امروز سیزدهم دسامبر مصادف با ۲۳ آذرماه سالروز دستگیری صدام حسین دیکتاتور معدوم عراق است. هفده سال پیش در چنین روزی رسانه های جهان مهمترین خبر آن روز را در حالی به جهان مخابره کردند که عراق در اشغال آمریکا بود و دیکتاتور فراری عراق مدتها بود که با زندگی مخفی از سوراخی به سوراخی دیگر می گریخت.
او همه پل ها را پشت سر خود خراب کرده بود، نه جایی در میان مردم عراق داشت، نه پناهی در خارج از کشور.
صدام حسین روزگاری اندیشه تصرف ایران را داشت، اما با اراده قهرمانان تاریخ ساز ایرانی در هشت سال دفاع مقدس، آنچنان منکوب شد که حمایت شرق و غرب عالم هم نتوانست او را از شکست نجات دهد.
صدام پس از شکست در جنگ با ایرانِ بزرگ، بجای عبرت گرفتن از تاریخ، متکبرانه به تصرف کویتِ کوچک، چشم دوخت و اینجا بود که با تصرف چند روزه کویت عملا سقوط تلخ و خفت بار خود را رقم زد.
این بار شرق و غرب عالم بخاطر حفظ منافع نفتی خود طومار صدام را پیچیدند و با عملیات نظامی به فرماندهی ارتش امریکا بساط نظام دیکتاتوری اش را برچیدند.
هرچند سقوط صدام، مردم عراقِ فلاکت زده و درمانده از حکومت سراسر ظلم و ستم را خوشحال کرد؛ اما تا چشم باز کردند کشور خود را در اشغال ائتلاف بین المللی به رهبری آمریکا دیدند.
ملت عراق که تا دیروز فرزندان مبارز و دلیرشان به دست صدامِ دیکتاتور، گرفتار زندان، شکنجه و اعدام بودند اکنون اسیر اشغالگران پیمان بسته با احزاب و گروه های فرصت طلب عراق بود و از چاله در نیامده به چاه اشغالگران افتاد!
دستگیری دیکتاتور عراق و به دار آویختن او در دو سال بعد ثابت کرد که سرانجام، خداوند گاهی ظالمان را به دست ظالمان نابود می کند هر چند که اعدام شدن او فرصت رسیدگی به بسیاری از جنایاتش علیه بشریت را گرفت.
دوران حکومت صدام نه تنها برای مردم عراق دورانی سراسر رنج و خفقان بود بلکه کشورهای همسایه نیز از اقدامات وحشیانه اش بی نصیب نماندند و تجاوز ددمنشانه علیه ایران و کویت مهر تاییدی بر این ادعا است.
این حقیقت روشن است که سرنوشت تلخ و عبرت آموز صدام حسین بیانگر پایان روزگار تمامی حاکمانی است که در منطقه غرب آسیا و جهان، با ظلم و ستم بر ملت خود در سایه فرود آوردن سرِ تسلیم در برابر خواسته های آمریکا و سایر جهانخواران تصور می کنند راه نجاتی دارند.
«صدام حسین عبدالمجید التکریتی» به گفته خودش ۲۸ آوریل سال ۱۹۳۷ میلادی در روستای عوجه وابسته به استان صلاح الدین عراق در خانواده فقیر متولد شد.
پدر وی حسین الماجد پنج ماه پیش از تولدش مرده بود و مادرش «صبحه طفلح المصلات» که به گفته برخی از نفوذ و شخصیت بهتری نسبت به پدرش برخوردار بود دو بار تن به ازدواج داد و تا زمان مرگش در سال ۱۹۸۲ در تکریت زندگی می کرد.
هم چنین گفته می شود که ابراهیم الحسن، پدر ناتنی صدام که عموی وی نیز بود رفتار بسیار بدی با وی داشته که این خشونت ها در شکل گیری شخصیت صدام تاثیر زیادی داشته است.
