برای نگرانیهای ابرازشده از سوی برخی رسانههای ملی و حتی برخی کارشناسان نسبت به عواقب اینگونه ورود و سیل جمعیتی افغانهای ناشناس و بعضا مشکوک، پاسخ مدلل و منطقی برای ارائه وجود دارد!؟
این روزها درباره مهاجران افغان به ایران، در شبکههای مجازی و همچنین در روزنامهها، مطالب و مقالات فراوانی درج میشود که نشان از نگرانی نسبت به حضور رو به تزاید افغانهای مهاجر در ایران دارد! در این زمینه چند نکته درخور تأمل وجود دارد:
۱- از ابتدای ظهور و پیروزی انقلاب اسلامی و شکلگیری نظام جمهوری اسلامی در ایران، به دلیل تهاجم و ورود نیروهای نظامی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی به افغانستان و اشغال آن کشور، با کمک و تحریک و حمایت غرب، بهخصوص ایالات متحده آمریکا، و جریانهای وابسته به آنان حرکت جهادی و تشکل مجاهدان، اعم از سنی و شیعه، در مقابل نیروهای مهاجم شکل گرفت که سرانجام منجر به اخراج نیروهای مهاجم از افغانستان شد.
۲-اما بر اثر آن تهاجم و متقابلا مقاومتهای شکلگرفته، مردمان زیادی از شهرها و مناطق خود آواره شدند و تعدادی از آنان به ایران آمدند، آمار مهاجران افغان را تا حدود سه میلیون نفر ذکر کردهاند که بعضا در ایران ماندگار شدند، ازدواج کردند و زندگی دائم خود را در ایران ساختند!
با حوادث تلخ و شیرین ناشی از حضور افغانهای محترم در ایران، در مجموع حضور آنان تحملپذیر و از بعد انسانی، رفتارهای آنان غیرسازنده تلقی نمیشد؛ بلکه نقش آنان در موارد بسیار مثبت و مؤثر در اقتصاد ایران به حساب میآمد. در سالهای اخیر برای رفع محرومیتهای فرزندان ناشی از ازدواج مردان افغان با زنان ایرانی که نهایتا مسئولیت خانواده و فرزندان خود را پذیرا نشده و ایران را ترک کرده و همسران خود را با چند فرزند تنها گذاشته بودند، مصوبه و قانونی در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید که هویت اینگونه فرزندان به رسمیت شناخته شود و به نام مادر برایشان شناسنامه و هویت ایرانی به ثبت برسد!
3- در ماههای اخیر و به دنبال تهاجم و تسخیر و تسلط دوباره طالبان بر افغانستان، که گفته میشود با توطئه و دسیسه آمریکا و حمایتهای بیدریغ قطر صورت گرفته، موج جدیدی از هجوم آوارگان و مهاجران افغان به کشورهای دیگر و ازجمله به ایران را به وجود آورده است، آمار جدید را بین شش تا هشت میلیون نفر در ایران ذکر میکنند و همچنین از قول مقامات رسمی، تعداد ویزاهای صادره روزانه را تا پنج هزار نفر و اغلب ۱۰ هزار نفر برای سفر به ایران ذکر کردهاند!
البته اینها آمار رسمی است، غیررسمیها و آنانی که به صورت قاچاق همهروزه از مرزها عبور کرده و وارد ایران میشوند، جداست!!!
سؤال اساسی این است که نهادها و مقامات مسئول چه کنترل و نظارتی بر این حجم گسترده مهاجرتها دارند؟
آیا میدانند اینان به کجا میروند؟
در کجا اسکان میگزینند؟
دارای چه گرایش و وابستگی هستند؟
به چه نیتی به سمت ایران آمدهاند؟
اگر به قصد پناهندگی است، چرا اغلب خانواده خود را همراه نیاورده و مجرد آمدهاند؟
اگر صرفا برای کار و اشتغال آمدهاند، دارای چه میزان سواد کلاسیک و مهارتهای شغلی هستند؟
در شرایط بروز بحران، چه نشانه و ردی از آنها در دسترس است که بتوانند آنان را فرابخوانند؟
آیا برای نگرانیهای ابرازشده از سوی برخی رسانههای ملی و حتی برخی کارشناسان نسبت به عواقب اینگونه ورود و سیل جمعیتی افغانهای ناشناس و بعضا مشکوک، پاسخ مدلل و منطقی برای ارائه وجود دارد!؟
4- به نظر میرسد که تا بیش از این دیر نشده، برای حفظ دستاوردهای چندینساله در ارائه خدمات انسانی به افغانهای محترم مقیم ایران که از همهگونه خدمت مؤثر برخوردار شدهاند و همچنین تداوم رعایت حقوق انسانی افراد شریف و درخور احترام برادران و خواهران افغان مقیم و مهاجر ایران، سریعا نسبت به کنترل ورود و نیز ساماندهی سیستمی قابل اتکا برای رصد مداوم مهاجران محترم اقدام شود، تا مثلا از طریق دریافت نوعی خدمات حضور و موقعیت استقرار خود را اعلام دارند تا بشود سره را از ناسره جدا کرد و در شرایط بحرانی، خواب آشفته نبینیم و درعینحال ارائه خدمات با ارزش و فراوان انجامشده به افاغنه گرامی، به خاطر انجام برخی تخلفات که ممکن است واکنشهای تند را به همراه داشته باشد، هباء منثورا نشود!!!