دفاع مقدس جهاد کردن بود یعنی اول یک باور اعتقادی و دینی داشتیم و اساس کار ما مبارزه با ظلم بود و برای این بود که احکام الهی را پیروی کرده و پیش ببریم زمانی که فضا اینگونه می شود، رزمندگان هم تقوا پیشه کرده و هم مجاهدت می کنند که این فضا در دوران دفاع مقدس بود و همین فضا، شخصیت حاج قاسم را شکل داد.
اگر دهه های زندگی شهید سلیمانی را به ۴ دهه تقسیم کنیم، شخصیت اصلی شهید سلیمانی در ۸ سال دفاع مقدس شکل گرفت و تربیت روح و روان او در آن زمان بود. دهه دومی که در شخصیت شهید سلیمانی اثر گذاشت و پیش از دورانی بود که وارد نیروی قدس شود مربوط به زمان پایان جنگ و بازگشت به کرمان بود که فرمانده لشگر این استان شد. کرمان هم مرز با افغانستان و پاکستان بود و موضوعات مواد مخدر را داشتیم از طرفی کرمان جزء مناطق نسبتا محروم در کشور محسوب می شود. آنجا فقر بود و فاصله ها نیز زیاد بود و نمی شد به همه روستاها رسیدگی کرد.
حاج قاسم که فرمانده سپاه استان بود خیلی برای تأمین امنیت منطقه تلاش می کرد. آن زمان من نیز در نیروی زمینی سپاه تهران بودم که باعث شده بود همکار نزدیک باشیم ولی به لحاظ جغرافیایی دور بودیم. یک طراحی برای برقراری امنیت و مبارزه با اشراری که مواد مخدر جابجا می کردند صورت گرفت و آنجا بود که شهید سلیمانی به مسائل اجتماعی و فقر مردم پی برد و اینکه اشرار چگونه از منطقه سوءاستفاده می کنند.
چهره اجتماعی شهید سلیمانی آنجا شکل گرفت. من با ایشان به منطقه می رفتیم تا مواردی را طراحی کنیم. وی عمدتا به جای طراحی برای عملیات های نظامی، به میان مردم در منطقه قلعه گنج و جنوب کرمان که محروم هستند، می رفت و شروع کرد تا مسائل مردم را حل کند. وی توانست کشاورزی و دامداری را احیا و روستاها را زنده کند و آنچنان در قلب مردم منطقه رسوخ یافت که امنیت پایدار به دور از عملیات های نظامی ایجاد شد. البته او با آنها که اقدام به ترانزیت مواد مخدر از مرزها می کردند، مبارزه می کرد.
بسیاری از مردم نیز از درد نبود امکانات با اشرار همکاری می کردند که با اقدامات حاج قاسم هیچ زمینه ای برای شرارت مردم باقی نماند، بخشی از مسائل معیشتی برطرف شد و ارتباط آنها با بسیج شکل گرفت لذا مردمی کردن و سازماندهی و تأمین امنیت داخلی در آن زمان از سوی حاج قاسم شکل گرفت.
شخصیت نظامی و شخصیت اجتماعی حاج قاسم به چه شکل بود و علایق او به چه شکل با فرهنگ شهادت گره خورده بود؟
امروز یک عرفی در دنیا وجود دارد که زمانی که یک فرمانده در یک رده لشگر و نیرو فعالیت می کند یک دیسیپلین خاصی دارد. ما در انقلاب اسلامی و سپاه اصلا چنین رفتارهایی نداشتیم. حتی در روزهایی که از دفاع مقدس گفتیم هیچکدام از نیروهای سپاه مدرج و درجه دار نبودند و همه یکدیگر را برادر و گاهی به اسم کوچک صدا می کردند و اصلا به روال صدا کردن یک ژنرال در سایر کشورها نبود.
در اطلاعات عملیات یک نیرویی بود که از حاج قاسم حدود ۱۰ سال کوچکتر بود و در همان زمان جنگ نیز به شهادت رسید اما حاج قاسم آنقدر به او علاقه داشت که در وصیت نامه خود نوشته بود که افتخار من این باشد که مرا در کنار او دفن کنید که امروز نیز همانجا دفن شده است. یعنی یک فرمانده افتخار می کند کنار بسیجی شهیدی خاک شود که او را قوی تر و متقی تر از خود می دانست و این عشق و علاقه شهید سلیمانی به شهادت است.