صدام در سال ۱۹۴۷ به همراه دایی اش که معلم روستای الشاویش در نزدیکی تکریت بود به این روستا منتقل شد. وی در سن ۸ یا ۱۰ سالگی موفق شد به مدرسه برود که گویا به دلیل بزرگی سنش توسط هم کلاسی هایش به شدت مورد تمسخر قرار می گرفت.
وی در دهه ۵۰ میلادی با دایی اش به بغداد رفت و همان جا در ارتباط با دوستان نظامی دایی اش اطلاعات زیادی کسب کرده و سرانجام در سن ۲۰ سالگی و پس از فعالیت های سیاسی متعدد وارد حزب بعث معارض عراق شد.
وی نقش مهمی را در کودتای ۱۹۶۸ عراق که با حمایت آمریکا و غرب صورت گرفت ایفا کرد و سرانجام در ۱۶ ژوییه سال ۱۹۷۹ که احمد حسن البکر، رییس جمهور وقت عراق به دلیل بیماری مجبور به استعفا شد به طور رسمی رییس جمهور جدید عراق شد.
دوران ریاست جمهوری صدام در عرصه داخلی با ترویج خشونت، ارعاب و ترس، زندان و اعدام پی در پی مخالفان و سرکوب خونین قیام های مردمی به ویژه شیعیان همراه بود و در عرصه روابط خارجی صدام سعی داشت نقش مهمی را در خاورمیانه ایفا کند در سال ۱۹۷۲ با اتحاد جماهیر شوروی توافقنامه همکاری امضا کرد و بر اساس آن مقادیر زیادی سلاح و کارشناس نظامی به این کشور اعزام شد. اما پس از کشتار کمونیست های عراق در سال ۱۹۷۸ و تحولی که در روابط تجاری عراق با غرب به وجود آمد روابط این کشور با شوروی سابق تا حدودی تیره و تار شد و صدام به عنوان یکی از هم پیمانان غرب مطرح شد.
جنگ تحمیلی علیه ایران در سپتامبر ۱۹۸۰، استفاده از سلاح های شیمیایی، حملات وحشیانه الانفال و کشتار ۱۸۲ هزار غیرنظامی کرد، حمله شیمیایی به حلبچه با ۵ هزار کشته و جنگ دوم خلیج فارس و حمله به کویت و غرق کردن عراق در باتلاق محاصره شدید اقتصادی تنها گوشه ای از جنایات دیکتاتور عراق تا قبل از سقوط خفت بار و دستگیری بود.
در ۱۶ دسامبر ۱۹۹۸ نیز آمریکا و انگلیس به بهانه مخالفت دولت عراق با قطعنامه های بین المللی بار دیگر به عراق حمله کردند و همزمان کنگره آمریکا قانون «آزادی عراق» را تصویب کرد که بر اساس آن مجوز حمایت های مادی و معنوی از گروه های معارض عراقی جهت براندازی حکومت صدام تصویب شد و دولت آمریکا تمامی تدابیر لازم جهت تحقق این هدف را به کار بست و سرانجام در ۲۰ مارس ۲۰۰۳ با کمک انگلیس و تحت عنوان آزادی عراق و به بهانه وجود سلاح های کشتار جمعی در این کشور با حمله به خاک عراق آغاز و سرانجام در ۹ آوریل ۲۰۰۳ به براندازی حکومت صدام منجر شد.
پس از فروپاشی حکومت صدام و پایان حملات نظامی آمریکا، با مخفی شدن دیکتاتور عراق، هیچ گونه اخبار موثقی در خصوص وضعیت رییس جمهور مخلوع این کشور وجود نداشت و تنها نوارهای صوتی منسوب به وی پخش می شد و به این ترتیب صدام در فهرست افراد تحت تعقیب قرار گرفت که تعداد زیادی از اعضای این فهرست دستگیر شدند و حتی پسران وی عدی و قصی نیز در درگیری با نیروهای آمریکایی در موصل ۲۳ ژوییه ۲۰۰۳ کشته شدند.
