عجیب است که نمایندگان ملت، در جهت تحدید فرصت انتخاب ملت حرکت میکنند؛ از عجایب خلقت است که محصول صندوق رای، فرصت صندوق را محدود میکند.
با پخت و پزی به نام اصلاح قانون انتخابات مشخص شد که آقایان چه خوابی برای ریاست جمهوری دیدهاند. به طوری که حتی برخی از خود اصولگرایان، طعنه به مجلس زدند که با این طرح، قبای ریاست جمهوری را برای قامت خاصی دوختهاید!
عجیب است که نمایندگان ملت، در جهت تحدید فرصت انتخاب ملت حرکت میکنند؛ از عجایب خلقت است که محصول صندوق رای، فرصت صندوق را محدود میکند.
از اکنون میتوان تصور کرد که با رفتار تنگنظرانه و انتخابات غیرمشارکتی و حداقلی، کرسی ریاست جمهوری را هم تصرف کنند.
صراحتاً میگویند مشکل از انتخاب مردم است؛ ما باید این انتخاب را اصلاح کنیم. یعنی گزینههای روی میز ملت را تحدید کنیم تا ملت فرصت اشتباه نداشته باشند! لذا فهم اینکه اینان میخواهند چه بلایی سر انتخابات۱۴۰۰ بیاورند چندان پیچیده نیست. ماندهام پس از آن دیگر میخواهند مشکلات را به گردن که اندازند؟
چیزی که مسلم است در هر حال آنان مسئولیت نمیپذیرند. آنان همین اکنون که سهم کمی از قدرت ندارند؛ مگر مسئولیت سهم خود را میپذیرند؟ حال اگر تتمه قدرتی که دستشان نیست را هم به دست بگیرند؛ باز مطمئنم با غیبت عنصر مسئولیت پذیری مواجه خواهیم شد.
البته این غیبت، بسیار خوفناک است. اینکه هر اتفاقی بیفتد، اکنون که به واسطه دولت روحانی، تمام مصائب مملکت را به گردن اصلاح طلبان میاندازند؛ حال تصور کنید دولت بعد به دست اصولگرایان بیفتد و همه قوا یکدست شود؛ آن موقع بناست تقصیرها بر سر چه کسی خراب شود؟
اگر این یکدستی، باعث میشد ذرهای مسئولیت بپذیرند ایرادی نداشت؛ اگر با یکدست شدن مشکل سیاست خارجی کشور حل شود و با مذاکره تحریمها برداشته شود و گره کوچکی از مشکلات مردم حل شود آنگاه همه اصلاح طلبان تا اطلاع ثانوی با طیب نفس عطای قدرت را به بهای کارآمدی رقیب میبخشد و در بیرون گود دعاگوی توفیقات رقیب خواهند بود اما تجربه نشان میدهد نه تنها مسئولیت نمیپذیرند بلکه در نهایت نسخه آنها باز هم تحدید نقش مردم است.
مگر ندیدیم در پس یک دهه حاکمیت کاملاً یکدست، به جای تادیب و عقب نشینی و پذیرش مسئولیت، به قبض کردن میز انتخاب ملت روی آوردند؛ چندانکه مرحوم هاشمی را هم از میز انتخاب ملت کنار گذاشتند.
انگار صندوق رای مرغ عزا و عروسی اینان است. هرچه میشود سر او را میبُرند! حتی در دورانی که فشار افکار عمومی بیشتر میشود نه تنها به آن احترامی نمیگذارند بلکه سعی میکنند تندتر و انقباضیتر عمل کنند. این رفتار را همین اکنون نیز با فضای مجازی میکنند.
ملت در فضای مجازی اعتراضش را به مشکلات و نارساییها نشان میدهد؛ اینان به جای اینکه مشکلات را دریابند، خودِ فضای مجازی را مشکل میدانند.
در واقع نمیگویند باید مشکلات را کمتر کنیم تا اعتراضات کمتر شوند، بلکه معتقدند باید فضای مجازی را تحدید کنیم تا اساساً اعتراضی نتوان کرد.
هیچ بعید نیست همین نسخه را در مورد انتخابات به صورت تمام و کمال اجرا کنند؛ یعنی پس از یکدست شدن حاکمیت، بگویند حال که اصلاح طلبی وجود ندارد که مشکلات را به گردن او اندازیم، پس مشکل فعلی اساساً اراده و اعتراض مردم است.
پس مجال ظهور و بروز این اراده و اعتراض را باید بست تا مشکلات حل شود! در واقع، هر اتفاقی بیفتد و هر مشکلی پیش آید فرقی نمیکند، انگار: هرچه هست از قامت ناساز بیاندام ماست.