اینکه می گویم جنگ نداشته و جهاد داریم و این فرهنگ وجود دارد همین است. شهید سلیمانی را ببینید مرتب در کرمان به خانواده شهدا سر می زد، احوال آنها را جویا شده و مشکلات آنها را حل و فصل می کرد و ارتباط روان با آنها دارد از این رو این منش شهید سلیمانی بود. در دهه دوم، شهید سلیمانی با موضوعات اجتماعی و طوایف مختلف و برخی موضوعات سیاست داخلی و روابط برخی گروه ها بین مرزها و حوادث افغانستان که مدام تحت اشغال بود و با برخی گروه های فعال در پاکستان، آشنا شد و دهه زندگی او در ارتباط با روابط دیپلماسی را رقم زد.
بعد از یک دهه که به این شکل سپری شد، تصمیم گرفته شد حاج قاسم یک نسل از بچه فرماندهان لشگر در اواخر دهه ۷۰ را تربیت کند و فرمانده نیروی قدس شد و من نیز فرمانده نیروی هوایی شدم و تغییراتی صورت گرفت.
آیا حاج قاسم سلیمانی قبل از شهادت خود به همه اهداف خود در حوزه مقاومت در سوریه، عراق و لبنان نائل شد؟ ایشان نسبت به دستیابی به اهدافش پیروز و موفق بود و آیا اهداف او تحقق یافت؟
مطمئنم شهید سلیمانی هرچه در ذهن و باور خود و درباره پدیده های نظامی و سیاسی در جهان اسلام داشت، پیاده کرد و این اوج موفقیت حاج قاسم است که توانست این مسائل را پیش ببرد. اگر منظور شما این است که اگر حاج قاسم شهید نشده بود همینجا متوقف می شد باید بگویم خیر او هرگز کنار نمی نشست و حتما هنوز برنامه های دقیق تر و بلندمدت تری داشت. ما لحظه به لحظه می گوییم کاش حاج قاسم این روزها بود. اما اینکه بگوییم آیا راه حاج قاسم امروز در حال طی شدن است یا نه؟ با قاطعیت باید بگویم که اگر اثر او در جهان اسلام و در بین جوانان بیش از زمان حیات حاج قاسم نباشد، کمتر نیست و بدون شک روح ایشان و برکات شهید سلیمانی و تحول روحی و روانی که در جبهه مقاومت ایجاد کرد، حتما آینده ما را روشن تر و محکم تر می کند که البته این وعده خدا بوده و تخلف ناپذیر است.
شهید سلیمانی جمله زیبایی دارد و می گوید هر کس می خواهد شهید شود اول باید شهید باشد تا شهید شود. امروز خطابم با جوانان جهان اسلام و آزادگان جهان است که شهید سلیمانی نشان داد یک جوان ۱۷ ساله روستایی در یک منطقه محروم می تواند با تکیه بر مکتب قرآن و اهل بیت(ع) کاری را انجام دهد در حالی که کفش به پا ندارد و در جبهه مقاومت کاری کند که لرزه بر تن مستکبران در منطقه و خارج از آن بیاندازد. این راه برای همه جوانان باز است و این فرهنگ شهادت، جهاد و تقوا و مسیر اصلی است.
در اینکه شهید سلیمانی یک انسان بسیار برجسته و بی نظیر بود، شکی نیست. من با شناختی که از نیروی قدس دارم و شناختی که از برادر عزیز سردار قاآنی که امروز فرمانده نیروی قدس است دارم که آشنایی ام با ایشان، ۴ سال بیشتر از آشنایی ام با شهید سلیمانی است چرا که وی در مشهد بود و من هم در مشهد بودم، باید بگویم مطمئن هستم این مسیر در جبهه مقاومت و جهان اسلام و نسل جدیدی که داریم دنبال می شود و در پاسخ به این سوال که اگر امروز در دهه ۹۰ اتفاقی بیفتد مثل زمان دفاع مقدس آیا جوانان حضور پیدا می کنند یا خیر باید به حضور جوانان مدافع حرم و مبارزه با داعش اشاره کنم که فهمیدیم بله چنین اتفاقی می افتد.
