در آخرين روزهای حضور دونالد ترامپ در کاخ سفيد، تنش بين ايران و آمريکا بالا گرفته است.
مقامهاي دولت ترامپ از اينکه جمهوري اسلامي بخواهد در سالگرد ترور قاسم سليماني به اهداف نظامي يا ديپلماتيک آمريکا در عراق حمله کند، اظهار نگراني ميکنند.
در مقابل، جمهوري اسلامي نيز از اينکه ترامپ بخواهد در روزهاي پاياني رياستجمهوريش عليه ايران دست به «ماجراجويي» زند سخن ميگويند. اما در عين حال نسبتبه نيّات طرف مقابل، کاملا اظهار بدبيني و ترديد ميکنند.
با آنکه اغلب محافل سياسي بينالمللي، رفتار ايران در آخرين ماه حضور ترامپ در کاخ سفيد را پرهيز از تحريک او ميدانند، اما شليک چند راکت به ساختمان سفارت آمريکا در منطقه سبز بغداد در اوايل هفته جاري، عملا اوضاع را به سمت تشنج بيشتر سوق داده است.
مقامهاي آمريکايي از جمله شخص ترامپ شليک راکتها به ساختمان سفارتشان در بغداد را به ايران نسبت دادهاند و با هشدار، تهديد به انتقامجويي کردهاند. اين در حالي است که جمهوري اسلامي شليک راکت به سفارت آمريکا در بغداد را محکوم کرده و نوع موضعگيري مقامهاي کاخ سفيد را در اين باره بهشدت مشکوک دانسته است.
در حقيقت، ايران و آمريکا عليه يکديگر موضع ميگيرند. ايران به نوبه خود، دولت ترامپ را به بهانهجويي براي وارد کردن ضربهاي به جمهوري اسلامي يا گروههاي متحد آن در خاورميانه پيش از ترک کاخ سفيد متهم ميکند و به صورتي غيرمستقيم خودِ آمريکاييها را مسئول حملات راکتي به منطقه سبز بغداد ميداند. حقيقت ماجرا اما چيست؟
آيا ترامپ واقعا در پي يافتن بهانهاي براي آغاز يک درگيري نظامي قبل از ترک کاخ سفيد است؟ يا اينکه ايران ميکوشد تا در سالگرد ترور قاسم سليماني نمايش اقتداري از خود نشان دهد با اين تصور که روند انتقال قدرت در کاخ سفيد امکاني براي واکنش جدي آمريکا باقي نميگذارد؟
يا اينکه دو طرف بيش از اندازه به يکديگر بدگمانند؟ يا اينکه نيروهايي خارج از کنترل دو کشور در پي ايجاد درگيري بين آنها پيش از ورود جو بايدن به کاخ سفيد هستند؟ پاسخ روشن به هريک از اين پرسشها نيازمند اطلاعات محرمانه و پشت پردهاي است که طبعا از دسترس يک تحليلگر کاملا به دور است اما از نقطهنظر منطقي هريک از آنها ميتواند بنا به مراتبي درست باشد.
به عبارت ديگر، نوع منش سياسي ترامپ با اينکه بخواهد ميراثي از يک جراحت بسيار عميق در روابط تهران - واشنگتن روي دست جو بايدن بگذارد، چندان ناسازگار نيست. از طرفي، جمهوري اسلامي هم که همچنان بر «انتقام خون قاسم سليماني» اصرار ميورزد شايد چنين انتقامي را در واپسين روزهاي زمامداري ترامپ، افتخارآميزتر و کمهزينهتر از دوران رياستجمهوري جو بايدن تصور کند.
بدگماني فزاينده دو طرف هم که نياز به استدلال ندارد و همچون ماه تابان بر آسمان صاف و زلال ميدرخشد! فقط اين ميماند که آيا در اين وسط نيروهايي خارج از کنترل دو طرف مشغول دسيسه براي ايجاد درگيري هستند؟
قاعدتا اين نوع نيروها هميشه در همه جاي جهان وجود دارند اما بعيد است آنچنان مرموز و پيچيده عمل کنند که دستگاههاي امنيتي دو کشور قادر به کشف يا فهم رفتار آنها نباشند! البته فقط بعيد است اما غيرممکن نيست بهخصوص اگر دستگاههاي فوق با خطر نفوذ هم روبهرو شده باشند!