سرانجام «پل برمر» حاکم غیر نظامی آمریکا در عراق ۱۳ دسامبر ۲۰۰۳ (بیست و دوم آذرماه ۱۳۸۲)اعلام کرد که صدام در حالی که در گودالی واقع در منطقه الدور در استان تکریت (زادگاهش) پنهان شده بود، دستگیر شد. وی پس از دستگیری در اولین دادگاه رسیدگی به پرونده جنایت هایش به دلیل کشتار شیعیان در پرونده الدجیل به اعدام محکوم شد.
در گزارشی که شبکه خبری العربیه دو سال قبل آن را بازتاب داده، از طریق مصاحبه با چند منبع مطلع، اطلاعات جدیدی را از عملیاتی که منجر به دستگیری صدام در اوایل دسامبر ۲۰۰۳ شد، منتشر کرده است.
یکی از این منابع به نام «حدوشی» که دارای یک مزرعه بزرگ در شهر تکریت عراق (زادگاه صدام) است، در این رابطه گفته است پس از آنکه نیروهای آمریکایی در سال ۲۰۰۳ مزرعه او را بمباران کردند، جعبههای دفنشده بزرگی را یافتند که داخل آنها ۱۰ هزار بسته اسکناس صددلاری بود. آنها همچنین مقادیر زیادی جواهرآلات پیدا کردند که داخل ۶ کیسه زباله در زیر خاک دفن شده بودند. این جواهرات متعلق به «ساجده طلفاح» همسر صدام بودند.
به گفته حدوشی، نیروهای آمریکایی سپس با سرنخی که بعد از کشف این گنجینه عظیم به دست آوردند و با کمک یک پسربچه ۹ ساله، فردی به نام «محمد ابراهیم عمر المسلط» را در شهر تکریت دستگیر کردند که او در نهایت پس از بازجویی، مخفیگاه صدام را به آنها نشان داد.
در این گزارش درباره دستگیری دیکتاتور سابق عراق که باشگاه خبرنگاران جوان نیز منتشر کرده بود، آمده که هنگام یورش نیروهای آمریکایی به مخفیگاه صدام، یک مترجم عراقی به نام «سمیر» نیز آنها را همراهی میکرد.
سمیر پیش از ورود به مخفیگاه صدام صدای او را شنید که فریاد میزد "شلیک نکنید، شلیک نکنید!" او سپس بعد از دیدن صدام چندین بار به صورت او سیلی زد.
مجله آمریکایی اسکوایر نیز با گزارش روایت فوق، تعداد نیروهایی که در دستگیری صدام مشارکت داشتند را هزار نفر اعلام کرده است.
روزنامه انگلیسی میرور نیز در گزارشی به مناسبت دستگیری و اعدام دیکتاتور سابق عراق نوشته است: زمانی که نیروهای آمریکایی وارد مخفیگاه صدام شدند، مردی با ریش بلندِ جوگندمی را دیدند که فریاد میزد "من رئیسجمهور عراق هستم و میخواهم با شما مذاکره کنم."
طبق گزارش این روزنامه، مخفیگاهی که صدام در آن پنهان شده بود، یک سازه بتنی کوچک بود که در عمق ۲۰ متری زمین قرار داشت. مخفیگاه او تنها به اندازهای بزرگ بود که یک مرد میتوانست در آن دراز بکشد. یک لوله هواکش هم در آن تعبیه شده بود تا از خفه شدن احتمالی او جلوگیری کند.
دستگیری صدام حسین دیکتاتور مخلوع عراق در تاریخ ۱۳ دسامبر ۲۰۰۳ مصادف با ۲۳ آذرماه ۱۳۸۲و محاکمه و به دار آویختن او در سی ام دسامبر ۲۰۰۶ (۹ دی ۱۳۸۵) هزاران نکات قابل تأمل و عبرت آموز در خود دارد.
دستگیری و اعدام صدام نشان داد که آمریکا و دیگر ابرقدرت ها پس از رسیدن به اهدافشان، چه سرنوشت نکبت بار و ذلیلانه ای برای امثال صدام رقم خواهند زد.
*روزنامه نگار و عضو شورای سردبیری ایصال
انتهای پیام/*