سیاستهای جمهوری اسلامی در قبال مسائل هستهای و مذاکرات وین به چه شکل است؟
در خصوص مسائل هسته ای نمی خواهم به جزییات بپردازم. آمریکا به صورت روحی و ذاتی به دنبال سلطه است، انقلاب اسلامی ما نیز اساسا با ظلم مخالف است که این مخالفت و مقاومت ما نسبت به زیاده خواهی آمریکایی ها یک امر ماندگار و طبیعی است لذا تا زمانی که آنها بخواهند ظلم را بر کشور، ملت ما و امت اسلامی در همه بخش ها داشته باشند ما مقاومت می کنیم. موضوع هسته ای نیز یکی از این پدیده ها است. یک موضوع بی جهتی که با بهانه جویی درباره مسائل هسته ای، به دنبال تضعیف ما هستند.
تاکنون در مذاکرات وین چه دستاوردهایی داشته اید و آیا مذاکرات نتیجه بخش بوده است؟
آنچه مشخص است در سال ۲۰۱۷ با روی کار آمدن ترامپ اتفاقاتی برای برجام افتاد، برجامی که همه کشورها روی آن توافق جهانی کرده بودند و در شورای امنیت برای آن قطعنامه ۲۲۳۱ صادر شد و همه به آن متعهد می بودند. در آن زمان ایران همه تعهدات خود را در حوزه هسته ای انجام داد اما طرف مقابل که باید تحریم ها و مبادلات تجاری را به صورت عادی بر می گرداند، کارشکنی کرد که این اشکال در دوران اوباما هم وجود داشت اما ترامپ اساسا از برجام خارج شد. آنها هیچ اعتقادی به مصوبات شورای امنیت ندارند.
ایران هم بر این اساس گفت اگر بنا است طرفین برجام به تعهدات خود عمل نکنند چرا ما باید به صورت یکجانبه به آن عمل کنیم از این رو ما نیز با تصویب قانونی، دولت را مکلف کردیم که تا زمانی که طرف مقابل به تعهدات خود در تحریم عمل نکند، دولت نیز حق ندارد به تعهدات عمل کند. ما در چارچوب قوانین آژانس، فعالیت های هسته ای خود را با نظارت آنها انجام می دهیم و صرفا تعهدات برجامی را انجام نمی دهیم تا آنها حرکتی کنند.
زمانی که دولت بایدن آمد، قصد بازگشت به برجام داشت و مذاکرات در وین مجددا آغاز شد و ۱+۴ و ایران مذاکرات را آغاز کردند که ۶ دور را پیش بردیم تا دولت دوازدهم به پایان رسید. در این زمان توافقاتی شد که البته نهایی نبود و صرفا توافقات اولیه در حد پیش نویس انجام شد به این معنا که اگر آمریکا می خواهد به برجام باز گردد و ۱+۵ را تشکیل و تعهدات برجام را شکل دهد باید خودش باز گردد که اولین شرط او این است که تحریم هایی که رسمی نیست و بین المللی نبوده و مورد تأیید نبوده و طبق توافق برجام نیست برداشته شود و خواسته ما این است که تحریم هایی که به واسطه خروج آمریکا از برجام بر ما تحمیل شده، برداشته شود و بعد وارد گروه مذاکره شود.
توقع شما در مذاکرات وین چیست که مجددا اتفاقی همچون خروج ترامپ صورت نگیرد و ضمانت این اقدام چه خواهد بود و چه تنبیهاتی برای آن باید اندیشیده شود؟
آمریکا که همواره خلاف قوانین بین المللی و تعهدات عمل می کند باید دست از قلدری های خود بردارد و حتما انقلاب اسلامی در مقابل خواسته های به ناحق و ظالمانه می ایستد و ما انقلاب کردیم که مقاومت کنیم اما اینکه می گویند ما مقررات بین المللی را نمی پذیریم، دروغ می گویند. ما قطعنامه ها را پذیرفتیم و آنکه زیر میز زد آمریکا است اگر بنا است برجام را اجرا کنیم بخشی تعهدات هسته ای ما و بخشی نیز تعهدات طرف مقابل در برداشتن تحریم ها است و وقتی می گوییم ضمانت دهید یعنی اگر آمریکا وارد شد و باز بگوید می خواهیم برویم نمی شود
چه زمانی تعهدات برجامی اجرا میشود؟
دقیقا بحث ما همین است که آنها باید این موضوع را شفاف و روشن کنند. آمریکایی ها این کار را شروع کردند لذا بحث ما این است و در چارچوب بین المللی در حال مذاکره هستیم و به روشنی این موضوع را گفته ایم که به دنبال یک مذاکره خوب و توافق خوب هستیم که توافق خوبی توافقی است که طرفین به برجام عمل کنند و بپذیرند که دیگر باز وارد نشوند و دوباره خارج شوند. دولت در پایان دوره دوازدهم در دو دوره مذاکراتی که انجام شده به این چارچوب رسیده ایم که بتوانیم هم در بحث مربوط به هسته ای و هم تعهدات تحریم که باید انجام دهند و در حوزه راستی آزمایی و ضمانت که اگر انجام شد، باز هم آمریکا و هیچ کشوری زیر توافق نزند چرا که این توافقی است که سازمان ملل و شورای امنیت نیز برای آن قطعنامه صادر کرده و باید تضمین شده باشد. جمهوری اسلامی هر زمانی که این تعهدات انجام شده و انتفاع اقتصادی به این معنا ببریم که تجارت، بانکداری و تبادلات اقتصادی با همه کشورها بتوانیم داشته باشیم، آماده ایم.
شما هیچگونه تعهدات موقت را نمیپذیرید؟
تعهدات موقت نداریم و اگر تعهدی داده می شود دائمی است و در شورای امنیت قطعنامه شده و به تصویب رسیده است که البته در جزئیات زمانی که آمریکا می خواهد وارد گروه مذاکره شود باید گام اول را بردارند که پذیرفته اند. باید تحریم ها را بردارند و این به این معنا است که به صورت روان بتوانیم با تمام دنیا اقدامات اقتصادی خود را انجام دهیم؛ چرا باید بی دلیل زیر فشار ظالمانه باشیم؟
آنها در دوران کرونا و به خصوص جنگ از ورود غذا و دارو جلوگیری می کردند که خود جنایت جنگی است و امروز نیز همین کار را می کنند. اگر آمریکایی ها این چارچوب ها را بپذیرند که البته باید بپذیرند، می توانیم به یک توافق خوبی برسیم.
افق زمانی شما برای نتیجه دادن مذاکرات وین چیست؟
طبیعتا مذاکرات باید یک زمان محدودی داشته باشد و نباید طولانی شود. اگر به مقررات بین المللی گردن نهاده شود و به تعهدات برجام عمل شود، مذاکرات طولانی نمی شود و باید زمانی معقول داشته باشد. البته برخی کشورها ممکن است به دلیل منافع خود موضوعات دیگری را دنبال کنند مسائل منطقه ای و موضوعات موشکی و غیره را دنبال کنند که ما به طور جد با آن مخالف هستیم و این موارد موضوع بحث ما در مذاکرات نبوده و نخواهد بود و فقط درباره مسائل هسته ای گفتگو می کنیم.
یعنی همه مذاکرات در وین به صورت شفاف و صریح در حوزه هسته ای است؟
ما هیچ مذاکره ای با آمریکا در حوزه منطقه و موشکی نداریم و موضوع فقط هسته ای است.
اخیرا شاهد هستیم که کشورهای حوزه خلیج فارس به خصوص عربستان و امارات در منطقه تحرکاتی کرد و با اسرائیل ارتباط دارند و حتی بحث عادی سازی روابط دنبال شده است. این خطر حقیقی است؟
این موضوع را صهیونیست ها مدیریت می کنند؛ ما با کشورهای مسلمان و کشورهای همسایه خود چه عربی و چه غیرعربی هیچ محدودیتی در تماس و مذاکره نداشته و نداریم و حتی با عربستان نیز هیچ پیش شرطی برای مذاکره نگذاشته ایم و همه کشورهای مسلمان باید بدانند. چرا ما باید تحت تأثیر رژیم صهیونیستی و آمریکا باشیم؟ بارها گفته ایم که جمهوری اسلامی ایران همه آرزویش این است که همه جهان اسلام با هم متحد باشد و برای پیشرفت کشورها و جهان اسلام و برای یک وحدت در منطقه و امنیت در منطقه دست به دست هم دهیم و با همه کشورهای منطقه نگاهمان همین است و پیشگام هستیم.
در مقابل این کار زشتی که رخ می دهد یعنی عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی به هر حال امت اسلامی حتما نسبت به این قضیه واکنش نشان می دهد. تلاش رژیم بر اساس طرح آبراهام این است که روابط خود با کشورهای اسلامی را عادی کند و برخی سران کشورها را می بینیم که متأسفانه پیش قدم هستند و این به نفع جامعه اسلامی و کشورهای اسلامی نیست.
ما شاهد هستیم که سیاست ایران پیرامون وحدت ملل اسلامی است اما آخرین کارشکنی ها منجر به شهادت سفیر ایران در یمن شد که به دلیل محاصره نظامی عربستان صورت گرفت. این موضوعات تأثیری در روابط شما با همسایگان نمی گذارد؟
ما ممکن است گله مندی هایی داشته باشیم اما از آنجایی که وحدت جهان اسلام و همکاری میان کشورهای اسلامی را به نفع جهان اسلام می دانیم از این جهت می گوییم اگر نامهربانی هایی هم بوده مطرح نمی کنیم. هیچ پیش شرطی نمی گذاریم. البته الان ۴ دور مذاکره با عربستان برگزار شده و ادامه خواهد داشت. ما معتقدیم امروز بیش از هر زمان دیگر باید همدلی و همکاری را بین کشورهای اسلامی بالا ببریم. جمهوری اسلامی همواره این آمادگی را دارد. کشورهای همسایه و مسلمان بدانند هیچ خطری از سوی جمهوری اسلامی آنها را تهدید نمی کند و ما کنار آنها هستیم و خطر اصلی زیاده خواهی رژیم صهیونیستی است.
مسوولان عربستان و امارات روابط خود با اسرائیل را عادی کرده اند. آیا ایران از تصمیم خود در این رابطه مطمئن است؟
اینها واقعیات تلخی است که وجود دارد. ما در بخش عادی کردن روابط با رژیم صهیونیستی، از بدو شروع دیده ایم که تمام اقدامات رژیم صهیونیستی علیه امت اسلامی و کشورهای اسلامی و بر مبنای تضعیف کشورهای اسلامی و مسیر آن بوده است که حتما از این موضوع ناراحت بوده و از این رو می گوییم رهبران کشورهای اسلامی باید بدانند که جوانان کشورهای اسلامی و نخبگان و دلسوزان کشورهای اسلامی حتما عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی را نمی پذیرند.
امارات می خواست بیاید و آمد و صحبت کردیم و مذاکرات با عربستان طبیعتا ادامه می یابد و ما به دنبال این هستیم که کشورهای اسلامی کنار هم ایستاده و اختلافات را با صحبت مطرح کنند. از قضا کسانی باید درباره منطقه با هم صحبت کنند که از کشورهای منطقه باشند.
آیا توقع دارید عربستان به سمت ایران بیاید؟
ما همیشه از این گفتگوها استقبال کرده ایم و در حوزه خلیج فارس معتقد بوده ایم که می توانیم همکاری های نزدیک سیاسی اقتصادی و فرهنگی و حتی همکاری های امنیتی و دفاعی داشته باشیم. کشورهای اسلامی در همه زمینه ها باید با همکاری های دوجانبه و منطقه ای خوب داشته باشد.
تهدیدات نظامی اسرائیل بارها صورت گرفته است. آیا سناریو ها می تواند به حقیقت بپیوندد؟
به جوانان جهان اسلام بگویم که غزه را ببینید که در محاصره است . واقعا در ظلم مضاعفی از دست رژیم صهیونیستی به سر می برند اما وقتی در مقابل رژیم صهیونیستی مقاومت می کند و جواب آن را می دهد، دشمن به عجز و ناتوانی در می آید. رژیم صهیونیستی یک رژیم عاریه ای است و باید پذیریم قدرت آن پوشالی است و خود آنها مطمئن هستند اگر بخواهند کوچکترین تجاوز نظامی نسبت به جمهوری اسلامی صورت دهند، با شدیدترین عکس العمل نظامی روبرو می شوند و می دانند که این از موضوعاتی نیست که بتوانند برای آن تصمیم گیری کنند. این قدرت اسلام و جمهوری اسلامی است و اگر چنین کار احمقانه ای انجام شود، همه افراد و جاهایی که در آن حرکت نظامی همراهی کرده باشند، بدون تأخیر در لحظه و ثانیه پاسخ می دهیم.
امیدواریم این اتفاق هیچگاه نیفتد اما اگر بیفتد پاسخ ما بسیار محکم و با قاطعیت خواهد بود. ظرفیت و توان ایران هیچگاه تهدیدی برای کشورهای اسلامی و همسایگان نبوده و صرفا در مقابل زیاده خواهی رژیم صهیونیستی و تجاوز آنها خواهد بود.
در محور مقاومت چه؟ اگر تجاوزی نسبت به افراد ایرانی و مواضع شما صورت گیرد.
ایران پاسخ آنها را می دهد. اگر اسرائیل کوچکترین حرکتی را نسبت به جمهوری اسلامی مستقیم انجام دهد ما نیز می دهیم. تعرض موشکی و هوایی به هر شکل در لحظه پاسخ را دریافت می کنند و قدرت ما را نیز خوب می دانند. آنها به دنبال محدود کردن قدرت ایران هستند که در مسائل موشکی بارها تلاش کرده اند. اما باز هم بگویم توان ما در مقابل رژیم صهیونیستی است و این امکانی برای جهان اسلام، صلح استفاده می شود و ما برای گفتگو با کشورهای اسلامی هیچ پیش شرطی نداریم.
آمریکایی ها در منطقه و کشورهای منطقه نظیر عراق حضور دارند و پیش از این در افغانستان حضور داشتند. آیا توقع دارید از مطنقه خارج شوند؟ ادامه حضور آنها به چه شکل خواهد بود؟
حتما آمریکا از عراق خارج می شود. به یاد دارم چند روز بعد از شهادت شهید سلیمانی و پیش از اربعین وی، مصاحبه ای کردم و گفتم حتما نتیجه خون شهید سلیمانی، اخراج آمریکای ها از منطقه است که اخیرا دیدیم بخش عمده ای از نیروهای نظامی آمریکای و عملیاتی آنها از الاسد خارج شد و این موضوع از سوی نخست وزیر عراق اعلام شد و امیدواریم حتما نیروهای نظام آمریکا همان طور که از افغانستان و عراق اخراج شدند، در بخش شرقی سوریه و کشورهای اسلامی نیز باید بیرون بروند که سیاست قطعی ماست.
به نظر می رسد امروز تغییرات و تحولاتی در سطح جهانی در حال رخ دادن است و حتما رقابت های جدی و جنگ سردی میان چین و آمریکا شکل گرفته که در سطح جهانی و نظم جهانی عیان شده است. البته معتقدم این جنگ سرد متفاوت از جنگ سردی است که در گذشته میان شوروی سابق و آمریکا بود. آن جنگ بیشتر نظامی و امنیتی و در کنار آن اقتصادی، سیاسی و دفاعی بود و نوعی نگاهی ایدئولوژیک به موضوع وجود داشت اما امروز این جنگ سرد از جنس فناوری و تکنولوژی و اقتصادی است.
آمریکا این تهدید را می بیند و به دنبال بازتعریف حضور خود در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا و منطقه است. کشورهای اسلامی باید نسبت به این موضوع هوشیار باشند و با همدلی و انسجام آغازی برای همکاری و آرامش را رقم بزنند و دخالت خارجی قدرت ها و در رأس آن امریکا را نادیده بگیرند.
آنها به دنبال این هستند که همیشه اختلافات را میان کشورهای اسلامی گسترش بدهند. امت اسلامی امروز بسیار آگاه و روشن است.
چه آینده ای را برای جهان اسلام متصور هستید؟ آیا پیروزی از آن جبهه مقاومت است؟
تحرکاتی که این روزها انجام می شود زمینه این کار فراهم می کند و این بازتعریف در سطح جهانی و منطقه در حال رخ دادن است و امیدوارم جهان اسلام و رؤسای دولت ها و نخبگان از این شرایط که امروز پیش آمده با دقت بتوانند پیش بروند و با وحدت این آرامش را در کشورهای اسلامی ایجاد کرده و به پیشرفت و توسعه برسند.
انتهای پیام/*
کد مطلب: 20636